بررسیهای انجامیافته توسط کاترین ترینکوس نشانگر این مسئله است که دشت مغان در تمامی طول دوران پارتها و ساسانیان مستمراً محل استقرار بوده است و در حال حاضر نیز در داخل شهر دامغان و مناطق اطراف، محلهای متعدد استقرار حتی بهصورت یک ساختمان بزرگ و یا حلقهای محدود که حالت اقامتگاه حصین مالکین زمینی بوده وجود دارد و دوام و بقای این محلهای اقامت وابسته به کشاورزی پررونق آن زمان بوده است. شهر دامغان بهواسطه قدمت و ارزش تاریخی خود، دارای بناهای شاخص و واجد ارزشی است. این شهر دارای قلعههای زیادی است که این قلعهها در کوهستانها و جلگه دامغان پراکنده است.
دامغان در دوره سلجوقیان (سده ۶ و ۷ هجری) یکی از کانونها و پایگاههای مهم اسماعیلی بود. بهطوریکه در این منطقه دهها دژ و قلعه در اختیار این گروه بوده است که از مهمترین دژها میتوان از قلعه گرد کوه، منصور کوه، مهر نگار، قلعه دختر و نظایر آن نام برد که در پیشینه تاریخی اسماعیلیان جایگاه ارزندهای پیداکرده است. اسماعیلیان در دوران سلجوقی با ظهور حسن صباح مؤسس این فرقه شکل گرفت. وی و پیروانش مرکز خود را در دژ الموت و دژهای دیگری که از دوران باستان در ستیغ قله و بر فراز کوههای صعبالعبور برجایمانده بود، تشکیل میدادند. غیر از رودبار و الموت، اسماعیلیان در ولایت قومس (سمنان و دامغان) و قهستان نیز قلاع استوار متعدد داشتند. اداره این قلاع که به یکصد و پنجاه میرسید با یک نفر حاکم بود که او را محتشم میگفتند. از دلایل ساخت قلاع در شهر دامغان، میتوان به موقعیت سوقالجیشی این شهر و قرارگیری بر سر راههای ارتباطی مهم از گذشته تاکنون اشاره کرد. با توجه به بررسی منابع تاریخی در خصوص راه ها، شهر دامغان از قدیمالایام در مسیر شاهراه مهم و تجاری ابریشم قرارگرفته که نشان میدهد این شهر در طول زمان تحت تأثیر موقعیت سوقالجیشی خود بوده است. الگوی رایج ساخت و معماری در حکومتهای خان سالاری منطقه از دیگر دلایل گرایش به ساخت قلاع در شهر دامغان بوده است. علاوه بر همه این موارد که ذکر آنها گذشت، عامل اقلیمی وزش بادهای شدید در منطقه را نمیتوان نادیده گرفت.
مهمترین عوامل پیدایش روستا پتانسیلهای ناشی از عوامل طبیعی مانند دسترسی به منابع آب غنی و خاک مناسب بوده است که در کنار مرکزیت روستا درگذر ابریشم منجر به شکلگیری قلعهای باعظمت، چاپارخانه، ژاندارمری، مغازههای تأمینکننده خدمات گشته است. به وجود آمدن دولتی کوچک و قدرتمند در این روستا منجر به نامگذاری آن به دولتآباد گشته است.
اما در باب قلعه تاریخی روستای دولتآباد از توابع شهرستان دامغان باید گفت، امنیت از مهمترین مفاهیم تأثیرگذار در شکلگیری این قلعه است، این مجموعهی زیستی نشاندهندهی چگونگی مقاومت روستاییان در برابر تهاجم بیگانگان و حفظ اصالت است. با توجه به اینکه در زمان های گذشته جنگها و ناامنیهای زیادی وجود داشته است، در هر گوشه از ایران رسوم ملوکالطوایفی برقرار بوده و مردم بهناچار گرد سکونتگاههای خود را حصار و پناهگاه ایجاد میکردند و خانهها کوچکتر بوده است و گفتهشده که دربارهی دامغان نزدیک به پانزده هزار نفر در قلاع این روستا، مسکن گزیده و حتی باغ و مزارع آنها دراینبارهها بوده است.
این قلعه در حاشیهای از بافت روستا و در مجاورت با بافت آن بهصورت دو حصار مستطیلی تودرتو و دو قسمت بیرونی و اندرونی تشکیلشده است که به نظر میرسد. بخش داخلی آن متعلق به بزرگان روستا بوده و در حصار خارجی آن خانههای رعیت و بناهای خدماتی قرارگرفته است. میتوان گفت این قلعه در قدیم بهعنوان یک قلعه دفاعی و مسکونی مورداستفاده بوده است. در بخشهایی از قلعه نیز اهالی روستا سکونت دارند و تغییراتی را در آن ایجاد کردهاند. قدمت قلعه دولتآباد دامغان به اواخر دوره صفوی – اوایل دوره قاجار بازمیگردد. برخی از بخشهای قلعه دولتآباد دامغان شامل خانههای خشتی، شاهنشین، بادگیر و برج دیدبانی میشود که قسمتهای زیادی از آنها براثر مرور زمان از بین رفتهاند.
این قلعه دارای هشت برج دیدهبانی بوده که چهار برج دیدهبانی در چهارگوشه قلعه اندرونی و چهار برج دیدهبانی در چهارگوشه قلعه بیرونی قرار داشتهاند و در حال حاضر آثار چند برج موجود است. یک برج نگهبانی هم در مجاورت درب اصلی قلعه قرار دارد. مطالعات تطبیقی محوطه روستای قلعه دولتآباد نشان میدهد که روستای دولتآباد، در طی چندین سال و بهمرور در جوار قلعه دولتآباد شکلگرفته است. در سال ۱۳۳۴ قلعه سکونتگاه اصلی اهالی روستا بوده و اراضی اطراف آن بهصورت باغات و زمینهای کشاورزی و زمین بایر بوده و بخش بسیار کوچکی دارای کاربری مسکونی بوده است. در سال ۱۳۴۵ بهتدریج با گسترش درون زمینهای بایر ساختوساز مسکونی گسترده شده است. بررسی عکس هوایی سال ۱۳۸۰ نشان میدهد که بهتدریج بخشی از باغات و زمینهای کشاورزی تبدیل به زمین بایر و بخشی نیز مسکونی شده است. در سال ۱۴۰۱ زمینهای بایر با توجه به همجواری با اتوبان تهران-مشهد هیچ تغییری نکرده اما با پیشروی در باغات و زمینهای کشاورزی بخش مسکونی روستا گسترش پیداکرده است.
فضاهای اصلی قلعه به شرح زیر است:
فضای شماره یک:
شامل یک فضای مسکونی با دو حیاط هست که طی تغییراتی که بر آن واردشده دو فضا از هم تفکیکشده و بهصورت دو واحد مجزا در خدمت ساکنی قلعه قرارگرفته است.
دسترسی این فضا از هشتی اصلی است.
فضای مسکونی اصلی این فضا در ضلع جنوب حیاط اولیه واقعشده و ضلع شرقی بهصورت فضای خدمات در اختیار این واحد بوده است.
با توجه به پلان متفاوت و تزیینات و نشانههای باقیمانده از بخاری و شومینههای کارشده در فضای حیاط پشتی، میتوان گفت این فضا بهصورت اندرونی و محل زندگی اعضای خانواده بوده است.
شواهد نشان میدهد که فضاهای ساختهشده در ضلع شمالی حیاط اول بعدها به این ساختمان و در جهت فضای خدماتی الحاق شده است.
تنها ورودی آبانبار مجموعه قلعه در این حیاط واقعشده و بنا به مستندات شفاهی که از اهالی روستا بهدستآمده تنها آبانبار این قلعه در فضای شماره یک واقعشده است.
فضای شماره دو:
این خانه بهصورت حیاط مرکزی بوده که در اضلاع شرق و غرب اتاقهایی بهصورت سهدری ساختهشده است.
اتاق میانی یک طبقه و اتاقهای جانبی آن دوطبقه هست.
تنها فضایی است که ارتفاعش در دو ضلع شرقی بیشتر از دوطبقه است.
میتوان گفت در اصل بهصورت یک طبقه با ارتفاع زیاد ساختهشده که در دورههای بعدی بهصورت الحاقی تبدیل به دوطبقه شده است.
در میان فضاهای مجموعه قلعه، این واحد به چاه قنات دسترسی داشته و با توجه به باقیمانده تنبورههای سفالی، انتقال آب از قنات به سایر فضاهای قلعه از این فضا صورت میگرفته است.
فضای شماره سه:
خانه شماره سوم که در ضلع شمال و شمال شرقی بنا واقعشده بهصورت سهطبقه ساختهشده و تنها نمونه از خانههای داخل قلعه به شمار میآید که دارای زیرزمین و بادگیر هست و میتوان گفت محل سکونت اعضای ردهبالای این قلعه بوده است.
مطبخ و فضاهای خدماتی در ضلع شرق و حیاط پشتی آن واقعشده است.
از حیاط پشتی یک درب خروجی به حصار اول وجود دارد.
فضای شماره چهار:
با توجه بهقرار گیری این فضا در اکس ورودی و وجود یک تالار با تزیینات و همچنین ایوان بلند میتوان گفت این فضا مسکونی نبوده و استفاده عمومی داشته است.
در دورههای بعدی این فضا با خانه سوم تلفیقشده و با اضافه شدن اتاقهایی در ضلع شرقی تبدیل به
یک فضای خدماتی گشته است.
فضای شماره پنج:
در شمال غربی قلعه واقعشده و دارای دو فضای ساختهشده در ضلع غربی و جنوبی است.
ضلع غربی آن دارای سه اتاق و دو راهرو و با کاربرد مسکونی است.
اتاق میانی آن بهصورت یک طبقه و اتاقهای جانبی دوطبقه است. دسترسی این فضاها به یکدیگر از طریق راهرو انجام می شده است.
فضای خدماتی در ضلع جنوبی واقعشده است.
فضای شماره شش:
این ساختمان یکی از متفاوتترین فضاهای ساختهشده در قلعه است.
تزییناتکار شده در چند دوره مختلف، وجود شیر سر در رخبام و سقف مسطح آن (برخلاف دیگر ساختمانها که دارای سقفهای گنبدی میباشند) این فضا را خاصتر و متفاوتتر نموده است.
تزیینات آن بهصورت نقاشی، آیینهکاری، مقرنس و... است که علیرغم تخریب فراوانی که بر بنا اعمالشده، آثار این تزیینات موجود است.
فضاهای ساختهشده در دو ضلع شرقی و غربی این واحد واقعشده که کاربرد مسکونی داشته و فضاهای خدماتی در ضلع جنوبی قرارگرفته است.
در دورههای بعدی یکی از اتاقهای ضلع شرقی تخریب و تبدیل به فضای خدماتی شده است.
فضای شماره هفت:
این فضا در ضلع جنوب غربی قلعه واقعشده و پلان آن به تبعیت از فرم کلی سایر فضاهای قلعه بهصورت سه اتاق و دو راهرو است.
اتاق میانی بهصورت یک طبقه و اتاقهای جانبی دوطبقه است.
در تغییرات اعمالشده در دورههای بعدی ساختار این دو اتاق تغییر کرده و بخشی از فضای مسکونی تبدیل به فضاهای خدماتی شده است.
فضای شماره هشت:
در ضلع جنوبی قلعه و مجاورت ورودی و هشتی اصلی قلعه، فضاهای اصلی خدماتی شامل اسطبل و طویله ساختهشده است. با توجه به شکل اتاقها میتوان گفت ضلع غربی طویله گوسفند و ضلع جنوبی اسطبل اسبها بوده است.
ضلع غربی بهصورت دوطبقه و طبقه بالایی جهت فضای نگهبانی قلعه ساختهشده است.
یکی از احتمالات موجود در مورد اتاقهای ضلع غربی این فضا، با توجه به ستونهای باقیمانده و ارتفاع بیشتر از معمول آنها و همچنین نشانههای الحاق طبقه دوم، این هست که این فضا بهصورت انبار مجموعه و در اصل بهصورت یک طبقه مرتفع بوده است.
در جمعبندی نهایی میتوان گفت که فضای کلی قلعه دارای دو حصار است که حصار درونی دارای چهار برج نگهبان در گوشهها و یک باروی مرتفع است.
برجها بهصورت سهطبقه سرپوشیده و یک طبقه سرباز جهت نگهبانی از قلعه ساختهشده است.
حصارها در کد ارتفاعی تقریبی هفت متری دارای فضایی جهت گردش نگهبان و محافظین قلعه است.
هفت فضای مسکونی، یک سردر و هشتی و یک راهروی اصلی در کنار یکدیگر مجموعه کلی قلعه را شکل دادهاند.
الگوی کلی اتاقها بهصورت سه اتاق سهدری و دو راهروی ارتفاعی است که اتاق میانی یک طبقه و دو اتاق جانبی بهصورت دوطبقه ساختهشدهاند.
مصالح غالب این مجموعه با توجه به اقلیمی که در آن واقعشده بهصورت خشت، آجر و چوب هست؛ اما در بخشهایی از آن از سنگ نیز استفادهشده است.
پوشش بهصورت گنبد، طاق و تنیزه و مسطح است.
تزیینات کلی آن رسمی بندی، قطار بندی، مقرنس، نقاشی، خطوط هندسی روی گچ، آیینهکاری، تزیینات خشتی و نظایر آن است.
هانی رستگاران؛ مسئول ثبت میراث ملی و جهانی استان سمنان
انتهای پیام/
نظر شما