بهگزارش میراث آریا بهنقل از ستاد خبری نمایشگاه گردشگری و صنایعدستی تهران، علی چراغی، محقق و مدرس گردشگری، امروز سهشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۰، در این کارگاه گفت: «سفر در ایران از جذابیتهای بسیاری برخوردار است و مطمئنا همه ما در سفر از تنوع اقلیمی، گیاهی و جانوری و تغییر مناظر و چشماندازها لذت بردهایم و بارها در بازدید از سایتهای گسترده و جذاب باستانی و تاریخی شگفتزده شدهایم. این همه گوناگونی موجب شده تا سفر در ایران از نیروی جاذبه بسیاری برخوردار باشد و ما اهالی سفر از هر فرصتی برای سیر در این کشور استفاده کنیم.»
او افزود: «بیگمان تنوع قومی در ایران و آشنایی با فرهنگ این گروههای انسانی، یکی از جاذبههای کمتر شناخته شده گردشگری کشور ماست، که چندان به آن پرداخته نشده است. کشور ایران یکی از متنوعترین جوامع انسانی را در خود جای داده است و ملت ایران از اقوام مختلفی تشکیل شده است. گروههای انسانی در ایران دارای اشتراکات بسیار زیادی با یکدیگر هستند و البته هر گروه دارای شاخصههای منحصربهفرد خود نیز هست که موجب متماییز شدن آن از سایر گروههای انسانی میشود.»
چراغی بیان کرد: «در واقع فرهنگ ایرانی عام جوامع انسانی در ایران هست اما هر گروه انسانی دارای شاخصههای فرهنگی مختص به خود است. بهعنوان مثال عید نوروز در بین اکثر ایرانیان بهطور مشترک از اهمیت ویژهای برخوردار است اما مردم هر منطقه نیز آداب و سنتهای مخصوص به خود را برای گرامیداشت نوروز اجرا میکنند. بافت فرش و گلیم مهمترین صنایع دستی ایران هستند که همچنان بهطور مشترک در بخش وسیعی از کشور بافته میشوند اما هر منطقه خصوصیات، طرح و نقش مختص به خود را دارد که تولیدات آن منطقه را از سایر مناطق متماییز میکند.»
او با اشاره به اینکه شاخص «کثرت در عین وحدت» موجب تماییز فرهنگ ایرانی نسبت به اغلب کشورها شده است گفت: «از جاذبههای گردشگری مبتنی بر اقوام میتوان به آداب و رسوم، اعیاد و جشنها، انواع رقصها و بازیهای محلی، زبانهای متنوع اقوام ایرانی، موسیقی نواحی، طیف بسیار گستردهای از نانها و خوراکها، لباسهای مناطق مختلف، صنایع دستی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد.»
این محقق و مدرس گردشگری تأکید کرد: «پذیرش تفاوتهای فرهنگی و احترام به خردهفرهنگهای ایرانی رمز وحدت ایران در طول تاریخ کهن آن بوده است. امروزه گردشگری دروازهای جدید را در ارتباط فرهنگی گروههای انسانی در ایران گشوده است و مطمئنا شناخت و احترام به این تفاوتها یکی از ارکان گردشگری پایدار است. گردشگری بهعنوان پلی دوطرفه امکان برقراری ارتباط بین گردشگران و جامعه میزبان را فراهم میآورد و میتواند به رشد هر دو گروه کمک کند. البته نگاه کاسبمعابانه به فرصت گردشگری و سودجویی صرف از این فرصت، فرصتسوزی خطرناکی محسوب میشود و میتواند تأثیرات مخربی بهخصوص در بخش فرهنگ از خود بجای گذارد.»
او با بیان اینکه بدون هیچ شکی کلید حل این مسئله، آموزش است ادامه داد: «آموزش در معنای عام برای همه ارکان درگیر در حوزه گردشگری، اعم از گردشگر، جامعه میزبان، راهنمایان، مسئولان و متولیان، آژانسهای مسافرتی و همه گروههای خدماتدهنده نیاز است. رشد بسیار سریع گردشگری در ایران باید با رشد همزمان فرهنگ گردشگری و وضع قوانین مرتبط همراه باشد تا از آسیبهای جدی اجتماعی و فرهنگی جلوگیری شود. چنانچه همین رشد سریع گردشگری در ایران ادامه یابد و آموزش، فرهنگسازی و ایجاد قوانین مورد نیاز نتوانند خود را با این سرعت هماهنگ کنند در اندک زمانی، شاهد ایجاد گسستی عمیق (بیش از شرایط فعلی) خواهیم بود که بهعنوان تأخر فرهنگی از آن یاد میشود.»
چراغی افزود: «در واقع رشد گردشگری با سرعتی بسیار بیشترتر از جنبه غیرمادی یا فرهنگی رخ میدهد و رشد فرهنگ گردشگری نسبت به جنبه مادی آن با تأخر همراه است. این امر موجب ایجاد تضاد و تنش میشود که هیچکدام از ارکان گردشگری از آسیبهای آن در امان نخواهند بود و افول این رشد سریع را در پی خواهد داشت. امروزه شعار گردشگری پایدار در همه بخشهای حوزه گردشگری بهطور وسیعی قابل مشاهده است اما چناچه بخواهیم از شعار عبور کرده و برای رسیدن به توسعهای پایدار قدم در راه گردشگری پایدار گذاریم، نیازمند آن هستیم تا دغدغه فرهنگ داشته و تلاشی صد چندان برای توسعه آموزش، فرهنگسازی و ایجاد قوانین کارآمد داشته باشیم.»
انتهای پیام/