مسعود رحمانی، مدیر روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در یادداشتی نوشت: سوم خرداد، روزیست که در تاریخ با جوهر خون و اراده نوشته شد؛ روزی که خرمشهر، نه فقط یک شهر، که قلب تپندهی ایران، دوباره در آغوش وطن آرام گرفت.
خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ اما نه با معجزهای از آسمان، که با دستانی پینهبسته، دلهایی سرشار از ایمان، و سینههایی که گلولهها را پیش از آنکه به خاک برسند، به جان خریدند.
آزادیش، حاصل اشکهای فروخوردهی مادران بود، فریادهای بیصدای پدران، و گامهایی که بیهراس، از میان آتش و گلوله گذشتند تا پرچم بر خاک نیفتد، که بر بام بماند.
در آن روزهای داغ و خونین، خرمشهر نه فقط جغرافیایی در جنوب، که تمامیتِ ایران بود در محاصره آتش.
در هر کوچهاش، نبردی نابرابر جاری بود.
مردانی جنگیدند که گلوله را چون نان قسمت میکردند، و زنانی ایستادند که درد را در آغوش گرفتند و واژه عقبنشینی را از ذهن زدودند.
ای خرمشهر، تو با خاک و آجر بازنگشتی، که با ردِ پاهای بیبرگشت، با بوی خون بر باد، با پلاکهایی که هنوز در دل خاک خوابیدهاند، دوباره زنده شدی.
تو را نه فقط ارتش و سپاه و بسیج، که اشکهای شبانه، دعای مادران، و نفسهای آخر فرزندان این سرزمین آزاد کرد.
سوم خرداد، روز تولد دوبارهی ایمان است؛ روزی که سرود «خرمشهر آزاد شد»، بغضی شد در گلوی ایران و فریادی شد بر بلندای تاریخ.
آن روز، دروازههای خرمشهر باز نشد، که دروازهی عزت و مقاومت گشوده شد؛ روزی که نام ایران، به رنگ خون و آفتاب، در دل جهان درخشید.
و ما، چون زینبِ کربلا، به میدان خرمشهر مینگریم و بیآنکه اندوه بر نگاهمان چیره شود، در دل میگوییم: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»؛ جز زیبایی ندیدیم، حتی اگر زیبایی در هیبت شهادت ظاهر شد.
امروز، هر گام که بر خاک خرمشهر نهاده میشود، بوسهایست بر پیشانی حماسه.
و هر نامِ بیسنگ و نشانی، روایتیست خاموش اما جاودانه از آنان که بیهیاهو رفتند، تا وطن بماند.
شهیدانی که نامشان بر سنگ نبود، اما بر بلندای دل یک ملت حک شد؛ نامهایی که باد، با احترام، زمزمهشان میکند و خاک، آرام به یادشان میایستد.
خرمشهر، همیشه آزاد است؛
زیرا در دلِ هر ایرانی، هنوز ایستاده است.
انتهای پیام/

نظر شما