بهگزارش میراثآریا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، کتاب حاضر که ترجمه پایاننامه دوره فوق لیسانس مرحوم صادق ملک شهمیرزادی در مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو است، در قالب دو فصل بههمراه عکسهای رنگی به تشریح مطالبی در خصوص ظروف تزئینی زرین و سیمین فرهنگ کاسپی میپردازد.
نگارنده در پیشگفتار این کتاب آورده است: «این کتاب ترجمهای است از پایاننامه دوره فوق لیسانم که در مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو در سال 1348 خورشیدی (1969) اخذ کردم. بنابراین دقیقا 50 سال از نگارش آن گذشته و اطلاعات آن را باید با توجه به موازین و معیارهای علمی باستانشناسی 50 سال پیش، مورد ارزیابی قرار داد. این پایاننامه را بر اساس ضوابط مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو و با راهنمایی استادم زنده یاد دکتر هلن ج. کنتور استاد تاریخ هنر و باستانشناسی ایران، بینالنهرین و مصر باستان نوشتم .
این عنوان را برای ارتباط شمال غرب ایران با سایر قسمتهای آن منطقه نوشتم و انگیزهام برای نوشتن پایاننامهای با این عنوان بیانات استاد جان برینکمن استاد تاریخ بینالنهرین و ایران بود که در یکی از کنفرانسهای کلاسی گفته بود، حدود 600 پیش از میلاد شاهکنشینهای خراجگذار دولت آشور مانند مادها، میتانیها، ماناییها ، اورارتوها و سکاها و چند قدرت دیگر منطقه ائتلافی تشکیل دادند و در سال 612 پیش از میلاد، دولت آشور را منقرض کردند.»
جبرئیل نوکنده رئیسکل موزه ملی ایران در مقدمهای با نام «پژوهشی از جنس تاریخ هنر» در آغاز این کتاب آورده است: «کتاب حاضر بیش از پنج دهه پیش به قلم استاد صادق ملک شهمیرزادی و بهمنظور تدوین پایاننامه کارشناسی ارشد ایشان به نگارش در آمده است .
بخشی از این آثار حاصل کاوش علمی نبودند و در همان سالها بهعنوان نویافتههای باستانشناسی ایران در کاتالوگ نمایشگاههای مختلف منتشر شدند.»
انتشار این کتاب از دو نظر حائز اهمیت است، نخست اینکه بخشی از تاریخچه مطالعات باستانشناسی ایران را نشان میدهد و اهمیت اصالتسنجی و مطالعات کنونی را برای ما بیشتر روشن میکند.
از آنجایی که در باره زمان نگارش این پژوهش امکانات آزمایشگاهی کنونی برای اصالتسنجی و تعیین هویت آثار وجود نداشت، مطالعات بعدی بر پایه دانش امروز در مورد اصالت برخی از آثار معرفیشده در این پایاننامه، تردید ایجاد کرد.
دوم این که پژوهش در مکتب تاریخیفرهنگی و از دل نسلی به عرصه ظهور رسیده است که تاریخ هنر و باستانشناسی را بهصورت موازی و همزمان میشناختند و اشراف داشتند. دانستن تاریخ هنر و ویژگیهای سبکی و هنری دورههای مختلف اندوخته مهم و اصلی این نسل بود که متأسفانه کمرنگ شده است، آنچنان که باید به آن پرداخته نمیشود و باستانشناسان ایرانی بیشتر غافل ماندهاند، گویی این رسالت خویش را به رشتههایی مانند پژوهش هنر واگذار کردهاند که متأسفانه آنان نیز آنچنان که باید از عهده انجام این رسالت بر نیامدهاند.انتشار این کتاب تلنگری به ذهن باستانشناسان جوان برای بازگشت به این حوزه فراموش شده است و اینکه بتوانند از دل هزاران اثری که امروز از رهگذر فعالیتهای غیرمجاز به موزهها و مجموعه ها راهیافتهاند، ناگفتههای علمی را بیرون بکشند و بر تاریکیها و ابهامات هزارانساله این سرزمین، نوری از دانش و معرفت بتابانند.
انتهای پیام/