فرزاد زارع کارشناس گردشگری در یادداشتی نوشت: در ابتدای مسیر هر پروژه گردشگری، طراحی معماری و برنامهریزی جامع جایگاهی کلیدی دارد. بسیاری از سرمایهگذاران با هدف کاهش هزینهها یا اتکا به تجربه غیرتخصصی خود، از همکاری با معماران حرفهای و مشاوران صرفنظر میکنند در نتیجه، پروژههایی ساخته میشود که هرچند هزینه بالایی دارند اما فاقد هویت معماری متناسب با ظرفیتهای منطقه، ذائقه گردشگران هدف یا حتی استانداردهای فنی هستند.
طراحی اصولی تأسیسات گردشگری فراتر از رعایت صرف مقررات ساختوساز است توجه به بازار هدف، تحلیل دقیق نیاز مخاطبان، بررسی اقلیم و فرهنگ محلی و تأکید بر امکانات زیرساختی باید جزء لاینفک فرایند طراحی باشد.
همکاری با متخصصان معماری و گردشگری، با پیشبینی صحیح فضاها و کاربریها و خلق هویت متمایز، احتمال موفقیت پروژه را بسیار افزایش میدهد.
یکی از مشکلات متداول پروژههای گردشگری در ایران، تغییرات پیدرپی در دوره ساخت و نیاز به اصلاحات پرهزینه پس از پایان عملیات ساختمانی است که بیشتر از نبود طرحهای اجرایی دقیق و عدم تطابق طرح با الزامات بهرهبرداری نشأت میگیرد. وجود مشاوران و تیمهای فنی خبره از ابتدا، با پیشگیری از این مشکل، هزینهها را بهینه و از هدررفت منابع جلوگیری میکند.
به تجربه ثابت شده که بسیاری از پروژهها بدون نظر متخصصین گردشگری فضاها را به گونهای طراحی میکنند که متناسب با حجم بازار نبوده و حتی هزینههای نگهداری بالایی نیز دارد.
محدودیتها به دوره ساخت ختم نمیشود. پس از اتمام پروژه، برخی سرمایهگذاران مسیر صحیح بهرهبرداری و مدیریت را نیز به دلیل آشنا نبودن با شیوههای علمی اداره پروژه و بازاریابی حرفهای از دست میدهند. اغلب بهدلیل صرفهجویی، مدیران یا تیم اجرایی غیرمتخصص را انتخاب میکنند که با بازار و مخاطبان هدف، انتظارات گردشگران و فنون بازاریابی و ارائه خدمات نوین آشنا نیستند؛ درحالیکه راهاندازی حرفهای و موفق یک پروژه، نیازمند تیم مدیریتی مجرب در حوزههایی همچون مدیریت هتل، رستوران، بازاریابی گردشگری، منابع انسانی و... است. مدیران حرفهای میتوانند با تدوین دستورالعملهای استاندارد، بهینهسازی هزینه و ارتقای رضایت مشتریان، تأثیر چشمگیری بر سودآوری مجموعه داشته باشند.
هزینهکرد برای تیمهای تخصصی در مقایسه با سرمایه اصلی پروژه بسیار اندک و در واقع سرمایهگذاری برای حفظ کیفیـت، اعتبار و بقای پروژه است. در کشورهای پیشرو، بودجه مشخصی به مشاوره تخصصی، طراحی و آموزش پرسنل اختصاص مییابد؛ اما در ایران هنوز برخی سرمایهگذاران با وجود صرف میلیاردها تومان برای ساخت، از پرداخت مبلغی متعادل جهت بهرهبرداری اصولی، آموزش و بازاریابی حرفهای دریغ میکنند. چنین روندی موجب میشود تأسیسات گردشگری تازهتأسیس بعد از مدت کوتاهی با کاهش اشغال، اُفت درآمد یا حتی توقف فعالیت روبهرو شوند؛ درحالیکه با هزینهای کمتر برای مشاور حرفهای، بسیاری از این مشکلات اساساً بهوجود نمیآمد.
از مهمترین ثمرات همراهی مشاوران و مدیران حرفهای، شناخت صحیح بازار هدف، تحلیل رقبا، ارایه بستههای خدماتی جذاب و برقراری ارتباط سازمانیافته با آژانسهای گردشگری است که موجب ارتقای جایگاه رقابتی مجموعهها در سطح ملی و حتی منطقهای میشود. مشاوران بازاریابی، با برنامهریزی نوآورانه تبلیغاتی، استفاده از امکانات شبکههای اجتماعی و همکاری با فعالان صنعت، میتوانند مجموعه را به بازار معرفی و سهم آن را افزایش دهند. غفلت از این موضوع باعث گمنامی پروژهها و از دست رفتن بازار به نفع رقبا خواهد شد. پروژههایی که با شرایط و انتظارات جدید انطباق نیافتهاند، حتی با داشتن امکانات فیزیکی خوب، اغلب مخاطب و رونق مورد انتظار را تجربه نمیکنند.
نکته اساسی این است که باید نگاه سرمایهگذاران ازساخت یک سازه به راهاندازی یک کسبوکار حرفهای تغییر کند. توجه به کیفیت، رضایت مشتری، برندینگ و همکاری از همان ابتدا با مشاوران مجرب، رمز ماندگاری و موفقیت پروژه است.
حمایت از آموزش نیروی انسانی، پایبندی به استانداردهای فنی و تعامل با جامعه محلی، از مؤلفههای کلیدی برای توسعه و رشد تأسیسات گردشگری محسوب میشوند که با راهنمایی تیمهای حرفهای به بهترین شکل اجرا خواهند شد.
آینده پروژههای گردشگری ایران در گروی تغییر نگرش و اعتقاد سرمایهگذاران به ضرورت استفاده از مشاوران و مدیران حرفهای است؛ رویکردی که بهجای صرفهجویی کوتاهمدت، بر سودآوری بلندمدت، توسعه برند و حضور فعال و رقابتی تأکید دارد. تجربه جهانی و داخلی نشان میدهد همانقدر که ساخت بنا اهمیت دارد، بهرهمندی از تیم تخصصی در طراحی، مشاوره و بهرهبرداری رمـز موفقیت و بقای پروژه خواهد بود. سرمایهگذاری در گردشگری با وجود ریسکهایش، فرصتهای بینظیری فراهم میکند که تنها با نگاهی حرفهای، جذب و آموزش نیروهای کاربلد و همراهی با روندهای روز، به نتیجه مطلوب خواهد رسید.
انتهای پیام/

نظر شما