بامداد روز بیست و پنجم آبان ماه امسال شادروان ناصر تکمیل همایون پس از قریب به 40 سال فعالیت علمی و فرهنگی در علومی همچون ایرانشناسی، تاریخ و جامعهشناسی در سن 86 سالگی درگذشت، تلاشهای علمی این اندیشمند فرهیخته بهویژه در راستای پیوند دو علم تاریخ و جامعهشناسی بوده و نقش مهمی در آشنایی نسلهای گوناگون ایرانی با مقوله هویت اصیل میهنمان داشته است.
زندهیاد ناصر تکمیل همایون در سال 1315 خورشیدی در شهر قزوین زاده شد و پس از طی کردن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه، دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در دهه 40 خورشیدی در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه تهران گذراند. او که طی این سالها در حوزههای علوم اجتماعی و سیاستورزی فعالیتهای متعددی را به سرانجام رسانده بود برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و در طی سالهای 1351 تا پایان سال 1356 به ترتیب در دو رشته تاریخ و جامعهشناسی در دانشگاه سوربن پاریس به تحصیل پرداخته و موفق به اخذ مدرک دکتری در این دو رشته شد و سال 57 به کشورمان بازگشت.
در یک نگاه کلی، حیات علمی و فرهنگی زندهیاد دکتر تکمیل همایون پس از فرازوفرودهای فعالیتهای علمی و سیاسی در دهههای آغازین زندگی از سال 1364، پس از پایان فعالیتهای سیاسی، او تا آخرین روزهای حیاتش در آبان ماه 1401 خورشیدی را در برمیگیرد. اگرچه شادروان تکمیل همایون از منظر علم سیاست حیات علمی خود را آغاز کرد، اما پسازآنکه به گفته خودش دینش را به عالم سیاست ادا کرد، فعالیتهای سیاسی را بهطور کامل کنار گذاشته و به وادی علم و فرهنگ روی آورد.
روی همین اصل، حیات علمی و فرهنگی او را میتوان به 2 دوره تقسیم کرد. دوره اول از سال 1364 تا سال 1384 را در برمیگیرد. در این دوره او بهعنوان پژوهشگر، عضو هیئتعلمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران شد و به پژوهش در سه حوزه تاریخ و جامعهشناسی و سپس ایرانشناسی پرداخت. دوره دوم حیات علمی او از سال 1384 تا پایان حیاتش در آبان ماه 1401 خورشیدی را در برمیگیرد. در این دوره دکتر تکمیل همایون پس از بازنشستگی بهصورت عمومی نیز به تبیین تفکرات علمی و فرهنگی خودپرداخت و توانست با تکیهبر فعالیتهای رسانهای و شرکت در رشتههای مختلف علمی و فرهنگی، با زبانی شیوا و رسا آموختههای خود را به نسلهای گوناگون ایرانی در طی این چهار دهه انتقال دهد.
شاید در طول 100 سال که از حیات علمی و دانشگاهی در ایران میگذرد، کمتر اندیشمند و اندیشهورزی را در حوزه علوم انسانی و فرهنگ بتوان سراغ داشت که در دو حوزه علوم تاریخ و جامعهشناسی توانسته باشد پیوندی عمیق و علمی برقرار کند. اگر امروز نیک بنگریم درمییابیم یکی از بزرگترین مشکلات ما در حوزه حفاظت از مواریث گرانسنگ تاریخی و فرهنگی بهویژه در حوزه میراث ناملموس، عدم شناخت دقیق از تاریخ پرفراز و فرود ایران بهویژه در شناخت شیوه نگارش کتابهای کهن تاریخی است که صرفاً به طرفداری از حاکمان زمان خود میپردازد و این در حالی است که عمدتاً تاریخنگاری سنتی ما در طی سدههای متمادی عاجز از بیان شیوههای گوناگون حیات اجتماعی ملتی بزرگ است که پابهپای نخبگانش در برخورد با مخاطرات دائمی که حیاتشان را همواره تهدید میکرد با تکیهبر مبارزهای طولانی و بیامان فرهنگی تداوم حیات خود را در ادوار مختلف تاریخی تضمین کردند.
بیتردید پیوند دو علم تاریخ و جامعهشناسی در قالب علم جامعهشناسی تاریخی نقش مهم در شناخت و معرفی هر چهبهتر میراث گرانسنگ نیاکان ایفا میکند، لکن به دلیل سختی کار، کمتر فرهیختهای در این دو حوزه در طول 100 سال گذشته به اندیشهورزی روی آورده است.
پیوند دو علم تاریخ و جامعهشناسی ازجمله ابتکارات شادروان ناصر تکمیل همایون بود. او در سال 1364 پسازآنکه بهعنوان پژوهشگر عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شد مجالی فراخ یافت که در طی این مدت طولانی و به مدت 20 سال با استقرار در کتابخانه این مجموعه علمی، همچنین بهرهگیری از کتابخانههای سایر مراکز آموزش علمی پایتخت به مطالعه عمیق نسخ خطی و کتب تاریخی ایران بپردازد.
نثر شیوای نوشتار او در کنار تسلط گفتار و نگاه عمیق تحقیقاتش در طی این مدت نسبتاً طولانی از او پژوهشگری ساخته بود که عمیق میاندیشید و اندیشه ورزی مینمود، لذا بامطالعه عمیق کتب تاریخی و بسیاری از آثار منتشرشده خارجی که در سدههای گوناگون تاریخی بهویژه در دوران اسلامی و عصر صفوی به ایرانزمین آمده و نوشتارشان تفاوتی جدی با تاریخنگاری سنتی ایران داشت با پیوند مفاهیم تاریخی با علم جامعهشناسی توانست منشأ اثر فراوانی در حوزه تاریخ اجتماعی ایران شود، لذا آنجا که تاریخنگاری سنتی ایران ناتوان از بیان حقایق جدی از حیات اجتماعی و فرهنگی ایرانیان بهویژه طبقه متوسط و فرهیختگان این سرزمین در مبارزه دائمی با تهاجمات بیگانگان و تأثیرات منفی حضور آنها بر تداوم حیات ایرانیان بود.
این استاد برجسته با تکیهبر دو علم تاریخ و جامعهشناسی و سپس ایرانشناسی تلاشی مستمر را در راستای معرفی نکات تاریخ و مبهم مبارزات فرهنگی و دائمی ایرانیان و دستاوردهای ارزشمند آنان در طی حیات طولانی خود به کاربرد، که بخش عمدهای از این تلاشها در حوزه فرهنگهای بومی در قالب میراث ناملموس ایرانیان شناخته میشود.
شادروان ناصر تکمیل همایون پس از بازنشستگی در سال 1384 دوران دوم حیات علمی خود را آغاز کرد. لذا این دوران که تا پایان حیاتش در آبان ماه امسال به مدت 17 سال ادامه یافت، فصل جدیدی در حیات علمی و فرهنگی او به شمار میرفت بهگونهای که پیوند دو علم تاریخ و جامعهشناسی از یکسو و کوله باری از تجارب ارزشمندش از ابتدای فعالیتهایش تا آن زمان که نزدیک به 70 سال از عمر او را در برمیگرفت از او انسانی والا ساخت که عمیق فکر میکرد و بسیار فصیح مینگاشت، با این وصف در این دوره او بسیاری از فعالیتهایش را در حوزه ایران پژوهشی متمرکز ساخت.
او در طی این دوران ازجمله معدود اساتیدی بود که صرفاً به نوشتار علمی و دانشگاهی اکتفا نکرد، بهگونهای که با کوله باری از تجربه علمی و فرهنگی، پس از بازنشستگی در بسیاری از محافل علمی و فرهنگی و حتی رسانهای شرکت و با اصحاب اندیشه و رسانه بسیار مجالست داشت. لذا همین نکته باعث میشد تا در کنار فعالیتهای دانشگاهی و آثار علمی وزین، در محافل عمومیتر آثاری از او آفرینش شود که محصول گفتوگوی رو در روی او با اصحاب اندیشه و رسانه بود.
طی این 17 سال توانست روزنههای جدیدی بهویژه بر روی برخی بزنگاههای ناگفته تاریخ ایرانزمین از دو منظر علم جامعهشناسی و علم تاریخ بهویژه برای نسل جوان ایرانی بگشاید و شاید این کار برای یک جامعهشناس میتوانست سختترین کار باشد، زیرا در علم جامعهشناسی جامعه آمار و هدف همواره در دسترس است، اما در جامعهشناسی تاریخی هیچگاه جامعه هدف در دسترس محقق نبوده و او میبایست در جهان گذشته این مسیر سخت و ناهموار را بپیماید. لذا یک جامعهشناس در این مسیر طولانی و برای هرگونه تحلیل میبایست چراغ صفت، صرفاً با تکیهبر دانش خود، تراوشات ذهنی و یا برخی استنادات تاریخی به این کار سخت مبادرت ورزد. کاری که باکمال تأسف جای آن هنوز در علوم انسانی ایرانزمین خالی است.
در سال 1395 نکوداشتی برای نزدیک به 30 سال فعالیتهای علمی او در آن زمان برگزار و کارنامه علمی و فرهنگی وزین او در قالب دو مجله بنام همایوننامه انتشار یافت که برخی آثار مکتوب و سخنرانیهای او بهاینترتیب معرفی میشوند:
بنیانیابی تمدن ایرانی در آسیای کهن، کاروانسراهای شبکه راه ابریشم ایران در سفرنامههای خارجی، سخنی در باب ایرانشناسی و ایران پژوهی، سفری به جغرافیای تاریخی و فرهنگی ایران، چشماندازهای تاریخی شهر در ایران، آموزشوپرورش کودکان و نوجوانان در عصر صفوی، سیمای پوسهل زوزنی در تاریخی بیهقی، 22 بهمن انقلابی که زندهباد، قرآن در فرهنگعامه ایران، ابن خلدون و دانشهای زمان، نقش فرهنگ در چگونگی رفع موانع رشد اجتماعی در آسیای مرکزی، ایرانزمین از دیدگاه انسانشناسی و تاریخی، نگاهی به قراباغ در مسیر تاریخ ایران، ملت پژوهی اجتماعی و فرهنگی ایرانی، امیرکبیر یا امیرنظام و دیوانسالاری فرهنگی، ایرانشناسی و شناخت سنت پهلوانی، بررسی سکونتگاهها و نقاشیهای پیشازتاریخ در ایرانزمین از دیدگاه انسانشناسی تاریخی، بازنمای اخلاقیات، رفتارهای اجتماعی و آداب فرهنگی مردم تهران در دوران قاجار با تکیهبر گزارشهای سیاحان خارجی و همچنین همکاری با مؤسسات نشر کتابهای ایرانشناسی در مجموعه از ایران چه میدانم.
بیتردید شادروان ناصر تکمیل همایون جزو معدود اساتیدی بود که تاریخ پرفراز و فرود این سرزمین را از دل نسخ کهن خطی و همچنین برخی کتابهای فراموششده در کنج کتابخانهها و یا شاید از کنج راهروهای گروههای تاریخ در دانشگاهها برکشید و با پیوند با علم جامعهشناسی این مقوله ارزشمند را با رویدادهای روز پیوند داد. بهراستی او جزو معدود اساتیدی بود که با بازخوانی مجدد این تاریخ کهن طرحی نو در راستای معرفی آن بهویژه از منظر علم ایرانشناسی برای نسلهای آینده ایرانی ارائه کرد.
انتهای پیام/