میراث آریا: در روزگاری که بسیاری از مشاغل سنتی از میدان کنار رفتهاند، سفالگری در میناب همچنان با هویت محلی مردم گره خورده است. استاد علی فخاری با بیش از شش دهه تجربه، یکی از آخرین استادکاران این رشته است که همچنان به سبک سنتی و بدون ابزار صنعتی، به ساخت انواع ظروف سفالی ادامه میدهد.
محصولات او شامل جهله، کوزه، کدوگ، گراشی، مرزآب، سرقلیان، قلیان و کَربه است؛ هرکدام با کاربرد خاص در زندگی روزمره مردم جنوب. جهله هنوز برای خنک نگه داشتن آب در گرمای تابستان استفاده میشود، مرزآب در باغهای سنتی جریان آب را تنظیم میکند، و قلیان و سرقلیان در قهوهخانههای محلی کاربرد دارند. اینها، بیش از آنکه ظرف باشند، حامل تاریخ، کارکرد و زیباییاند.

چرخ میچرخد، هنر زنده است
کارگاه استاد فخاری، در کنار یک باغ و جاده در دل روستای حکمی، تصویری از اصالت و تداوم است. همهچیز در این فضا، طبیعی و بومی است: چرخ چوبی دستی، گل محلی، کورهای هیزمی و خشتهایی از خاک روستا. این هنر همچنان با همان متانت و دقت نسلهای پیش، بهدست او ادامه دارد و به همین دلیل، آثار استاد از کیفیت، دوام و زیبایی خاصی برخوردارند.
برخلاف بسیاری از تولیدات ماشینی، ظروف سفالی استاد فخاری با روح و حس انسانی همراهاند. این ویژگی نهتنها برای گردشگران داخلی و خارجی، بلکه برای کلکسیونداران و هنردوستان نیز جذاب و ارزشمند است.

حکمی و شهوار؛ دو کانون زنده سفال هرمزگان
روستاهای حکمی و شهوار، دو قطب برجستهی سفالگری سنتی در شهرستان میناب هستند. ویژگی منحصر بهفرد خاک، در کنار فرهنگ غنی بومی و اقلیم گرم و خشک منطقه، باعث شده است که این هنر در میناب نهتنها پایدار بماند، بلکه فرصتی ارزشمند برای توسعه گردشگری، اشتغالزایی و آموزش نیز بهشمار رود.
این دو روستا ظرفیت بالایی برای برگزاری کارگاههای آموزش سفالگری، تورهای گردشگری فرهنگی، نمایشگاههای منطقهای، و بازارچههای فروش صنایعدستی دارند. با حمایت هدفمند، سفال میناب میتواند به یکی از برندهای صنایعدستی جنوب کشور تبدیل شود.

ثبت زنده مهارت؛ پیشکسوتان، گنجینههای خاموش
استاد علی فخاری تنها یک سفالگر نیست؛ او راوی زندهای از سنت، خلاقیت، و تجربهی زیستهی یک منطقه است. تجربههایی که هنوز ثبت نشدهاند، اما در هر حرکت دست او، در هر ظرفی که شکل میگیرد، بخشی از آن منتقل میشود.
ضرورت حمایت از چنین هنرمندان پیشکسوتی، نهتنها برای حفظ یک حرفه، بلکه برای تداوم یک سبک زندگی و انتقال دانش بیننسلی، کاملاً روشن است. در دنیایی که توجه به فرهنگهای محلی رو به کاهش است، چنین شخصیتهایی باید بهعنوان داراییهای فرهنگی ملی مورد توجه، ثبت، و حمایت قرار گیرند.

آیندهای روشن بر بستر خاک
با وجود چالشهایی مانند گرانی سوخت برای کورههای سنتی و کاهش علاقه جوانان به مشاغل دستی، اما چراغ کارگاه استاد فخاری هنوز روشن است. این روشنایی، نشانهی امید، انگیزه و عشق او به این هنر است.
تجربههای موفق در سایر استانها نشان داده که با حمایت برنامهریزیشده، ایجاد مراکز بومی آموزش سفالگری، اعطای یارانه سوخت، تسهیل فروش محصولات در بازارهای شهری و مجازی، و ترویج گردشگری صنایعدستی، میتوان هنرمندانی چون استاد فخاری را به الگویی برای نسل جوان تبدیل کرد.

پاسداشت هنر، پاسداشت هویت
هنر سفالگری، در نگاه استاد فخاری، نه شغل، که شرافت و شیوه زیستن است. در جهان پرسرعت امروز، او همچنان پای خاک ایستاده، با دستانی گِلی و نگاهی آرام، چرخ را میچرخاند و به ظرفها جان میدهد.
روایت او، روایت استقامت است. روایت هنری که از دل خاک جنوب برخاسته و امروز، اگر دیده شود و قدر بداند، میتواند همچنان بدرخشد و الهامبخش باشد.
و هنوز، در روستای حکمی، هر بامداد که آفتاب از پس نخلها برمیخیزد، چرخ سفالگری آرام آرام میچرخد؛ چرخی که نه فقط گل را میگرداند، که زمان را، فرهنگ را، و خاطرات خاکی یک سرزمین را.
دستان استاد علی فخاری، همچون برگهای خرما که با باد میرقصند، بیوقفه و عاشقانه گل را شکل میدهند.
او با خاک حرف میزند، با آتش سازگاری دارد و با صبر، آیندهای گِلی برای هنر جنوب میسازد.
تا وقتی چرخ زیر دستان او میچرخد، سفالگری در جنوب زنده است، و تا وقتی این هنر زنده باشد، هویت ما زنده است.
و این آغاز سفریست بیانتها... از خاک تا خاطره.
انتهای پیام/

نظر شما