هانی رستگاران کارشناس گردشگری در یادداشتی نوشت: هفته دولت، فرصتی است برای بازاندیشی در کارنامه یکساله حاکمیت و تجدید پیمان با مردم؛ فرصتی برای مرور دستاوردها و نیز نگریستن به افقهایی که هنوز پیش روست. این هفته، همچون آیینهای است که هم موفقیتها را بازتاب میدهد و هم کاستیها را. در چنین ایامی، ذهن و دل جامعه بیش از همیشه متوجه آن چیزی است که میتواند امید و اعتماد را تقویت کند و مسیر توسعه را روشنتر سازد. اگر دولت را همچون کشتی بزرگ ملت بدانیم، هر وزارتخانه و هر دستگاه اجرایی، پارویی است که باید با هماهنگی کامل به حرکت درآید تا این کشتی به ساحل پیشرفت برسد.
در میان حوزههای گوناگون توسعه، گردشگری جایگاهی ویژه دارد. گردشگری نه تنها صنعت است، بلکه پیوندی است میان فرهنگ و اقتصاد، میان دیپلماسی و هویت، میان رفاه اجتماعی و اشتغال پایدار. امروز بسیاری از کشورها از گردشگری بهعنوان موتور محرک اقتصاد یاد میکنند و حتی در شرایط سخت سیاسی و اقتصادی نیز کوشیدهاند این بخش را زنده و پویا نگه دارند. در ایران اما گردشگری هنوز به تمامی جایگاه شایستهاش را نیافته است، هرچند ظرفیتهای بینظیری در اختیار داریم؛ از میراث کهن تاریخی گرفته تا طبیعت بکر، از تنوع آیینها و فرهنگهای محلی تا مهماننوازی کمنظیر مردم.
هفته دولت میتواند فرصتی باشد برای طرح دوباره این پرسش بنیادین: چگونه میتوان گردشگری را به اولویت واقعی در برنامههای دولت بدل کرد؟ پاسخ به این پرسش، صرفاً در دست یک وزارتخانه یا سازمان خاص نیست. همانگونه که اقتصاد ملی از همکاری همه ارکان دولت بهرهمند میشود، گردشگری نیز تنها زمانی شکوفا خواهد شد که همه دستگاهها از خود را در این حوزه شریک بدانند.
وزارت راه و شهرسازی باید خود را همکار وزارت میراث فرهنگی بداند، چراکه بدون راههای امن و زیرساختهای حملونقل مناسب، گردشگری توسعه نمییابد. وزارت اقتصاد و دارایی باید سیاستهای مالیاتی و تسهیلات بانکی را در جهت حمایت از فعالان گردشگری تنظیم کند، نه در برابر آنان. وزارت خارجه میتواند با رایزنیهای بینالمللی، لغو روادید، تسهیل پروازها و حضور در نمایشگاههای جهانی، چهره تازهای از ایران را به جهان معرفی کند. وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم نیز میتوانند با تولید محتوای آموزشی و مهارتآموزی، نسل آینده را برای کار در این صنعت آماده سازند.
در کنار اینها، شهرداریها و شوراهای شهر، نقش مستقیم در بهبود کیفیت فضاهای شهری و خدمات گردشگری دارند. امنیت و آرامش نیز از رهگذر همکاری نیروی انتظامی و سایر نهادهای امنیتی با دستگاههای فرهنگی تضمین میشود. به سخن دیگر، گردشگری یک پروژه ملی است، نه یک مأموریت بخشی.
اکنون که هفته دولت فرارسیده، باید به این نکته بیندیشیم که کارنامه دولت در گردشگری طی یکسال گذشته چگونه بوده است؟ آیا توانستهایم سهم ایران از گردشگران جهانی را افزایش دهیم؟ آیا بستههای حمایتی برای سرمایهگذاران داخلی فراهم شده است؟ آیا تبلیغات و معرفی جاذبههای ایران در سطح جهانی بهشکل مؤثر صورت گرفته؟ و از همه مهمتر، آیا مردم ایران، بهویژه در مناطق کمتر توسعهیافته، از ثمرات این صنعت برخوردار شدهاند؟
پاسخ به این پرسشها شاید یکدست مثبت نباشد، اما هفته دولت بهمعنای فرصتی دوباره است. فرصتی برای بازنگری و اصلاح مسیر. اگر دولت بخواهد گردشگری را بهعنوان یک راهکار پایدار برای اشتغال، افزایش درآمد ملی، ارتقای جایگاه بینالمللی و تقویت انسجام اجتماعی ببیند، باید از همین امروز برنامهریزی منسجم و چندبخشی را آغاز کند.
این صنعت، با وجود سرمایهگذاری کمتر نسبت به بخشهای سنگین صنعتی، میتواند بازدهی بالاتری داشته باشد. تجربه جهانی نشان میدهد هر دلار سرمایهگذاری در گردشگری، چند برابر ارزش افزوده ایجاد میکند. در شرایطی که اقتصاد ایران به تنوع و پویایی نیاز دارد، غفلت از گردشگری، نادیده گرفتن گنجی است که در دسترس ماست.
هفته دولت را میتوان نهتنها هفته گزارش عملکرد، که هفته تعهد دوباره دانست؛ تعهدی برای همکاری همه دستگاهها در جهت شکوفایی گردشگری. آیندهای که در آن، ایران نهفقط بهعنوان کشوری تاریخی و فرهنگی شناخته شود، بلکه بهعنوان مقصدی امن، جذاب، و پرامکانات برای سفر و تجربه زندگی.
این آینده، تنها در صورتی تحقق خواهد یافت که دولت، گردشگری را به «اولویت ملی» بدل کند و همه ارکان را برای تحقق آن به میدان بیاورد.
انتهای پیام/
نظر شما