پویان مقدم طراح سفر، طراح بازی در سفر و راهنمای بینالمللی گردشگری در گفتوگو با میراثآریا به طراحی سفر بر اساس سفرنامههای مسیرهای تاریخی پرداخت و گفت: صنعت سفر مثل هر صنعت دیگری به مرور با سریسازی، بیمحتوا و بیمعنی و تولیدگرا میشود. سفر باید لذت بخش و معنیدار باشد. سفرنامه یکی از مهمترین منابع معنیدار کردن سفرهای امروزی میتواند محسوب شود.
او با اشاره به اینکه آیا در طراحی سفرهای فرهنگیتاریخی، باید به سفرنامه به عنوان منبعی صرفاً توصیفی نگاه کنیم یا میتوان از آن به عنوان یک ابزار روایتمحور بهره برد پرداخت و افزود: چیزی که سفر را برای ما معنیدار میکند، کشف تفاوتها و تشابههاست. سفرنامه توصیفی است از مسافری که در زمان گذشته، از بوم سفر امروز ما، دیدن کرده و تجربیاتش را ثبت کرده است. ما هم به عنوان مسافر اگر در مسیر آن سفرنامه قدم برداریم میتوانیم تشابهات و تفاوتهای امروز را، با آنچه در سفرنامه گفته شده بسنجیم و کشف کنیم. مجریان سفر با طراحی سفر در این مسیرها و تبیین سفرنامه میتوانند تسهیلگر این کشف و معنی دار شدن سفر برای مسافرانشان شوند. پس در واقع سفرنامه نه فقط توصیف کننده و ابزاری برای روایت است، بلکه ابزاری برای کشف مسافر و دغدغهمند شدنش میباشد.
پویان مقدم درباره چگونگی بازسازی برای طراحی مسیرهای معنوی و فرهنگی پرداخت و اظهار کرد: دنیا در تکاپو و یک دم در تغییر است. در همین صد سال گذشته کلی کشور ایجاد شده، کلی کشورها متعصب و رادیکال شدهاند. شوانزانگ راهب قرن هفتم میلادی در سپهر طلوع اسلام، وقتی هنوز این مناطق بودایینشین بود، به منطقه قدم گذاشت، بدیهی است که خود این تفاوت دیدگاه زمانی، میتواند به مسافر امروز دیدی فرای زمان و مکان بدهد، میتواند باعث دوری از تعصب و خشونت شود و این شاید همان دلیل سفرهای زیارتی و معنوی در گذشته بوده که میتواند امروز هم از نو به شکلی دیگر و جهانشمول احیا شود.
این طراح سفر و راهنمای بینالمللی گردشگری در ادامه به سفرنامهها برای طراحی سفرهای قومنگارانه یا مطالعات فرهنگی اشاره کرد و گفت: در گذشته راهها شرقی غربی بودهاند. در حالی که سفر ابن بطوطه با کاروان، از بغداد به خوارزم و بعد منطقه ولگا در روسیه، نشان میدهد که شبکههای شمالی جنوبی راه هم بسیار فعال بودهاند. این که قبایل ترک میتوانند در طول قرنها در این بیابانهای بیآب و علف و به دور از تمدن بمانند، اصلا بدون عبور کاروان های چند هزار نفره ممکن نبوده و یک رابطه دو سویه بین اقوام کوچنشین و شهرنشین برقرار بوده که در قومنگاریها و مطالعات فرهنگی باید مورد پژوهش قرار بگیرد و برای مسافران هم نمایانده شود.
او سپس به عنوان مسافر در مسیرهایی که بر اساس سفرنامهها طراحی میشوند پرداخت و افزود: به نظر من مسافران میتوانند از اقشار و دستهبندیهای متفاوت باشند، اگر سفر خوب طراحی شود هر قشر به وسع خود برداشت میکند. اولا یک سفر باید لذت بخش باشد و بعد معنیدار. پس حتی یک سفر حرفهای بر اساس سفرنامه ناصر خسرو که یک داعی متعصب اسماعیلیه در قرن پنجم هجری بود، میتواند همه را جذب کند. و در مرحله بعد باید سفرنامه ناصر خسرو توسط طراحان سفر پژوهش شود، و لایههای مختلف ناصرخسرو مانند مذهب اسماعیلیه، عرفان، ادبیات، فلسفه و حتی دسته بندیهای سیاسی آن روزگار برای مسافر تبیین شود به نحوی که هر مسافر با بخشی از این شخصیت و دنیای آن روزگار ارتباط بگیرد.
پویان مقدم در ادامه به سفرهای ماجراجویانه یا خاصپسند بر اساس سفرنامهها اشاره و تصریح کرد: برای من ابودلف از این بابت جذاب است که از مسیرهای غیر معمول سفر رفته، مثلا میخواهد برای خواستگاری دختری برای امیر سامانی به چین برود ولی لقمه را دور سرش چرخانده به هند رفته و از آنجا به چین رفته است. بیشتر از این که این لقمه چرخاندن دور سر، برای من تداعی کننده رفتار یک ماجراجو باشد، نشان دهنده دستهبندیهای سیاسی آن روزگار است که مرزهایی بر سر راهها گذاشته بود. و مسافران نمیتوانستند مستقیم به مقصد برسند چیزی شبیه مرزهای امروزی که داریم. البته قطعا ابودلف ماجراجو بوده چون در سفرنامهاش یکی از دقیقترین توصیفات قله دماوند را میبینیم. خیلی وقتها آنچه در یک سفرنامه نوشته شده اهمیتش از فضای خالی بین سطور کمتر است. خواننده فهیم و پژوهشگر میتواند فضای خالی و آنچه نویسنده به عمد ننوشته را درک کند. مسافری که فهیم و پژوهشگر باشد، بهتر بخت این درک و کشف را دارد.
انتهای پیام/
نظر شما