رادکان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کردکوی در استان گلستان است. این روستا در 35 کیلومتری جنوب غرب شهر کردکوی و در حدود 50 کیلومتری شهرستان گرگان قرار دارد. ارتفاع روستای رادکان کردکوی از سطح دریا به 1448 متر میرسد و تحت تأثیر اقلیم کوهستانی، زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل دارد.
روستای رادکان در دامان البرز شرقی از شمال به ارتفاعات درازنو، از غرب به روستای کنداب، از جنوب به جنگلهای اطراف و از شرق به روستاهای حاجیآباد و چمنساور محدود میشود. همچنین ارتفاعات ییلاقی درازنو در شمال روستای رادکان به نام بام استان گلستان معروف است. چشماندازهای این ارتفاعات که به روستاها و شهرهای اطراف اشراف دارند، از جاذبههای طبیعی روستا به شمار میآید.
به لحاظ طبیعی، اراضی جنگلی جنوب روستای رادکان از درختان پهنبرگ مانند راش، ممرز، افرا، توسکا و... پوشیده شده است، این جنگلهای سرسبز و با طراوت در فصلهای بهار و تابستان، علاقهمندان بسیاری را بهسوی خود جلب میکند.
از دیگر سو، رودخانه رادکان در جنوب آبادی جاری است و اطراف رودخانه رادکان که منبع اصلی تأمینکننده آب کشاورزی روستاست، در بیشتر روزهای سال، محل مناسبی برای گذران اوقات فراغت و گردشگری است. چشمه مشکی جار که معروفترین چشمه روستا است، علاوه بر تأمین آب آشامیدنی روستا از جاذبههای طبیعی آن نیز به شمار میآید.
موسیقی مردم روستای رادکان شامل ترانهها و نغمههای محلی کتولی و حقانی است که بیشتر در جشنها و عروسیهای محلی نواخته و خوانده میشود.
پوشاک بیشتر مردم روستای رادکان لباسهای رایج و معمولی است، ولی افراد میانسال و کهنسال از لباسهای محلی استفاده میکنند. لباسهای زنان، در طرحها و رنگهای متنوع و شاد تهیه میشوند و مشتمل بر دامنهای پرچین، پیراهن بلند و روسری است که با انواع زیورآلات و پولکهای رنگی تزیین میشوند. در گذشته در این روستا نیز رشتههای صنایعدستی مانند کارچالهبافی، چوخابافی، تولید لمهچوخا و... رواج داشته که در حال حاضر نیز همچنان بخشی از زنان روستا به تولید چنین محصولاتی مشغولاند.
کوچ عشایر در آغاز و نیمه هرسال یکی از جاذبههای روستاست. چشمانداز چادرهای عشایر و لباسهای محلی رنگارنگ آنان، از دیگر جاذبههای روستای رادکان به شمار میآید. مردم روستای رادکان به زبان محلی مازندرانی سخن میگویند.
گریگوری مَلگونُف در سال ۱۸۵۸ و ۱۸۶۰ در پی انجام مأموریتی از سوی حکومت قفقاز به شمال ایران سفر کرد. در سفرنامه او آنجا که مناطق مرزی هزارجریب را برمیشمارد، نام روستای رادکان هم دیده میشود.
او از مرزهای هزارجریب چنین مینویسد: «استان استرآباد، رود کوچک ساور در روستای کندو در نیم فرسنگی غرب رادکان، روستای برکوله (بارکلا) و نیلا (نیالا) در اشرف در نزدیکی جاده شاهرود، روستای سرخ گریه (سرخ گریوه) و بالخاس (مالخواست) و چشمه آروس (چشمه آبشور روستای ارست یا همان باداب سورت) و چهارده (چهارده کلاته یا دیباج)».
برج رادکان
در جوار روستای رادکان، برجی وجود دارد که به برج یا میل رادکان شهرت دارد. برج رادکان در 4 کیلومتری جنوب شرقی روستای رادکان، 42 کیلومتری جنوب کردکوی و 54 کیلومتری جنوب غربی گرگان در منطقهای کوهستانی- جنگلی بر روی تپهای طبیعی که از جنس خاک و سنگ است واقعشده و دارای موقعیت خاص طبیعی و سوقالجیشی است.
تمام بدنه بنا از آجر ساختهشده و آجرهای آن از نظر پختگی، رنگ و استحکام مانند آجرهای میراث جهانی گنبد قابوس است. پوشش بنا به صورت دوپوسته بوده که پوسته داخلی بهصورت تخممرغی و پوسته دوم بهصورت رک بوده و سازه بنا آجری با ملاط گچ است.
ورودی آن در ضلع جنوبی و دارای کتیبه به خط کوفی تزیینی است، هرچند در گذشتههای دور تخریبشده است. در زیر ناحیه پاکار برج، کتیبههای زیبایی به خط کوفی و پهلوی با آجر و گچ اجرا شده که نام بانی اثر و شروع کار بنا (۴۰۷ ه.ق) و سال اتمام (۴۱۱ ه.ق) و نام معمار آن به اسم احمد ابن عمر نوشتهشده است.
میل رادکان متعلق به قرن ۵ هجری قمری است و با شماره ۱۴۵ به تاریخ ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
برای بنای برج رادکان تاکنون پژوهشگران کاربردهایی همچون قصر، مقبره، گنبد و برج را بیان کردهاند، اما تا زمان خواندن تمام کتیبههای این بنا برای قطعیت این موضوع، باید منتظر بود. تاکنون بر اساس متنهای قرائتشده برخی از این کتیبهها، گفته شده است که بنای رادکان متعلق به یکی از اسپهبدان آلباوند تبرستان به نام ابوجعفر محمد ابن وندریان بوده است و این گنبد مدفن او است.
بر کتیبهای که در زیر گنبد دیده میشود، ساخت آن در سال 407هجری قمری ذکرشده است. این بنا از دو قسمت گنبد و بدنه تشکیلشده است. گنبد آن بهصورت ترک (مخروطی شکل) و دو پوسته است، که بیش از 35متر ارتفاع دارد. بدنه بسیار ساده و دارای آجرچینی معمول و دارای تزیینات آجرکاری و گچبری است. بهمنظور استحکامبخشی بیشتر حدفاصل بندهای آجرها با فشار انگشت دست به داخل فشرده شده که قابلتوجه است.
زیباترین قسمت بنا در بخش فوقانی آن قرار دارد که عبارت از دو ردیف قطاربندی و دو کتیبه کوفی و پهلوی است، در میان تزئینات آجرکاری و گچبری نام بانی و تاریخ ساخت بر آن نوشتهشده است. طرح داخلی گنبد رادکان مدور و دارای نمایی ساده از گچ و آهک است. در تمام بدنه بنا، آجر و ملاط گچ و آهک به کار رفته است.
در گذشته کتیبهی به خط کوفی بر ورودی بنا وجود داشته که در دوره قاجار، به سرقت رفته است.
سقاخانه حضرت ابوالفضل(ع) رادکان
در دل روستای رادکان بنای خاصی وجود دارد که ملجا و مکانی برای مردم رادکان و روستاهای اطراف و اکناف است. این بنا، سقاخانه ابوالفضل (ع) است، اتاقی کوچک اما باصفا که مردم وقتی به آنجا میرسند شمعی روشن کرده و درد دلی میکنند. آنگاه با روحی آسودهخاطر به مأمن خود بازمیگردند و میدانند که مشکلشان حل میشود. اینجا همانجایی است که روزهای تاسوعا و عاشورا پذیرای هزاران دردمند است که میآیند تا دست به دامن ابولفضلالعباس (ع) و امام حسین (ع) شوند.
بقعه سقاخانه در سال ۱۳۶۵ به همت اهالی و هیئتامنای وقت تجدید بنا شد. در این مکان شش باب زائرسرا برای استفاده زائران ساختهشده است. بیشتر مسافران و زائران در فصل بهار و تابستان به این مکان مذهبی سفر میکنند چون در فصول دیگر به علت مشکلات راه امکان دسترسی بسیار مشکل بوده و جاده آن کوهستانی و برفگیر است. برنامه مذهبی اول تا دهم محرم مردم رادکان و حتی روستای همجوار در این مکان مذهبی بسیار باشکوه برگزار میشود.
سقاخانه رادکان از چند بخش اصلی و اساسی شامل محراب، آبخوری، جام چهلکلید، تندیسی فلزی که نماد دستبریده ابوالفضل (ع) است، تشکیل شده است.
انتهای پیام/