«ننه سرما» با تهران قهر کرده است / پایتخت رخت سفید ندارد

«پاشو ببین چه برفی اومده»، این جمله شاید دلچسب‌ترین و خاطره‌انگیزترین جمله‌ای باشد که هر کدام از ما در زندگی، خصوصا در دوران کودکی از بزرگترها و پدر و مادرهای‌مان شنیده باشیم.

میراث آریا: یادش بخیر سال‌های نه چندان دور زمانی که روز قبلش رنگ آسمان به سرخی می‌زد و باد شدیدی می‌وزید، از همان سر شب معلوم بود که فردا صبح با صحنه‌ای شگفت زده و خیابان‌هایی مملمو از برف روبه‌رو خواهیم بود.

روزهایی که ارتفاع برف در برخی از از شهرها به بیش از نیم متر و یک متر هم می‌رسید. کوچه‌ها و خیابان‌ها، سرتاسر سفیدپوش می‌شدند، دمای بخاری‌های در خانه‌ها افزایش می‌یافت، پدرها با پارو به پشت بام می‌رفتند، مدارس تعطیل بود، خیابان‌ها خلوت اما صف نانوایی‌های شلوغ تر از هر وقت دیگری می شد و برای عبور از کوچه و خیابان گاه مجبور بودیم از بین حجم بالایی از برف تونل باز کنیم و از لابه‌لای انبوهی از برف‌ها مسیر خودمان را پیدا کنیم.

همان روزهایی که بوی خوش سوپ گرم و شلغم داغ از خیلی از خانه‌های به مشام می‌رسید و یک لیوان چای داغ در هوای سرد برفی حسابی می‌چسبید.

یادش بخیر گاه آنقدر برف می‌آمد که تا چند روز مدارس تعطیل می‌شد، سرسره‌بازی روی برف، ساختن آدم برفی، تیوپ‌سواری و ... می‌شد تفریحات این وقت از سال. موقع سر خوردن و تیوپ‌سواری شاید بعضی‌هامان زمین می خوردیم، شاید حتی دست و پایی هم می‌شکست اما با این حال اینقدر به همه‌مان خوش می‌گذشت که اصلا به این چیزها فکر نمی‌کردیم.

روزهای سرد سال، روزهای یخ بندان، روزهای پر از برف، روزهای پر بارش، روزهای دوستی با آدم برفی‌هایی با دماغ هویجی و چشم‌های دکمه‌ای که فقط سالی یکبار سر و کله‌شان در محله پیدا می‌شد، روزهای ساختن خانه‌های کوچک برفی، روزهای سر خوردن و افتادن در پیاده رو و خیابان، روزهای سرماخوردگی و سینه‌پهلو، روزهایی با شب‌های بلند و قصه‌های شنیدنی از سرگذشت «ننه سرما» و «حاجی فیروز». یادش بخیر.

این روزها اما خبری از بارش برف و سفید شدن زمین نیست. حالا دیگر خیلی وقت است که زمین لباس سفید به تن نمی‌کند و به قول قدیمی‌ها از عروس شدن زمین خبری نیست. به جای برف آلودگی هوا روی سر و روی‌مان می‌نشیند و به جای آدم برفی‌های سفید، کلاغ‌های سیاه در شهر پرسه می‌زنند.

این روزها دیگر نه خبری از آش و لبوی داغ هست، نه فروش چکمه و ساخت پارو، نه دیگر کسی کلاه و دستکش می‌خرد و نه دیگر کسی شال بافتنی‌اش را به آدم برفی که با عشق و علاقه ساخته است، اهدا می‌کند. حالا دیگر خیلی وقت است که از آن روزها و از آن برف‌ها خبری نیست. دلمان برای صدای مردهایی که توی کوچه راه می‌رفتند و صدا می‌زدند: «برف پارو می‌کنیم» تنگ شده است. انگار «ننه سرما» با تهران قهر کرده است.

تهران این پایتخت پرجمعیت و آلوده، چند سالی می‌شود که یک برف خوب به خودش ندیده است. میزان بارش برف و باران در تهران در سال‌های اخیر کاهش چشم‌گیری داشته و امسال با وجود وورد به دهمین ماه سال، تا این لحظه هیچ خبری از بارش برف و نیست همان طور که پائیز پایتخت بدون باران طی شد.

این روزهای تهرانی چشم به آسمان دارند و گوش به اخبار هواشناسی تا شاید به روزهایی برگردند که دوباره یک نفر به آن ها بگوید: «پاشو ببین چه برفی اومده».

اما مثل این که قصه قهر «ننه سرما» از این شهر و آدم‌هایش جدی‌تر از این حرف‌ها است. همین چند روز پیش بود که در خبرها پیچید تهرانی منتطر برف تا ارتفاع ۶۰ سانتی‌متر باشند؛ محمد اصغری اما آب پاکی را ریخت روی دست پایتخت‌نشین‌ها و گفت: همچین خبری کذب است و حتی در منطقه‌ای مثل فیروزکوه ۵ سانتی‌متر هم برف نخواهد آمد چه برسد به برف ۶۰ سانتی‌متری در تهران.

کارشناسان هواشناسی بر این عقیده هستند که در مجموع، نبود رطوبت کافی، پایداری جوی، وارونگی دما و سلطه توده‌های هوای خشک از مهم‌ترین عوامل عدم بارش در تهران محسوب می‌شوند. این وضعیت نشان می‌دهد که کاهش دما به‌تنهایی تضمینی برای بارش نیست و برای وقوع برف و باران، شرایط جوی پیچیده‌تری باید فراهم شود.

کارشناسان هواشناسی علت کاهش بارش برف و باران تهران را نسبت به سال های اخیر ناشی از آلودگی هوا، افزایش آلاینده های جوی، ریزگردها و هوا ویزها اعلام می کنند.

امیرحسین نقشینه کارشناس هواشناسی در این باره و در گفت وگو با یکی از خبرگزاری‌ها گفته است: وقتی که پوشش ابری سامانه بارشی می‌خواهد از روی فضای جوی تهران گذر کند این ریزگردها و هواویزها داخل پوشش رطوبتی می روند و باعث می شوند که آن قطرک های ریز باران به هم بچسبند و قطره ایجاد و به شکل باران ببارد.

او می‌گوید: داخل هر قطره باران یک هسته‌ای وجود دارد که باعث به هم چسباندن قطرک‌ها، تجمع و از ابر خارج شدن آنها می‌شود. حال افزایش میزان این هواویزها باعث می شود آنقدر تعداد این‌ها زیاد شود که از داخل پوشش ابری خارج نشوند و از فضای تهران گذر کنند تا این که در ارتفاعات بر اثر تراکم، روی مناطق مرتفع تهران بارش رخ دهد.

او به وارونگی هوا اشاره می‌کند و می گوید: وارونگی هوا، یعنی هنگام ارتفاع گرفتن از سطح زمین به جای این که دما کاسته شود دما افزایش می‌یابد و در این صورت وارونگی دما نیز رخ داده است. وارونگی دما یعنی یک هوای گرم بالای هوای سرد قرار می‌گیرد و باعث می‌شود که هوا بلوکه شود یعنی هوای آلوده‌ای که در سطح زمین ایجاد شده، نتواند منتشر و سقوط کند و در واقع یک حالت گلخانه‌ای پیدا می‌کند.

صحبت‌های این کارشناس نشان می‌دهد که زمستان امسال، تهران رخت سپید بر تن نخواهد کرد و اگر هم برفی ببارد مثل برف‌های یکی دو دهه قبل نیست. ممکن است ذره‌ای برف ببارد، مقداری زمین سفید شود اما نه دیگر از ساخت آدم برفی بزرگ خبری خواهد بود و نه از خانه‌های برفی کوچک و نه از برف‌بازی و تیوپ‌سواری.

بارش برف حالا در تهران دارد به یک آرزوی محال تبدیل می‌شود. شاید بچه‌های ما هیچ وقت این خاطره دلچسب را تجربه نکنند که یک نفر به آن‌ها بگوید: «پاشو ببین چه برفی اومده» ....

انتهای پیام/

کد خبر 1404100900630
دبیر محمد آوخ

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha