امروزه زرق و برق تکنولوژی و فناوریهای نوینِ متنوع و شگفتانگیز نسل جوان و نوجوان را نسبت به گذشته و الزامات زندگی سنتی بیگانه کرده است در حالی که مسلما زندگی امروز بر شالودۀ گذشته بنیان گذاشته شده و میدانیم که هر کشف، ابداع و نوآوری، ریشه در گذشتههای دور دارد، اگر حدود یک میلیون سال پیش انسان، نخستین ابزار سنگی را نمیساخت و راه خود را از حیوانات جدا نمیکرد، امروزه نمیتوانست بر سطح ماه راه برود.
الزامات زندگی سنتی گذشته ابزار و عواملی بودند که انسان را در سازگاری با محیط و طبیعت یاری میدادند و امکان زیست در شرایط گوناگون را برایش فراهم میکردند، کمی بیندیشید، اگر در مسیرهای طولانی کاروانسرا یا آبانبار نبود چه اتفاقی میافتاد؟
میلها یا منارهها هم از جمله آن عوامل بودند، راههای امروز با گذشته قابل مقایسه نیستند، راهها در گذشته خطهای کمرنگ، باریک و نامنظمی بودند که در مناطق کوهستانی چندان مشخص نبودند و در کویر و بیابان در زیر ماسه بادی و رمل گم میشدند و برای نجات مسافران مسیر این گونه راهها در کوهستان میلههای بلند سنگی یا آجری و در کویر سازههای بلند مخروطی شکل از سنگ یا گل با بدنههای سفید شده را با فاصلههای قابل دید از یکدیگر میساختند تا مسافران مسیر راه را با نگاه به آنها تشخیص دهند.
اکنون میلههای سنگی در راههای کوهستانی ایذه به شهرکرد و میلههای مخروطی در راههای قدیم کویری یزد به طبس و کرمان به خور موجودند، اما منارهها، برجها یا میلها در کنار راههای نسبتا پررفتوآمد معمولا با نمای زیبا و آراسته ساخته میشدند و علاوه بر اینکه راهنمای مسافران محسوب میشدند، گاه نقش رسانه را نیز ایفا میکردند، زیرا همان گونه که از نامشان برمیآید مناره محل نار (آتش) و نور بود، از سویی شعلۀ آتش که بر فراز مناره از دور دیده میشد میتوانست راهنما باشد و از سوی دیگر مشعلداران میتوانستند بر فراز آنها با حرکت نمادین مشعل فروزان اخبار مهم و سرنوشتساز را در زمانی کوتاه از شهری به شهر دیگر مخابره کنند.
البته تمام نقاط قابل دید بر فراز کوهها و تپهها چنان نقشی داشتند، اما در نقاطی که عارضۀ مناسب طبیعی وجود نداشت، نقیصه با معماری جبران میشد و معماران و هنرمندان علاوه بر رفع نیاز مخابراتی، با استفاده از فرصت، هنرنمایی نیز میکردند و نفیسترین شاهکارهای معماری و هنری را میآفریدند.
میل کرات یکی از آن برجها یا منارههای چند منظوره است که در سال ۴۸۴ هجری قمری بر فراز تپۀ کرات در فاصله ۲۷ کیلومتری جنوب شهر تایباد ساخته شده است، در اطراف میل کرات بقایای معماری سنگی گستردهای مشاهده میشود و به فاصلۀ کمی از آن بقایای آبانبار و کاروانسرایی سنگی و نسبتا بزرگ از نوع کوهستانی و سرپوشیده موجود است که گنبدخانۀ هشتی آن هنوز برجای مانده است.
بقایای معماری و فرهنگی باقی مانده در کرات نشانههای اهمیت آن نقطه بر سر راه نسبتا پررفتوآمدی است که در گذشتههای دور قاین در قلب قهستان را به زوزن، خواف، پوشنگ، هرات و جام ارتباط میداده است.
مشخصات اثر
میل کرات مثل دیگر سازههای عصر سلجوقی بنایی آجری و فاخر است، این مناره به بلندای بیش از ۲۵ متر با یک رشته پلکان مارپیچ درونی منتهی به یک مأذنه یا بالکن دَوَرانی با جانپناه، از دو بخش تحتانی به شکل منشور هشت ضلعی تا ارتفاع ۱۵ متر و بخش فوقانی به شکل استوانه به ارتفاع بیش از ۱۰ متر، بر قاعدۀ هشت ضلعی با محیط ۲۰ متر ساخته شده است.
وضعیت فعلی بنا به گونهای است که زمین لرزهها و آسیبهای انسانی آن را ناقص، کج و از شکل اولیه خارج و مخدوش کرده به گونهای که ادوارد استوارت که در دوران ناصرالدینشاه میل کرات را دیده، آن را با برج پیزا در ایتالیا مقایسه کرده است، اما مقاومت بنا در برابر حوادث و زیبایی خیره کننده گرهچینیها و آجرکاریها و کتیبۀ آن ایجاب میکند که آن بنای نفیس و زیبا به هر قیمتی حفاظت و معرفی شود و در معرض دید و مطالعۀ گردشگران و پژوهشگران قرار گیرد، در این بنا معمار و هنرمند چیره دست ایرانی کوشیده است با چیدمان آجر در ابعاد و اندازههای متفاوت زیباترین نقشها را بیافریند و به چشم بیننده احترام بگذارد.
میل کرات به لحاظ ساختار با منارجام در شرق هرات و به دلیل تزیینات با منارههای خسروگرد سبزوار، فیروزآباد بردسکن، تاریخانه دامغان، مسجد جامع سمنان و سنگبست قابل مقایسه است.
ارزشها و جاذبۀ میل کرات موجب شده است که علاوه بر خیل کارشناسان ایرانی، مستشرقین اروپایی همچون سون هدن در سال ۱۲۸۵ خ، آلفونس گابریل در سال۱۳۰۷خ و آندره گدار در سال۱۳۱۹خ از آن بازدید کرده و ارزشهای معماری آن را ستودهاند. این بنا در پانزدهم دی ماه ۱۳۱۰خ به شماره ۱۲۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
انتهای پیام/