محمد شجاعی جامعهشناس در یادداشتی به مناسبت سالروز ثبت جهانی بیابان لوت نوشت: تیرماه سال ۱۳۹۵ بیابان لوت به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، رویدادی که نهتنها در عرصه محیطزیست و گردشگری اهمیت داشت، بلکه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز پیامدهای عمیقی بر جوامع محلی حاشیه لوت، بهویژه منطقه شهداد، برجای گذاشت.
این ثبت جهانی، فراتر از یک دستاورد نمادین، در عمل به عاملی مؤثر در بازتعریف هویت، سبک زندگی و مناسبات اجتماعی در این منطقه بدل شده است، شهداد، با پیشینهای کهن و جایگاهی ممتاز در تاریخ تمدن ایرانی، سالها در سایه محرومیت و کمتوجهی قرار داشت، اما ثبت جهانی لوت موجب شد نگاه ملی و جهانی متوجه این منطقه شود، نگاهی که به تدریج خود را در سیاستگذاریهای توسعهمحور، برنامههای گردشگری، و افزایش حضور پژوهشگران و فعالان فرهنگی و اجتماعی نشان داد.
این دگرگونی در سطح نگاه، به نوعی بازسازی هویتی در میان ساکنان بومی انجامید، مردمی که تا دیروز در حاشیه روایتها بودند، امروز خود را در متن تجربهای جهانی میبینند، تجربهای که بر محور میراث طبیعی و فرهنگی آنان شکل گرفته است.
یکی از نخستین آثار جامعهشناختی این اتفاق، افزایش حس تعلق و غرور اجتماعی در میان اهالی بود، مردم شهداد اکنون با افتخار از بیابان جهانیخود سخن میگویند، امری که در بازتعریف خودآگاهی محلی نقش کلیدی ایفا کرده است، این حس غرور، به ویژه در میان نسل جوان، انگیزهای برای کنشگری فرهنگی و مشارکت فعال در فرآیندهای توسعهای ایجاد کرده و در برخی موارد به احیای صنایعدستی، برگزاری جشنوارهها و تقویت گردشگری بومی انجامیده است.
در عین حال، ثبت جهانی بیایان لوت به افزایش تعاملات فرهنگی و اجتماعی میان مردم شهداد و سایر نقاط کشور و حتی جهان انجامید، ورود گردشگران داخلی و خارجی، حضور گروههای مستندساز و رسانهای، و گسترش برنامههای آموزشی مرتبط با میراث جهانی، سبب شد مردم محلی با مفاهیم نوینی چون گردشگری پایدار، حفاظت مشارکتی، میراث طبیعی، میراث جهانی و میراث زیستی آشنا شوند.
این تعاملات به تدریج بر نگرشها و رفتارهای اجتماعی آنان نیز تأثیر گذاشت، چنانکه میتوان نشانههایی از افزایش اعتماد به نفس، اصلاح الگوهای مصرف منابع و تغییر نگرش نسبت به محیطزیست را در جامعه محلی مشاهده کرد.
با این حال، این فرایند خالی از چالش نبوده است، ورود ناگهانی گردشگری و سرمایهگذاریهای غیرکنترلشده، در برخی موارد به بروز تضادهایی میان توسعه و حفظ هویت بومی انجامید، همچنین فاصله طبقاتی میان بهرهمندان از مزایای ثبت جهانی و اقشار کمبرخوردار، در صورت نبود برنامهریزی اجتماعی دقیق، میتواند شکافهای اجتماعی را تعمیق بخشد.
از این رو لزوم رویکردی جامعهمحور و عدالتمحور در مدیریت میراث جهانی بیش از پیش احساس میشود، در مجموع، ثبت جهانی بیابان لوت، اگرچه در آغاز یک رخداد نمادین در عرصه بینالمللی بود، اما در عمل بستری برای شکلگیری یک پویش اجتماعی عمیق در منطقه شهداد فراهم آورد.
این پویش، با تقویت هویت بومی، گسترش مشارکت اجتماعی، توسعه گردشگری، ترویج صنایعدستی، حفاظت و احیا میراثفرهنگی و ایجاد فرصتهای نو در اقتصاد و فرهنگ محلی، میتواند الگویی الهامبخش برای دیگر مناطق ایران در مسیر پیوند میراث جهانی با توسعه پایدار اجتماعی باشد.
انتهای پیام/
نظر شما