قلعه هرمز در قسمت شمالی این جزیره با برجهای سر به فلک کشیده خود را به معرض نمایش میگذارد. نحوه استقرار آن بهگونهای است که در گذشته میتوانستند با قدرت نسبت به مسیر کشتیهای تجاری گامبرون نظارت داشته باشند. قسمت اعلیا بافت مسکونی هرمز به قلعه منتهی میشود، بافت مسکونی هرمز در یکطرف قلعه قرارگرفته و این قرارگیری مانع از شورش احتمالی از جهات مختلف قلعه میشود و به عبارتی نظامیان پرتغالی برای سرکوبی شورشهای محلی، کافی بود ازیکطرف، دیوارهای قلعه را کنترل کنند.
تاریخچه بنا
جزیره هرمز با واقعشدن در مسیر دریایی (جاده ابریشم) و به سبب مهاجرت ایرانیان زرتشتی به جزیره که به دلیل رهایی از بدرفتاری اعراب با آنان که بهقصد عزیمت به هندوستان مدت 15 سال در این جزیره زندگی میکردند، رونق گرفت، بهطوریکه تمام اقلام تجاری در این جزیره داد و ستد میشد و هرمز به مرکزیت بازرگانی تبدیلشده بود.
این روند تجاری تا سال 1507 میلادی (913 هجری قمری) با لشکرکشی پرتغالیها بهمنظور توسعههای استعماری ادامه داشت. فرمانده این ارتش استعمارگر در این منطقه آلبوکرک بهمنظور باجگیری و کنترل تنگه این قلعه را به سبک معماری اروپایی بنا کرد.
کار ساختوساز قلعه که برجی بلند در جوار آن پیشبینیشده بود از سوی مردم جزیره هرمز و بردگانی که پرتغالیها به همراه خود از سایر کشورها به جزیره آورده بودند در منتهیالیه دماغه جبهه شمالی جزیره و در کنار ساحل بنا شد.
تحولات جنوب ایران مقارن با اوایل عصر صفویه به علت دوری پایتخت (تبریز) از آبهای جنوبی و ضعف حکومت مرکزی افزایش یافت، در ابتدای این سلسله بود که تعدیها در این مناطق رو به فزونی گذاشت و به مدت 115 سال سایه شوم استعمار پرتغال بر آبهای جنوبی کشور سایه افکنده بود.
طرح کلی قلعه پرتغالیها همانند قلاع قرونوسطی اروپایی است که الهام خاصی نیز از معماری قلاع ایرانی گرفته است. ساخت این بنا حدود سی سال به طول انجامید که در چهار دوره معماری مرمت و مستحکم شد.
در سال 1551 میلادی (929 هجری قمری) ارتش عثمانی تحت فرماندهی پیر بیگ به مدت یک ماه جزیره هرمز را تحت محاصره خود درآورد ولی موفق به تسخیر آن نشد.
پایان سلطه پرتغالیها بر این جزیره را شاهعباس در سال 1310 هجری قمری رقم زد و دگربار پس از یک قرن جزیره هرمز به آغوش میهن خود بازگشت.
کهنترین سند تصویری از شهر هرمز و بناهای آن مربوط به سال 1572 میلادی (978 هجری قمری) است که هوگن برگ آن را بر اساس تعاریف و توصیف سربازان ارتش پرتغال به تصویر کشیده است.
مشخصات بنا
قلعه هرمز از چهار برج در چهارسوی اصلی آن تشکیلشده که از نظر دید به کل منطقه احاطه دارد. فرم اصلی آن همانند قلاع قرون وسطی است و مصالح عمده آن در کل بنا، سنگهای مرجانی و سنگهای معدنی (به دو گونه تراشیده شده و غیر همشکل) و ملات ساروج است.
جزییات هر یک از طاقها و قوسها با توجه به جزییات طاقهای دوران رمانسک قابلمقایسه است.
طاقها و قوسهای در ورودیها به چند شکل کلی دیده میشوند، طاقهای تخت که با سنگ پوشیده شده است، طاقهای قوسی که سنگها بهگونهای خاص تراشیده شدهاند و یک سنگ در وسط به نامسنگ کلید (Key stone) بوده که مانع از ریزش قوس منفرد میشود. قوسهای مزبور نیروی انتقالی از طریق سقف را به پایهها انتقال میدهد و سنگ کلید مانند یک قفل کننده است و تمام قوس را به یک عمل هدایت میکند و یا به عبارتی باعث چفتوبست عناصر تشکیلدهنده قوس میشود، هر یک از استراحتگاهها و حجرهها دارای طاقهای گهوارهای است که سیستم کلی انتقال نیرو به زمین را بر عهده دارند. مصالح و مواد تشکیلدهنده به علت صُلبیت بالای آن نمیتوانند فرمها را القا کنند. بنابراین فرمها به شکل خشک دیده میشوند و حجاریهای روی سنگ به دلیل نزدیک کردن این مصالح سخت به فرم نرم طاق و قوس است. در کنار طاقها و قوسهای رمانسک سقفهای مسطح با قوسهای هلالی دیده میشود که بهوسیله سنگهای حجاریشده اجرا شدهاند. این قوسها نیروهای عظیم سقف را به پایهها منتقل میکنند.
نوع بهرهبرداری و خصوصیات بارز بنا
قلعه مورد نظر به علت نزدیکی به دریا و کنترل محدوده ورودی و خروجی بندرعباس بهعنوان یک محل دیدهبانی مطرح بود و بعد از خروج پرتغالیها از هرمز این فضا ویرانه و متروک باقی ماند و در حال حاضر در تملک ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان هرمزگان است.
عوامل تزیینشده و نوع آنها
عوامل تزیینی قابل رؤیت در بنا به شکل الحاقی نیست بلکه سنگهای اسفنجی نامشخص و ملات ساروج است که در قسمتهایی با کمک صنعت حجاری بهوسیله ملات لازم به هم درگیر شدهاند. سنگهای معادن نیز یکی از مصالح بهکار رفته است که از خود معدن سنگ هرمز استخراج شده و این سنگها قابلیت بیشتری برای حجاری دارند.
در درون بناهای بزرگ مانند قلعه، کاروانسرا و رباط تزیینات بسیار بهندرت دیده میشود زیرا این بناها به علت کاربری خاص منطقهای، از نظر تزیینات و زیبایی مورد توجه قرار نمیگیرند. در حالی که قسمتهایی از کلیسای قلعه به وسیله سنگ و اندود آهک و با استفاده از انتقال نیرو و با کمک عوامل تزیینی، زیبایی خاصی را به نمایش گذاشته است.
کاربری بنا
کاربری قلعه برای استقرار سربازان بوده و همانند کاربری قلاع اروپایی بهعنوان مکانی برای تجمع نیرو و پادگان نظامی و در عین حال کاربری مسکونی استفاده میشده است.
فضاهای مورد نیاز برای قلعههایی که عملکرد نظامی داشتهاند به این شرح است:
الف) فضاهای ورودی انبار که محل ورود به این قلعه مانند دهان در کالبد انسانی است که بیماریها نیز از این محل وارد دستگاه طبیعی انسان میشود. بنابراین بهمنظور ممانعت از ورود نابه جای اهالی و شورشیان و ... این فضا با شکل قدرتمند و پنهان در مجموعه قرار میگیرد.
ورود در دو مرحله و از دو مکان متفاوت در این قلعه صورت میگرفته است.
1ـ جبهه شمالی از طرف دریا
2ـ جبهه جنوبی از طریق برج جنوب شرقی که از راه فرعی به این مجموعه وارد میشود. عرض ورودیها 1/5 متر است که درب چوبی و درگاههای سنگی داشته است.
ب) بخش فرماندهی، این فضا در روی سکوی جنوبی در کنار فضای ورودی جنوبی است که یکی از امنترین فضاها در کل قلعه است. از طرفی نزدیکترین فضا به ورودی جنوبی است که در صورت لزوم بهترین امکانات ورود و خروج را دارا بوده است. این فضاها شامل محل استراحت، مقر فرماندهی است که بهوسیله یک فضای ارتباطی بهترین راه ارتباطی را با برج اصلی داشته است.
ج) یکی از فضاهای پیشبینیشده در عملکرد نظامی، زندان است. این فضا در دورافتادهترین و سختترین موضع قلعه قرار میگرفته است که از فرار زندانیان جلوگیری به عمل آید. زندان با مصالحی از جمله سنگ و ملات ساروج ساخته میشده است و از حجرههایی بدون نور و تهویه مناسب تشکیلشده و بر همین اساس فضایی تاریک و مرطوب بوده است.
د) اهمیت دین برای نگهداری و ایجاد پایبندی سربازان در چهارچوبهای معنوی دلیلی محکم برای ساخت کلیسا در بناهای نظامی بوده است. همچنین برای انجام فرایض دینی ساکنان قلعه فضای کلیسا که در صحن اصلی قلعه در ناحیه جنوبی مستقر شده، ضروری بوده است. معماری داخل کلیسا بر اساس کلیساهای اروپایی از یک تالار مشجر (ستوندار) تشکیلشده که به شکل مستطیل کشیدهای است و در سمت جنوب غربی شکل گرفته است. محراب و محل وعظ کشیش در انتهای این کشیدگی قرار دارد.
این فضا بهوسیله پنج پله از صحن حیاط جدا شده و دارای دو ردیف ستون مدور است که هر ردیف 5 ستون دارد. بر روی این ستونها سقف شکل چهار تَرَک بوده و به شکل رمانسک پوشیده شده است. در اطراف این تالار یک غلامگرد حول فضای اصلی گردش کرده است.
هـ) در قلاع نظامی معمولاً آب آشامیدنی مورد نیاز ساکنان به دو طریق تأمین میشده است.
1ـ از طریق ذخیرهسازی آب باران
2ـ از طریق انتقال آب از بندرعباس
طریقه دوم دستیابی به آب در صورت کمبود بارندگی در طول سال انجام میشد در حالیکه در قلعه هرمز برای دستیابی به آب باران، برکه (آبانبار) ساخت شده بود.
فرم آبانبار بیضیشکل بوده که دورتادور آن غلام گردهایی به عرض 1/20 وجود دارد. در وسط آن 3 ردیف ستون به ابعاد 1/20 در 1/20 سانتیمتر قرار دارد. سقف آبانبار به وسیله قوسهای بین ستونها که کاربندی آنها از گچ است برپاشده که این کاربندی به شکل یک قالب عمل میکند و بین آنها از سنگ لاشه یا مرجانی پرشده است. فضای داخلی بهوسیله ملات گچ مخلوط با خاکسنگ و ساروج اندود شده است. این فضا به علت قرارگیری آن در جبهه جنوبی این امکان را به وجود میآورد که در مقابل حملات توپخانه دشمن مقاومت کند.
و) اقامتگاه سربازان، در جبهههای شمالی، شرقی و غربی اتاقهایی با پوشش گهوارهای سقف دیده میشود که محل اقامت سربازان بوده است. این اتاقها تنها از یک جبهه به حیاط مرتبط هستند و این جبهه تنها جبهه ارتباطی با بقیه فضاهای قلعه است.
ز) برج اصلی، این برج محل دیدهبانی و فضای قرارگیری فرماندهی برای همراهی و هماهنگی افراد است که در جبهه جنوبی قرار گرفته و دو دید بسیار مناسب به ساحل غربی و بافت مسکونی جنوبی قلعه دارد. این فضا بهوسیله پلکان به فضای اصلی حیاط مرتبط است.
ح) برجهای دیدهبانی، در چهارگوشه قلعه در چهار طرف آن چهار برج با پیشانی برآمده امکان دیدهبانی و حفاظت قلعه را به وجود میآورد که محل قرارگیری توپها و مهمات نیز در این مکان پیشبینی شده است. قسمتی از برج شمال شرقی و تمام برج شمال غربی به علت رطوبت مستقیم و پیشروی آب دریا از بین رفته که در بدنه غربی برج مربوطه برای نمایانسازی کالبد اصلی بنا دیوار سنگی از سوی اداره میراثفرهنگی ساختهشده است.
برجهای شمالی و برج جنوب غربی برای کنترل دریا و برج اصلی و برج جنوب شرقی برای کنترل بافت مسکونی و ساحل شرقی در نظر گرفتهشده است.
قلعه پرتغالیهای جزیره هرمز در سال 1377 به شماره 1998 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
* گزارش از سیدعمادالدین البرزی
انتهای پیام/