بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، مهناز شریفی سرپرست هیئت باستانشناسی کاوش تپه گردآشوان امروز 17 آذرماه در نشست مجازی که بهمناسبت هفته پژوهش برگزار شد، با بیان اینکه کاوش گردآشوان با هدف شناخت وضعیت فرهنگی حوزه زاب در دوره مس و سنگ جدید (حسنلو VIII) انجام شده است، عنوان کرد: «در این طرح تلاش شد تا نتایج پژوهش، با ارائه لایهنگاری دقیق، مطالعه بقایای معماری و مواد فرهنگی، بتوان روابط فرهنگی حوزه زاب را با دیگر مناطق تبیین کرد.»
او افزود: «یکی از ویژگیهای دوران مس و سنگ جدید شمال غرب ایران، سفالهای کاهرو Chaff-Tempered است که با توجه به تبادلات بین مناطق مرتفع ،دشتها و زمینهای پست بهویژه طی دوره مس و سنگ ،سنت فرهنگی سفالهای کاهرو را در مناطق مختلف شاهد هستیم.»
شریفی گاهنگاری نسبی و نتایج بهدست آمده از کاوش را نشانگر پیوندهای فرهنگی حوزه زاب با مناطق قفقاز، آناتولی و بینالنهرین دانست که به دلیل نزدیکی به حوزههای فرهنگی فوق دارای روابط فرهنگی بودهاند.
او بیان کرد: «تپه گردآشوان با ارتفاع 9 متر یکی از نقاط کلیدی حوزه شمال غرب محسوب میشود، لذا پرداختن به آن اهمیت داشته و اطلاعات سودمندی از این دوره ارایه میدهد.»
سرپرست هیئت باستانشناسی کاوش تپه گردآشوان با بیان اینکه نتایج پژوهش نشان دهنده همزیستی اجتماعات و اشتراکات فرهنگی ساکنان گردآشوان با سایر مناطق شمال غرب، شمال بینالنهرین، قفقاز و آناتولی بوده که این امر باعث تشابهات فرهنگی شده است، خاطرنشان کرد: «مواد فرهنگی گردآشوان مشابهت نزدیکی با دیگر محوطههای همزمان در حوزه دریاچه ارومیه از یک سو و مناطق قفقاز، آناتولی و همچنین محوطههای بینالنهرین دارد.»
او اضافه کرد: «شرایط جغرافیایی حوضه دریاچه ارومیه در طول تاریخ همواره مسیر تردد بوده و به نظر میرسد گردآشوان نقش میانراهی و ارتباطی داشته که وجود ابسیدینهای مکشوفه بر این امر صحه میگذارد.»
کبوتر خانههای اصفهان
فریبا سعیدی انارکی باستانشناس در ادامه این نشست دربارهپروژه کبوتر خانههای اصفهان گفت: «بافت معماری كبوترخانهها كه از گل رس، كاه و نمك تشكیل میشد که در برابر سرما و گرما مقاوم بود و عایقی حرارتی و در عین حال صوتی بود تا آرامش كبوتران اندرون كبوترخانه را تأمین كند.»
او افزود: «غالب كبوترخانهها بهواسطه بهرهگیری از حداكثر فضا به شكلی استوانهای ساخته میشدند تا لانههای بیشتری را در خود جای دهند.»
به گفته سعیدی انارکی کبوترخانههای نواحی گرمسیر که بیشتر در استان اصفهان متمرکز هستند ،عموما پلان مدور با سازه استوانهای دارند و تعدادی از این برجهای کبوتر از داخل بهصورت ستارهای ویا چندطبقه ساخته شدهاند.
او عنوان کرد: «بیشتر منابع تأکید بر کارکرد این بناها بهعنوان منبع تأمین کود کشاورزی کردهاند و در منابع متقدم و متأخر در طب خواص در مانی و کاربرد فضله کبوتر به تفصیل شرح داده شده، همچنین بهدلیل وجود مواد معدنی سودمند در فضله کبوتر در صنایعی مانند ساخت باروت، رنگرزی و چرمسازی استفاده میشده است.»
این باستانشناس با بیان اینکه بر اساس مدارك و شواهد موجود كبوترخانهها در قرن چهارم هجری وجود داشته و ساخته می شدهاند خاطرنشان کرد: «ساخت این بناها که قبل از قرن چهارم هجری آغاز شده بود نیز کاربرد داشته است و اسناد تصویری و نوشتاری از سیاحان و جهانگردان اروپایی به جامانده که اطلاعات زیادی را راجع به کاربرد و سازه کبوترخانهها در اختیار میگذارد.»
او گفت: «یکی از نمونههای خوب به جامانده از این گروه کبوترخانه هزار جریب در جنوب شهر اصفهان و متعلق به دوره صفوی است و علاوه بر آن در روستاهای اطراف اصفهان و نواحی غربی استان بهخصوص در خوانسار و گلپایگان، جنوب اصفهان در مبارکه و شرق اصفهان روستای گورت هنوز برجهای کبوتر دیده میشود.»
هوار و هوارنشینی در هورامانـمطالعات باستان مردمشناسی در منطقه هورامان
حسن رمضانی باستانشناس نیز در این نشست به پژوهش هوار و هوارنشینی در هورامانـمطالعات باستان مردمشناسی در منطقه هورامان با تکیه بر الگوی تحرک، اظهار کرد: «براساس مطالعات صورت گرفته در اين منطقه می توان الگوی تحرك اين جوامع را به دو گروه هوارهای مختص جوامع دامدار و هوارهای مختص جوامع كشاورز تقسيم كرد.»
او با بیان اینکه اين دو الگو از نظر بازه زمانی با يكديگر متفاوت هستند، افزود: «جوامع دامدار از اواخر زمستان تحرك خود را آغاز و در اواخر تابستان به روستا باز میگردند، در حالی كه جوامع كشاورز از نيمه دوم فصل بهار مقدمات كوچ خود را آغاز كرده و تا اواسط فصل پاييز در هوار مختص خود سكونت داشته و پس از كاشت غلات خود همزمان با كاهش شديد دما و افزايش ميزان بارش به روستا برمیگردند.»
به گفته رمضانی الگوی تحرك جوامع دامدار در ارتفاعات كوهسالان و شاهو قابل رويت بوده و اين در حالی است كه الگوی كوچ جوامع كشاورز در ارتفاعات كوه تخت مشاهده میشود.
او با بیان اینکه در هوارهای مختص جوامع دامداری وجود مرتع مناسب در نحوه مكانگزينی جوامع از اهميت بسياری برخوردار است، بیان کرد: «اما در هوارهای مختص كشاورزی مهمترين دليل مكانگزينی در يك منطقه، وجود چشمه و منابع آب كافی است.»
این باستانشناس تأکید کرد: «مطالعات باستان مردمشناسی در خصوص منطقه هورامان میتواند رهيافت مهمی برای باستانشناسان در راستای تشخيص الگوی تحرك جوامع در دوره پيش از تاريخ به همراه داشته باشد.»
بررسی و مطالعه سازههای آبی منطقه کهگیلویه
احمد آزادی باستان شناس دیگر نیز در ادامه نشست با بیان بخشی از پروژه بررسی و مطالعه سازههای آبی منطقه کهگیلویه گفت: «این منطقه با ارتفاع بین 500 تا 3600 متر از سطح آبهای آزاد در بخشهای جنوبی زاگرس قرار گرفته است.»
او با بیان اینکه این منطقه در بین دو حوزه فرهنگی فارس و خوزستان قرار داشته و در گروه مناطق بینابینی بهشمار میآید افزود: «به طور کلی، سازههای آبی منطقه کهگیلویه به شش گروه آسیاب، پل، کانال انتقال آب، آبانبار، سنگ آب و چاه سنگی تقسیم میشوند که در چشماندازهای مختلف ایجاد شدهاند.»
آزادی ادامه داد: «دشتها و حواشی آن، حاشیه رودخانهها و کوهستان عمدهترین چشماندازهایی هستند که سازههای آبی در آنها شکل گرفته است و به طور کلی آسیابهای این منطقه را براساس الگوی پراکنش میتوان به دو گروه آسیابهای منفرد و آسیابهای مجموعهای تقسیم کرد.»
او عنوان کرد: «پلها یکی دیگر از انواع سازههای آبی این منطقه است که در این بررسیها بقایای شش مورد از آنها شناسایی شد که بیشتر آنها بر روی رودخانه مارون، بهعنوان اصلیترین مانع ارتباطی این منطقه ساخته شدهاند.»
این باستانشناس با بیان اینکه کانالهای انتقال آب گونه دیگر سازههای آبی این منطقه هستند که برخی از آنها با استفاده از سنگ و ساروج و برخی دیگر از آنها کانالهایی هستند که در دل کوه ایجاد شدهاند، گفت: «آبانبارها بهعنوان یک گونه دیگر از سازههای آبی این منطقه به دو گروه آبانبارهایی که با هدف مصارف کشاورزی و آبانبارهایی که با اهداف امنیتی در درون دژها ساخته شدهاند تقسیم میشوند.»
او خاطرنشان کرد: «سنگآبها که سازههایی کنده شده در داخل سنگ هستند و چاههای آب که با استفاده از دورچینی سنگ ساخته شدهاند، از دیگر گونههای سازههای آبی منطقه کهگیلویه بهشمار میآیند.»
کاوش نجاتبخشی محدوده سد پیغام چای
نسرین طایفهقهرمانی باستانشناس نیز با اشاره به کاوش نجاتبخشی محدوده سد پیغام چای، کورگانهای قرهداشلی یک و دو اعلام کرد: «کورگانهای قرهداشلی یک و دو نام دو کورگانی است که در محدوده سد پیغام چای در جنوب غربی شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی در سال 1398 به سرپرستی اینجانب مورد کاوش قرار گرفت.»
به گفته او این کورگانها باهدف نجاتبخشی ولی بدون حمایت مالی آب منطقهای آذربایجان شرقی (بهعنوان کارفرما) در پی رسیدن به پرسشهای فصل اول نجاتبخشی (1397) کاوش شد.
طایفهقهرمانی بیان کرد: «در فصل اول در کورگان شاه لیق نشانههایی از اجرای یک مراسم آیینی بدون چاله تدفین در کورگانی با قطر 45 متر، عاملی بود تا با کاوش کورگانهای دیگر، پرده از راز این کورگانها گشوده شود، به همین دلیل با کاوش دو کورگان دیگر بار دیگر با کورگانهایی بدون چاله تدفین روبهرو شدیم که نشانههایی از برپایی مراسم آتش، اجرای مراسم قربانی (کودکان مثله شده)، اهدای هدایا و نذورات همچون سفال، سنجاقهای مفرغی، آویز حلقهای، مهرهای گلی، ابسیدین، سربارههای آهن، پیکرکهای حیوانات، ساختار پیچیده و پرزحمت معماری، بیانگر اجرای آیینی خاص در این منطقه در هزاره اول ق.م داشت.»
او گفت: «آنچه مهم است این که در ایران کورگانی با این مشخصات تاکنون یافت نشده بود و نشان میدهد بسیاری از این کورگانها که از این پس در ایران ممکن است کشف شوند باید در دستهبندی جدیدی به نام "کورگانهای آیینی" تقسیم شوند که مشابه این نوع در خارج از مرزهای فعلی ایران، در غرب مغولستان در تپه بایرام، قزاقستان و همچنین در گرنی در جنوب سیبری گزارش شده است.»
به گفته این باستانشناس اینکه هدف مردمان هزاره اول ق.م از برپایی این ساختارهای پیچیده با مراسم خاص چه بوده و تحت تأثیر چه کیش و آیینی این کورگانها برپا میشدند، پرسشی است که با انجام کاوشهای بیشتر میتوان پاسخ روشنتری برای آن پیدا کرد.
انتهای پیام/