1- علت سیاسی نظامی
فتحعلیشاه به آنها مأموریت داد که آرامش و امنیت را به این منطقه بازگردانند. ازآنجاکه تدارک نیروهای نظامی و هدایت امور قشونی منطقه، به یک مرکز خدماتی و تدارکاتی نیاز داشت، سپهدار نیز ایجاد مرکزی مستحکم و پرجمعیت را برای حصول به این منظور ضروری دانست. لذا در 1227 ه. ق به استدعای سپهدار و موافقت فتحعلیشاه «ذلف آباد »را که مرکز مخالفان حکومت قاجار بود با خاک یکسان کرد و جمعیت آن را قلع و قمع و پراکنده کرد. پسازآن به فکر ایجاد شهری درخور مرکزیت منطقه و محل حکومت عراق افتاد. سپهدار در نقاط آخر محال فراهان و اول خاک کزاز مکان شهر جدید را انتخاب کرد. (نقش سپهر پارسه 1385: 12- 13.)
در محل احداث شهر فعلی اراک آنگونه که استاد ابراهیم دهگان نیز به آن اشاره دارد درگذشته روستایی با نام « دسکرده» یا «دستجرده» وجود داشته است که بنا به اظهارنظر برخی مورخین در اثر حمله مغول از بین رفته و در اوایل دوره زندیه 9 روستا یا قلعه در محل ده یا شهر سابق ساختهشده است که اسامی آنها بدین قرار است: 1- قلعه قادر 2- قلعه نو 3- قلعه طهماسب 4- قلعه بابا خان 5- قلعه آ سمیع 6- ده حصار 7- ده کهنه 8- قلعه سلیم 9- ده آزاد مراد آباد. این نه قلعه یا روستا در دو طرف رودخانه شهر در ضلع جنوبی اراک بودهاند (محتاط 1368: 30.)
استاد ابراهیم دهگان در کتاب تاریخ اراک مینویسد: « در محل فعلی شهر اراک ده بزرگی به نام دستجرده وجود داشته است و آثار آن ده قناتی به نام قنات ده که در جنوب اراک جاری است باقیمانده است. تاریخ خرابی دستجرده تاکنون معلوم نگردیده است و عده ای این خرابی را هم بهحساب خرابیهای افغانها میگذارند » (دهگان 1330 (.
ازآنجاکه ساکنان این قلعهها باهم در تعارض بودهاند و همواره مشکلات و ناامنیهایی را در ولایت عراق به وجود میآوردند، سپهدار قلاع پیشگفته را ویران و جمعیت آن را به شهر جدیدی که قبلاً پیشبینی کرده بود کوچاند و در این امر رقابتها و اختلافات میان آنها را مدنظر قرارداد و ساکنان قلعههای حصار، سلیم و آزاد مرادآباد را در قسمتهای غربی و جماعت قلعههای طهماسب، قلعهنو و خان بابا خان را در قسمتهای شرقی قلعه جدید سلطانآباد جای داد و بهاینترتیب ابتدا قلعه سلطانآباد با دو محله «حصار» در غرب و « قلعه» در شرق به وجود آمد (نقش سپهر پارسه 1385: 13.)
آنگونه که گذشت شهر سلطانآباد بنا بر انگیزههای سیاسی و نظامی تأسیس شد و در فاصله دهههای 1230 تا 1270 ه. ق نقش اصلی شهر نظامی بود، زیرا تا این سال محل سکونت سپهدار عراق بود و برای حکومت، از جنبه نظامی سیاسی اهمیت داشت (نقش سپهر پارسه 1385: 16.)
2-علت اقتصادی
عامل دیگر در تأسیس شهر سلطانآباد عامل اقتصادی بود. مرغوبیت محصولات کشاورزی منطقه عراق و نیز شهرت جهانی فرش ساروق و نیاز به ایجاد مرکزی برای فروش محصولات کشاورزی انگیزههای اصلی ایجاد شهر ازلحاظ اقتصادی بودند که همین امر پیشزمینه شکوفایی اقتصادی در سالهای بعد از 1270 ه. ق شد. این شکوفایی اقتصادی حاصل توسعه تجارت و حضور کمپانیهای خارجی تولید و صادرات فرش و ایجاد بنگاههای اقتصادی جدید نظیر هتلهای متعدد همچون گراند هتل و... بود.
از سوی دیگر جمعآوری مالیات بخصوص صنعت فرش حائز اهمیت بود بهطوریکه پس از مدت کوتاهی که از بنای شهر گذشت حدود 30 کمپانی خارجی که از همه مهمتر کمپانی زیگلر انگلستان بود که مرکز آن در منچستر و شعبه آن در سلطانآباد دایر بود و پس از مدتی اداره گمرک برای تسهیل امر صادرات در شهر به وجود آمد بهطوریکه طبق نوشته ظلالسلطان حاکم عراق در سال حدود دویست هزار لیره ارز به خاطر صادرات فرش وارد این شهر میشد(محتاط 1368: 29.)
به این ترتیب شهری احداث شد که ویژگیهای معماری و شهرسازی قابلتوجهی در خود جای داد و الگوی مناسبی در شهرسازی اسلامی قلمداد میشود.
*گزارش از محسن کریمی دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی و معاون میراث فرهنگی استان مرکزی
انتهای پیام/