به گزارش میرا آریا، رجبعلی لبافخانیکی مدیرکل اسبق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان رضوی، در چهاردهمین جلسه «شنبههای گفتوگو»، به میزبانی اتاق اندیشهورزی، با موضوع نقالی و شاهنامهخوانی که با حضور غلامحسین مظفری استاندار خراسان رضوی و سید جواد موسوی مدیر کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسان رضوی در موزه بزرگ خراسان برگزار شد، اظهار کرد: تاریخ ایران در دو بخش تقسیم میشود؛ یک بخش اسطورهای و یک بخش مکتوب. بخش اسطورهای همان بخشی است که تاریخ بهصورت سینهبهسینه و زبانبهزبان نقل میشد تا اینکه در سال ۴۳۶ هجری قمری، ابومنصور محمد بن عبدالرزاق همت به خرج داد و نخستین شاهنامه را فراهم کرد؛ البته هزینههای شاهنامه را حاکم توس تأمین کرد و پس از آن، بزرگ توس، حکیم ابوالقاسم فردوسی، با استفاده از شاهنامه ابومنصوری، شاهنامه بزرگ را سرود، اما با این حال، تاریخ ایران همچنان در قالب تاریخ اسطورهای باقی مانده بود.
او افزود: این وضعیت ادامه داشت تا سال ۱۸۴۳ میلادی که یک افسر انگلیسی به نام راولینسون کتیبه بیستون را خواند و در واقع میتوان گفت حدود سه هزار سال تاریخ ایران را زنده کرد. پس از آن، یازده سال طول کشید تا این کتیبه بهطور کامل خوانده شود و بعد از آن، نام سلسلههایی مانند هخامنشیان، ایلامیان و مادها به تاریخ ایران اضافه شد و حد و مرز ایران در دوره هخامنشیان مشخص شد؛ به این معنا که نام ۲۷ ساتراپ یا مملکت در آن کتیبه آمده و از همینجا ایران بهعنوان ایران شناخته شد و چهره ایران برای نخستین بار آشکار شد.
این باستان شناس و پژوهشگر میراثفرهنگی تصریح کرد: ایران بهعنوان یک موجودیت تاریخی وجود دارد و برای نخستین بار واژه ایران در نقشرستم و در نقشبرجسته اردشیر یکم آمده است. پس از آن، فرازهایی در فرهنگ ما شکل گرفته که این فرازها شعار ما هستند؛ مانند «چو ایران نباشد تن من مباد». اگر قرار باشد اینها را نداشته باشیم، پس چه چیزی را باید بگوییم؟ ما نباید ارزش این صحبتها و این شعارها را کم کنیم.
لباف خانیکی ادامه داد: مرزهای ایران شاید مانند امروز با خطکشی دقیق مشخص نبوده، اما حدود و ثغور آن روشن بوده و کموزیاد میشده است، متناسب با قدرت و توان حاکمیتها. نکته مهم دیگر این است که اگر به اطراف خودمان نگاه کنیم، میبینیم بسیاری از کشورهای پیرامون ما نامهای اصلی و واقعی خودشان را ندارند؛ مرزهای بسیاری از کشورها و حتی استانها از اوایل قرن بیستم و با خطکش قدرتهای استعماری ترسیم شده است، اما تنها ایران است که مرزهایش خطکشیشده نیست و بهصورت طبیعی و زیگزاگ شکل گرفته و نام شریف ایران همچنان بر تارک این سرزمین میدرخشد؛ موضوعی که باید به آن افتخار کنیم و همواره بگوییم: چو ایران نباشد تن من مباد.
مدیرکل اسبق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان رضوی گفت: خواهش و پیشنهاد من این است که بپذیریم اینها یعنی ایران؛ نقالی یعنی ایران، گود زورخانه یعنی ایران، قالی یعنی ایران، زعفران یعنی ایران، مشهد امام رضا(ع) یعنی ایران، نقشجهان اصفهان، تختجمشید، چغازنبیل و همه اینها یعنی ایران. ما باید این نمادها را پاس بداریم و برای نمایش آنها وجه همت خود را بهکار بگیریم.
در این برنامه مرسانا برزگر کودک نقالو شاهنامه خوان مشهدی و امیر علی شکفته نوجوان نقال مشهدی به اجرای برنامه نقالی و شاهنامه خوانی پرداختند که مورد استقبال استاندار و حاضران قرار گرفت.
در این مراسم مرشد علی اکبر قاسمی معروف به پهلوان رستم و مرشد جواد همایون به اجرای برنامه پرداختند.

انتهای پیام/

نظر شما