پولیتوپ تخت جمشید؛ گفت‌وگوی موسیقی و معماری

۵۴ سال پس از اجرای الکترواکوستیک یانیس زناکیس در قلب تاریخ ایران، هنوز پیوند هنر مدرن با میراث باستانی، فضایی برای بینامتنیت و تجربه‌های نو خلق می‌کند.

مهدی مرادی، دانش‌آموخته پژوهش هنر در یادداشتی نوشت: ۵۴ سال پیش، در ایران، نوای موسیقی الکترونیک یانیس زناکیس، آهنگساز برجسته‌ یونانی، در فضای باشکوه تخت جمشید طنین‌انداز شد. در سال ۱۹۷۱، زناکیس قطعه‌ای ویژه به نام پولیتوپ در این محوطه‌ی تاریخی اجرا کرد؛ قطعه‌ای الکترواکوستیک به‌مدت ۵۵ دقیقه که به‌صورت همزمان از ۵۹ بلندگو پخش می‌شد. این اجرا با حضور ۱۵۰ کودک مشعل‌به‌دست همراه بود و تصویری به‌یادماندنی از پیوند نور، صدا و فضا به نمایش گذاشت.

زناکیس واژه‌ی پولیتوپ را از ریاضیات به موسیقی وارد کرد. در زمینه‌ موسیقی، پولیتوپ به پروژه‌هایی اطلاق می‌شود که در آن‌ها موسیقی، نور، فضا و معماری به‌صورت هماهنگ در یک اجرای چندرسانه‌ای و چندبعدی ترکیب می‌شوند. این مفهوم را خود زناکیس پایه‌گذاری و گسترش داد.

ترکیب موسیقی مدرن با فضای تاریخی، تضادی خلاقانه و الهام‌بخش میان گذشته و حال پدید می‌آورد. پولیتوپ تخت جمشید نمونه‌ای برجسته از این پیوند است که تجربه‌ای چندرسانه‌ای را با نوعی حماسه‌ی معاصر در هم می‌آمیزد. به‌نظر می‌رسد اجرای موسیقی در فضاهای تاریخی، همواره توجه هنرمندان و مخاطبان را برمی‌انگیزد.

از اجراهای معروف جهانی در این زمینه می‌توان به کنسرت پینک فلوید در شهر ویران پمپئی اشاره کرد؛ در میان گروه‌های موسیقی ایرانی نیز علاقه به اجرای آثار در بناهای بازمانده از گذشته دیده می‌شود.

آنچه هنرمندان را به چنین تجربه‌هایی سوق می‌دهد، تمایل به گفت‌وگو با متونی است که از دل تاریخ برخاسته‌اند؛ متونی که لزوماً با واژه شکل نگرفته‌اند، بلکه در قالب فضا، معماری و حافظه‌ی تاریخی بیان می‌شوند. این تعامل میان هنر معاصر و بقایای گذشته، به نوعی بینامننیت می‌انجامد؛ رابطه‌ای بینامتنی و بینارسانه‌ای که معنا را در تقاطع زمان‌ها و زبان‌ها خلق می‌کند.

اجرای موسیقی مدرن در فضاهای تاریخی را می‌توان نوعی بینارسانه‌مندی (Intermediality) دانست؛ چراکه در این پدیده، دو رسانه‌ با هویت و ساختار متفاوت، معماری تاریخی و موسیقی مدرن، در بستری مشترک وارد تعامل می‌شوند. این هم‌نشینی، به‌ظاهر متضاد، فضایی برای گفت‌وگوی دوره‌های تاریخی، زبان‌های هنری و شیوه‌های بیان فراهم می‌آورد. موسیقی مدرن، که حامل فرم‌ها و صداهای معاصر است، وقتی در فضای یک بنای تاریخی اجرا می‌شود، نه‌تنها دچار دگرخوانی می‌گردد، بلکه خود فضا نیز به‌واسطه‌ی این حضور نو، معنایی تازه می‌یابد.

این مواجهه، نوعی هم‌نشینی زمان‌مند است؛ معماری که یادگار گذشته است، در تماس با هنر معاصر، به رسانه‌ای زنده و چندلایه بدل می‌شود؛ رسانه‌ای که هم به گذشته نظر دارد و هم به آینده گشوده است. اجرای موسیقی در چنین فضایی، مرزهای سنت و مدرنیته را می‌زداید و مخاطب را به تجربه‌ای بیناحسی و چندبُعدی دعوت می‌کند. در این تجربه، فضا دیگر صرفاً پس‌زمینه‌ای خاموش نیست، بلکه خود به کنشگری معناپرداز بدل می‌شود، و موسیقی نیز از حدود صوتی فراتر رفته و با فضا، تاریخ و حافظه‌ی جمعی وارد گفت‌وگو می‌شود.

انتهای پیام/

کد خبر 1404062301535
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha