دل‌ربایی انتخاباتی با سراب‌های اقتصادی

شروع فعالیت‌های انتخاباتی در کشورمان، هرچند شباهت زیادی با انتخابات‌ گذشته دارد، در مقابل تفاوت‌هایی بنیادین با انتخابات کشورهای توسعه‌یافته را نشان می‌دهد.

اما در دوره اخیر نابسامانی فضای انتخاباتی کشور شکل پیچیده‌تر و شدیدتری به‌خود گرفته و درنتیجه باید از دو منظر به‌حال آن گریست: از منظر اول باید به‌حال علم اقتصاد گریه کنیم که یک علم ریشه‌دار شناخته‌شده به‌بهای گرفتن قدرت تا این اندازه توسط برخی نامزدها مورد بی‌توجهی قرار گرفته و تمام بنیان‌های آن نادیده انگاشته می‌شود.

برخی از نامزدها به‌راحتی در هر حوزه‌ای ورود می‌کنند و هر عددی را که به ذهنشان می‌آید در مورد پدیده‌های مختلف به زبان می‌آورند، غافل از اینکه بیان هر عددی در حیطه مسائل و علم اقتصاد نیازمند یک مبنای مطالعاتی و پژوهشی است؛ به‌عنوان مثال، نامزدی مدعی می‌شود که جامعه ایران بعد از گذشت ۳۹ سال از انقلاب بر اثر سیاست‌های اتخاذشده توسط مسئولان کشور به دو بخش تقسیم می‌شود و بر اثر مدیریت نظام جمهوری اسلامی، امروز کشور دارای ۴درصد جمعیت رانت‌خوار، زالوصفت، ثروتمند و برخوردار از همه امکانات است و در مقابل آن، ۹۶درصد جامعه در محرومیت، فقر و بدبختی قرار گرفته‌اند.

صرف‌نظر از اینکه این ادعا تا چه اندازه ارزش‌های نظام و مردم را موردغفلت قرار داده و آن را به‌چالش می‌کشد، از نظر اقتصادی با این سؤال اساسی روبه‌روست که مبنای این طبقه‌بندی چیست؟ کدام پژوهشگر، مؤسسه پژوهشی و مجموعه علمی در ایران حتی در قالب یک مقاله یا پژوهش به چنین اطلاعاتی دست یافته است؟ مگر می‌شود در اقتصاد هر چه را اراده کنیم به‌عنوان شاخص بگوییم؟

در مقابل این ادعای ۴‌درصدی و ۹۶‌درصدی، اگر کسی بگوید که این تناسب ۶‌درصد به ۹۴درصد است چه پاسخ علمی برای آن وجود دارد؟ همین‌طور در مورد ایجاد شغل و فرصت‌های شغلی حاصل از برخی فعالیت‌ها، تغییر یارانه دهک‌های مختلف و نحوه شناسایی دهک‌ها چه راهکار علمی و عملی وجود دارد؟ متأسفانه برخی از نامزدها قایل به این نیستند که هر کدام از این واژه‌ها دارای یک تعریف شناخته و معیار ارزیابی هستند که نمی‌توان بدون معیارهای علمی به دستکاری و ارائه آن‌ها پرداخت.

مورد دومی که باید به‌حال آن گریست قضاوت و نگاهی است که برخی از نامزدها در مورد مردم ایران دارند، زیرا از نظر این افراد، مردم و جامعه کسانی هستند که فاقد قدرت تشخیص، ارزیابی و فهم مشکلات و راه‌‌حل آن‌ها هستند؛ لذا براساس این دیدگاه، کافی است که از مردم دلبری کرد و با بیان یک سری آرمان‌ها، آرزوها و شعارهای بدون منطق آن‌ها را به‌سمت خود جلب کرد. وعده‌های انتخاباتی برخی نامزدها از واقعیت روز جامعه ایران بسیار دورند و در حد نشدنی تلقی می‌شوند؛ اما نامزدهای محترم براساس نوع نگاهی که به شنوندگان و مخاطبان خود دارند فکر می‌کنند هر چه بگویند مورد پذیرش جامعه واقع می‌شود و درنتیجه قادرند از رأی‌دهندگان دل‌ربایی کنند، درحالی‌که مردم ایران قدرت تشخیص مشکلات و راه‌حل‌های آن‌ها و وعده‌های مبتنی بر واقعیت را نسبت به وعده‌های غیرواقعی دارند و قطعاً به چنین سرابی دل خوش نخواهند کرد.


*. معاون برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری

به‌نقل از روزنامه ایران، سال 23، شماره 6485، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶

انتهای پیام/

کد خبر 1396021324

برچسب‌ها