قندگر متولد چهارم خردادماه 1325در محله تاریخی راسته کوچه تبریز بود، او پس از اخذ دیپلم در تبریز، وارد دانشگاه تهران شد و در رشته باستانشناسی این دانشگاه به تحصیل پرداخت، زندهیاد قندگر نخستین فعالیتهای میدانی خویش در حوزه باستانشناسی را زیر نظر استاد نامدارش زندهیاد دکتر عزتالله نگهبان، پدر باستانشناسی ایران آغاز کرد.
او عضو هیئت کاوش محوطه تاریخی هفتتپه به سرپرستی دکتر نگهبان از همکارانش در این پروژه بزرگ باستانشناسی کشور بود. در فصل دوم حفاری هفتتپه با توجه به کثرت و اهمیت آثار بهدستآمده نیاز به ایجاد موزهای با کارکردهای پژوهشی در جوار محوطه تاریخی هفتتپه مطرح شد و بهاینترتیب عملیات ساختمانی موزه در بهار سال 1349 آغاز و موزه در اردیبهشتماه سال 1352 افتتاح ش.
مدیریت این موزه بر عهده شادروان جواد قندگر بود. حضور او در هفتتپه و همکاری با دکتر نگهبان، زمینه تداوم همکاری او را با دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران در آن سالها فراهم ساخته و شخصیت و منش قندگر، او را به چهرهای محبوب در میان دانشجویان، فارغالتحصیلان و استادان این رشته در کشور مبدل کرد.
قندگر همانند استادش مرد عمل بود و هرگز به پشت میزنشینی عادت نکرد، او همزمان با تصدی مسئولیت موزه آذربایجان، پروژههای بررسی و کاوشهای متعددی را در حوزه باستانشناسی استان مدیریت کرد.
کاوش قلعه ضحاک هشترود یکی از مهمترین پروژههای باستانشناسی کشور بود که به سرپرستی او در این محوطه شاخص و کمنظیر دوره اشکانی به اجرا درآمد و دستاوردهای علمی حائز اهمیتی در حوزه مطالعات باستانشناسی پیش از اسلام در آذربایجان در پی داشت. او همچنین بررسی باستانشناسی و کاوش علمی در محوطههای باستانی سد آیدغموش میانه، شومولی تپه خداآفرین، تپه نهرعلی هریس و ... را در کارنامه فعالیتهای میدانی خود دارد.
قندگر از سال 1358 تا 1385 مسئولیت یکی از بزرگترین موزههای کشور و شاخصترین موزه باستانشناسی ایران، پس از موزه ملی ایران را عهدهدار بود، او در این سالها علاوه بر سامان دادن به محتوای نمایشی موزه آذربایجان، نقش غیرقابلانکار و بهواقع تکرارناپذیری در غنی کردن گنجینه آثار این موزه ایفا کرد و با گردآوری و انتقال آثار ارزشمند از ادوار مختلف تاریخی به موزه آذربایجان، فضای لازم برای توسعه موزههای تخصصی استان در سالهای بعد را فراهم ساخت.
در کنار برگزاری نمایشگاههای متنوع و متعدد اشیای تاریخی در این موزه و سایر موزههای استان، به همت و پایمردی او در طول یک دهه و تنها در میانه سالهای 1375 تا 1385، موزههای ادب و عرفان اهر (1374)، مشروطه (1375)، قرآن و کتابت (1380)، سنجش (1381)، مردمشناسی جنوب سهند (1384)، قاجار (1385) و عشایر آذربایجان (1385) وارد عرصه موزهداری کشور شدند. علاوه بر موزههای تحت پوشش میراثفرهنگی، موزههای غیروابسته نیز مدیون همت و تلاش او در گسترش موزههای تخصصی استان محسوب میشوند، موزههایی چون، موزه ادبی استاد شهریار (1370)، موزه دانشگاه علوم پزشکی تبریز(1382)، موزه تاریخ شهر و شهرداری تبریز (1386)، ساماندهی و بازگشایی موزه مؤسسه تاریخ و فرهنگ دانشگاه تبریز (1390) و ... از آن جملهاند.
اگر نام بزرگانی چون علی دهقان و سید جمال ترابی طباطبائی به ترتیب بهعنوان مؤسس و اولین مدیر با نام موزه آذربایجان گره خورده است، جواد قندگر را باید شناسنامه موزه آذربایجان بدانیم، او قریب به سهدهه عهدهدار ریاست و امین اموالی این موزه بزرگ بود، نامش با موزهداری در آذربایجان عجین شده است. بهطوریکه هنوز هم ما را در برخی از جلسات رسمی و محافل فرهنگی با نشانی او میشناسند و زمانی که ما را از همکاران آقای قندگر میدانند، در دل به خود میبالیم.
او انسانی خاضع، خاشع و متواضع بود، همیشه با رویی گشاده و لبی خندان پذیرای ما بود، اهل گلایه نبود، حتی زمانی که بهواسطه گرفتاری در گرداب روزمرگیهایمان از ادای تکلیف و ایفای وظیفه در قبال این استاد پیشکسوت غفلت میکردیم، هرگز به روی خود نیاورده و نگاه محبتآمیز و طنین گرم و گیرای صدایش به ما که احساس شرمندگی داشتیم، آرامش میداد.
به یاد دارم در آخرین دیدارمان چنان باصلابت و با اطمینان خاطر از وضعیت مطلوب جسمی و روحی خویش خبر داد که در یک لحظه دلنگرانی خودم و سایر دوستداران و ارادتمندانش از سلامتی ایشان را بهحساب مبالغه گذاشتم و خوشحال بودم از اینکه مانند همیشه سرزنده و بانشاط بود و البته این ویژگی همیشگی او بود. روحش شاد و یادش تا ابد زنده و گرامی باد.
انتهای پیام/