مجتبی گهستونی، فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: در مدت زمان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، جدا از اینکه همه مردم ایران در یک همبستگی ویژه، روی خوش به دشمن خارجی نشان ندادند اما این پرسش که سرنوشت هر صنف در زمان وقوع جنگ و هر بحرانی چه خواهد شد و معیشت صاحبان صنوف به چه سرانجامی مبتلا خواهد شد مطرح شد.
در همین روزها بود که با تنی چند از مسئولان گردشگری و دستاندرکاران راهنمایان تور دیدار و همصحبتی داشتم. در این دیدار یک پرسش مطرح کردم و آن این بود که سرنوشت راهنمایان گردشگری و همه آنهایی که معیشت آنها با گردشگری گره خرده است در هر کشور با وقوع جنگ که دیگر نه سفر داخلی انجام میشود و نه گردشگر خارجی میآید چه خواهد شد که جواب کوتاه بود: «مثل خیلیهای دیگر، راهنمایان تور و فعالان زنجیره گردشگری نه درآمدی خواهند داشت و نه پشتوانهای.»
پرسش بعدی که مطرح کردم این بود که آیا پیمانی جهانی یا کنوانسیونی که از راهنمایان گردشگری در کنار همراهیهای وزارت میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی حمایت کند وجود دارد؟ جواب باز هم کوتاه بود: «خیر. چون تمام کانونها و انجمنهای صنفی راهنمایان تور در هیچ نقطهای از دنیا در این باره سازوکاری پیشنهاد نداده است.»
در این گپ و گفت بود که پیشنهاد دادم که تهیه و تصویب «کنوانسیون حمایت از راهنمایان گردشگری دنیا در مواقع بحرانی و جنگ» از طرف وزارت میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی یا کانون انجمنهای صنفی راهنمایان گردشگری ایران به نهادهای جهانی گردشگری سازمان ملل مطرح شود.
تصویب این طرح آنجا ضرورت پیدا میکند که محسن حاجی سعید، رئیس جامعه انجمنهای راهنمایان گردشگری از بیکاری تورلیدرها و راهنمایان گردشگری که نه بیمه بیکاری و نه شغل دیگری دارند و درآمدشان صرفا از طریق همین شغل است و درآمد جانبی دیگری ندارند در جنگ ۱۲ روزه خبر میدهد. حال شما به این آمار سایر کشورهای دیگر که درگیر جنگ و بحران هستند را اضافه کنید.
چون با وقوع جنگهای احتمالی در هر کشور شاهد لغو گسترده تورهای ورودی، خروج اتباع خارجی از کشور، تغییر توصیههای سفر از سوی دولتهای دیگر و افزایش ریسک ذهنی سفر، باعث میشود تا فعالیتهای مربوط به کلیه زنجیره گردشگری متوقف شود.
از سویی دیگر وقتی کشورهایی در دنیا دچار جنگ و نزاعهای بزرگ میشوند، علاوه بر راهنمایان گردشگری، دیگر دستاندرکاران صنعت حمل و نقل از جهات مختلف، هتلها و کلیه اقامتگاهها، تولیدکنندگان و فروشندگان صنایعدستی، بسیاری از عرضه کنندگان خوراک در مناطق گردشگری، فروشندگان سوغات و دیگر صنفها و افرادی که در زنجیره گردشگری قرار میگیرند دچار تنش شغلی میشوند.
پس بهتر است که ایران پیشگام در تهیه و تصویب کنوانسیون حمایت از زنجیره فعالان گردشگری دنیا در مواقع بحرانی و جنگ باشد. این در حالیست که تصویب هیچ قانون و یا کنوانسیونی با هدف پیشگیری یا حمایت، آرمانی نیست.
بر اساس گفتوگوهایی که با رئیس صنف راهنمایان گردشگری داشتم، میزان خسارتی که برای حوزه راهنمایان گردشگری به وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اعلام شده، برای هر ماه ۲۰۰ میلیارد تومان است. ضمنا باید تاکید کنیم که راهنمایان گردشگری بخشی از همین مردمی هستند که در فضای مجازی پای کشور ایستادند. آنها به واسطه تسلطشان به زبان و حضور فعال در فضای مجازی، جریانسازی کردند چراکه این افراد به واسطه اینکه ماهیت شغلیشان به کشور گره خورده است، عِرق دو چندان به کشور دارند. پس در مواقعی که حرف از کمک زده میشود، نباید به صورت ناچیز یا دیرهنگام، این خدمات ارائه شود.
همچنین در گفتوگویی که با محسن حاجی سعید، رئیس جامعه انجمنهای راهنمایان گردشگری داشتم از او درباره اقدامات لازم برای سامان دادن به وضعیت معیشتی آن بخش از زنجیره گردشگری که آسیب دیدند پرسیدم که او یادآور شد: «راهنما اگر فعالیت داشته باشد حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان در سال درآمد دارد. حال حساب کنید این تعداد افراد و این مدت بیکاری که همچنان ادامه دارد، چه قدر ضرر میشود؟ اگر عدد حداقلی بگوییم ۲۰۰ میلیارد تومان خسارتی است که ماهانه وارد میشود. حال اگر یک ساله در نظر بگیریم، ۲ و نیم همت میزان خسارتی است که این قشر به دلیل بیکاری با آن مواجه شدهاند. خواستهای که مشخصا از دولت داشتیم و مستقیما به وزیر میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی و وزیر اقتصاد انتقال دادیم این بود که برای تاسیسات گردشگری ارائه وام، تسهیلات در پرداخت بدهیهایشان و تسهیل در قبوض انرژیشان در نظر گرفته میشود، اما برای راهنمایان گردشگری که تاسیسات نیستند، این کمکها ملموس نیست.
کمک ملموس یعنی وام بلاعوض که هرچند ناچیز هم باشد و خسارات یک سال را جبران نکند، اما فعلا مانع آن میشود که مشکلات معیشتی نیروهای متخصص گردشگری جدیتر نشود و برای اداره زندگیشان کمک خواهد کرد. همچنین در جلسهای با مدیرعامل تامین اجتماعی، بحث کمک بیمهای به راهنمایان گردشگری را در میان گذاشتیم. چون براساس تشخیص شاخصههای غلط بسیاری از همکاران ما به علت سفرهای خارجی، در دهکهای ۸ تا ۱۰ قرار گرفتهاند درصورتی که این سفرها باید به عنوان ماهیت شغلی در نظر گرفته شود. این مطالبات را اعلام کردیم و قول همکاری داده شد که اصلاحاتی صورت گرفته شود.»
بیشک با برنامهریزی صحیح، میتوان با اقتصاد گردشگری، به اندازه نفت، ارز وارد کشور کرد و تمام زنجیره گردشگری را فعال کرد.
انتهای پیام/

نظر شما