حافظ؛ بخشی از جان ایرانی که با عشق معنا می‌گیرد

حافظ زنده است، نه فقط در حافظیه و نه در دیوانی بر طاقچه، بلکه در حرف‌های روزمره‌مان، در دل‌تنگی‌ها و شادی‌ها، در نگاهی که هنوز به شعر پناه می‌برد.

مرجان حمزوی

مرجان حمزوی، فعال میراث‌فرهنگی در شهر شیراز، در سالروز نکوداشت حافظ شیرازی در یادداشت کوتاهی که در اختیار «میراث آریا» گذاشت نوشت: هر سال بیستم مهرماه، جانی به جان شیراز افزوده می‌شود. همراه خنکای نسیم پاییزی در شیراز، حافظیه غرق در نور و شعر و صدا می‌شود. مردمانی را می‌بینی که پشت در آرامگاه حافظ به صف ایستاده‌اند تا وارد آرامگاه شوند تا دور شود هر آنچه که روحشان را آزار می‌دهد. تا در کنار حضرت حافظ دمی جان آسوده کنند.

آنچه در دل مردم می‌جوشد فقط یاد یک شاعر و غزل‌های عاشقانه اش نیست، تو گویی که او آینه‌ی آنهاست در میانه‌ی شک و ایمان، عقل و دل، زمین و آسمان. همان‌که گفت: «میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز» در روزگار پرهیاهوی امروز، که کلمات گاهی بی‌جان می‌شوند،

شعر حافظ هنوز آنها را به اصل واژه برمی‌گرداند؛ به زبانی که معنا دارد، عمق دارد، و هنوز می‌تواند آرامشان کند: «هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق.» حافظ زنده است، نه فقط در حافظیه و نه در دیوانی بر طاقچه، بلکه در حرف‌های روزمره‌مان، در دل‌تنگی‌ها و شادی‌ها، در نگاهی که هنوز به شعر پناه می‌برد.

او صدای زنده‌ی ماست؛ همان بخشی از جان ایرانی که با عشق معنا می‌گیرد.

انتهای پیام/

کد خبر 1404072001945
دبیر محمد آوخ

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha