نهادینه کردن فرهنگ مراقبت از مکان‌های تاریخی

بناهایی با هویت فرهنگی کهن که از دل تاریخ گذشته و زخم گذر زمان بر پیکر دارند، اکنون با احساس مسئولیت شهروندی می‌توانند از آسیب‌ها و دست درازی‌ها در امان باشند.

 علیرضا گودرزی باستان‌شناس در یادداشتی نوشت: حفظ آثار باستانی از حدود صدها سال پیش به عنوان یک قانون تصویب شده است و این آثار هویت ملی را تشکیل می‌دهند. چهار دلیل عمده باعث می‌شود تا ما از آثار تاریخی حفاظت کنیم این عوامل شامل اقتصادی، اشتغال‌زایی و گردشگری است  که این پروسه به چهار مرحله تقسیم می‌شود: نگاه‌داری، حفاظت، مرمت و بازسازی و ما هرچقدر این آثار را از مراحل ابتدایی حفاظت کنیم مداخله کم‌تری در آنها انجام می‌شود، درست مانند کشورهای اروپایی که بیشتر حفاظت از آثار باستانی دارند اما در کشورهای آسیایی مرمت بیشتر است و در کشورهای جنگ زده‌ای مانند عراق، سوریه و افغانستان بازسازی انجام می‌شود، پس ما هرچقدر زودتر به پروسه نگاه‌داری آثار توجه کنیم دخالت‌ها کم‌تر می‌شود.

در تمام دنیا حفاظت آثار تاریخی یکی از المان‌ها و شاخصه‌های توسعه یافتگی است. یعنی شما هرچقدر از آثار باستانی بیشتر نگه داری کنید به عنوان یکی از توسعه‌های پایدار است که در آینده جواب می‌دهد.  در کشور ما هم خوشبختانه دو الی سه دهه است که این کار را بهتر از قبل انجام می‌دهیم.

در مرحله نگآه داری آثار را شناسنامه‌دار می‌کنیم و برای آنها پرونده‌های ثبتی تشکیل می‌دهیم و آنها را ثبت ملی می‌کنیم یا اگر خیلی خاص باشند به ثبت جهانی می‌رسند. برای مثال بازار اراک یکی از نمونه‌هایی است که قابلیت ثبت جهانی را دارد.

در مرحله دوم یعنی حفاظت، آسیب‌های آتی را پیش‌بینی می‌کنیم و سعی در کنترل بنا داریم که حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد دخالت فیزیکی دارد، مانند شمع‌بندی و تکیه‌گذاری که در واقع نوعی پیشگیری هستند.

اما اگر بنا آسیب دیده باشد آن را مرمت کرده و اگر بنا بیش از ۷۰ درصد آسیب دیده باشد مانند ارگ بم آن را بازسازی می‌کنیم.

پس چیزی که به عنوان فرهنگ‌سازی و شعار میراث‌فرهنگی است این است که ما حفاظت را دستورالعمل خود قرار بدهیم تا هم هزینه‌های مرمت آثار کم‌تر شود و هم اینکه از آسیب دیدن بناها در همان ابتدا جلوگیری شود.

آثار باستانی که توسط سازندگان خود به وجود آمده‌اند با دید ساخته نشده‌اند که برای هزاران سال یا قرن‌ها باقی بمانند.

اما سعی بر این بوده که با ترفندهای مختلف این آثار را حفظ کنیم و به آیندگان منتقل کنیم. اما بحثی که وجود دارد این است که مردم ما از همه آثار فرهنگی استفاده نمی‌کنند.

آثار تاریخی باید ولیعهد مردم باشند تا مردم هم از آنها نگاه داری و حفاظت کنند. آثاری مانند تخت جمشید و نقش رستم جزو بناهایی هستند که مردم از آنها در حوزه توریسم و گردشگری امرار معاش می‌کنند.

پول گردشگری بهترین پول برای یک کشور است که میان همه اقشار جامعه از بوم‌گردی تا راننده تاکسی پخش می‌شود.

اما متاسفانه بسیاری از آثار ما چون مورد غفلت قرار گرفته‌اند و زمینه توسعه پایدار آنها فراهم نشده است برای بسیاری از مردم آن منطقه و محل ولی نعمت نشده است که مردم هم برای نگاه داری آنها ترغیب شوند.

میراث فرهنگی نیز حدود ۲ دهه است که تلاش می‌کند آثار باستانی ولی عهد مردم باشند و منفعتی که مردم از حضور این بناها می‌برند خودش باعث ایجاد حساسیت روی بناها شود.

استان مرکزی یه موقعیت بسیار ویژه در ایران دارد. نیمه شمالی این استان در فلات مرکزی وجود دارد مانند ساوه و زرندیه و نیمه جنوبی نیز جزو حاشیه شرقی زاگرس است.

و از دوره ساسانی به بعد ما حجم زیادی از آثار فرهنگی را در استان مرکزی داریم، مانند تپه‌ها و محوطه‌های باستانی و تعداد زیادی بقاع و مقبره‌ها. به دلیل قرار گرفتن اراک در جغرافیای تشیع ما تعداد زیادی از مقبره ها را در استان داریم و از آنها حفاظت و مرمت می‌شوند.

اما مجموعه میراث‌فرهنگی به تنهایی نمی‌تواند در نگاه داری و حفاظت این آثار موفق باشد که این موضوع یک همت مردی و کشوری را می‌طلبد.

یکی از این راهکارها دادن بناها به بخش خصوصی است.

در بسیاری از روستاها مانند انجدان و مناطق روستایی فراهان، میراث‌فرهنگی یک سری بنای تاریخی را در اختیار مردم گذاشته است و مردم این مکان‌ها را تبدیل به موزه و محلی برای درآمد زایی کرده‌اند.

یعنی خود مردم در این زمینه‌ها باید پای کار بیایند تا این موضوعات وارد فرهنگ عامه مردم شود که این بناها برای ما بسیار مفید هستند و باعث رونق اقتصادی کشور می‌شوند.

مردم روستای انجدان به شدت روی آثار باستانی خود حساس هستند، زیرا این آثار برایشان گردشگر آورده است و تبدیل به ولی نعمت شده است و در رونق اقتصادی آنها بسیار تأثیرگذار بوده است.

جوانان با کندن تپه‌های تاریخی، مقبره‌های تاریخی و یا کندن داخل ستون‌های سنگی در جستجوی گنج هستند! در حالی که زیر تپه‌ای که مربوط به دوران پیش از تاریخ است و در آن زمان فلزی کشف نشده است، چه گنجی پنهان شده است؟ ما چگونه می‌توانیم ۸۰ میلیون فرد را متقاعد کنیم که قرار نیست زیر هر تپه‌ای یک صندوقچه گنج و سکه پنهان شده باشد؟ این کار وظیفه رسانه‌های ماست و برای بنده بسیار جالب است که در بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها پدیده گنج و گنج‌یابی تبلیغ می‌شود! رسانه‌ها باید با پخش مستندها در شبکه‌های مهم و اصلی و دادن آنتن به میراث‌فرهنگی در این اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی قدم بردارند.

بسیاری از مواقع که ما باستان‌شناسان برای نمونه‌برداری به محوطه‌های باستانی می‌رویم متوجه می‌شویم محیط کاملاً مضطرب شده است و کامل همه چیز زیر و رو شده است. حتی بسیاری از اقشار مهم جامعه مانند پزشکان و حتی مسئولان و... نیز گاهی در این مورد اطلاعات چندانی ندارند. برای نمونه ما کاروانسرایی در خشکه رود زرندیه داریم که چند سال پیش در تماسی به ما اطلاع دادند که در این مکان تابوت طلا پیدا شده است در صورتی که در آن زمان اصلا طلایی وجود نداشته است و متاسفانه تمام کف کاروانسرا کنده شده بود!

در کشور ما بیش از 100هزار تپه تاریخی دارد و ما نمی‌توانیم بالای سر تمام این‌ها دوربین و نگهبان بگذاریم و این اطلاع‌رسانی به عهده رسانه‌هاست.

یکی دیگر از کارهایی که اداره کل میراث‌فرهنگی استان به خصوص بخش معاونت میراث فرهنگی انجام داده است، مشخص کردن حریم برای تپه‌های تاریخی استان است، مانند تپه علیشار زرندیه و تپه قلعه نو اراک. با مشخص کردن حریم این تپه‌ها و ثبت کردن آنها دیگر هیچ ارگانی نمی‌تواند در کنار این تپه‌ها ساخت و سازی انجام بدهد.

و دیگر فعالیت مهم اداره کل میراث فرهنگی استان مرمت آثاری مانند مقبره‌های انجدان بوده است.

انتهای پیام/

کد خبر 1403030500173

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha