در بهار گردشگری خراسان جنوبی؛ گردشگری کانون پرور سد راه توسعه گردشگری

گردشگری امروزه به صنعتی اشتغالزا و اقتصادمحور تبدیل شده است و تجارت حاصل از آن در کشورهای پیشرفته به عنوان صنعت اول یا دوم اقتصادی آن شناخته می‌شود که جدای از شاخه‌های مختلف برگرفته از این صنعت و جامعیت آن بر تمام مناطق جغرافیایی ایران از اکوتوریسم و گردشگری مذهبی گرفته تا مفاهیم جدیدی که وارد این عرصه شده‌اند دلیل بر ظرفیت‌های بالقوه ایران و به تبع آن مناطق مختلف ایران در مسیر اقتصادی مدل کردن پتانسیل‌های گردشگری به ستون‌های مقاوم اقتصاد ایران است. در این میان گردشگری ایران در هر شاخه‌اش بسته به نحوه و میزان ورود دولت و سرمایه‌گذار روندهایی از بسیار کند تا بسیار تند را نشان می‌دهد که مناطق مستعد طبیعی شناخته و یا بافت‌ها و اماکن تاریخی معروف در صعود و نزول این روند نقش مهمی ایفا می‌کنند.

سیدامیر سلیمانی رباطی مسئول میراث‌فرهنگی گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان بشرویه در یادداشتی نوشت: خراسان جنوبی با قرارگیری در منطقه جغرافیایی گرم و خشک و در بسیاری از مناطقش دوری از مسیرهای مواصلات اصلی نمودار رشد کندی در به خودگیری و جذب گردشگر نشان می‌دهد و ترازبندی رشد گردشگر نیز در جامعه خراسان جنوبی بسیار پس و پیش است. با اینکه این استان در تمام حوزه‌های فرهنگی، تاریخی، طبیعی، زیارتی استعداد بالایی دارد اما آنچنان که در سایر استان‌ها تراز رشد صعودی است در خراسان جنوبی علیرغم تبلیغات تقریباً مؤثری که در حال انجام است تراز زیگزاگی نمود این روزهای صنعت گردشگری شده است.

شاید از بزرگترین موانع و عواملی که تراز گردشگری خراسان جنوبی را زیگزاگی نموده نوع نگاه نقطه‌ای و کانونی به ظرفیت‌های هر شهرستان از استان خراسان جنوبی باشد.

در رویکرد گردشگری نقطه‌ای محور یا کانونی پرور مرزها بسیار پر رنگ است و خط‌بندی در جغرافیای سیاسی استان دقیقاً رودرروی گردشگری می‌ایستد مناطق مستعد گردشگری در مرزی به نام شهرستان محصور شده‌اند و علاقمندان به توسعه این صنعت در همان کانون تقلا می‌کنند و این امری طبیعی است اما سردمدار صنعت گردشگری و متولی این امر باید مرزها را بشکافد سردمداران هر منطقه یا شهرستان را با سایر مناطق آشنا کند و پدیده گردشگری سیاه که نوعی رقابت ویروسی حریصانه است را با نوعی تعامل و قرابت در مناطق همجواری تقویت کند. در مقابل، گردشگری با رویکرد اشاعه‌ای مرزها را نمی‌شناسد و سرکردگان گردشگری هر منطقه در کنار نگاه رقابتی مناطق همجوار خود را نیز با نگاه توسعه‌ای محور می‌شناسند اینجا نیز نقش ارگان متولی در در خط دهی و تعیین سازوکار مبتنی بر گردشگری اشاعه‌ای بسیار پررنگ باشد.

طبیعتا شهرستان‌های دارای ظرفیت گردشگری خراسان جنوبی که در این نوشتار به مناطق گردشگری تعبیر می‌شوند در تاریخ فرهنگی و هویتی خود نیز قرابت معناداری با هم دارند که به عنوان مثال شهرستان‌های بشرویه، طبس، فردوس و سرایان در شمال خراسان جنوبی علاوه برنزدیکی جغرافیایی می‌توانند به جای چهار کانون گردشگری به یک واحد اشاعه‌ای تبدیل شوند و با تکیه بر حسن همجواری و هم ریشه‌ای فرهنگی به جای رقابت به اعتلای این بخش از گردشگری پر ظرفیت استان تبدیل گردند.

در اینجا سرکردگان گردشگری محلی هر منطقه یا لیدران گردشگری هر شهرستان با تقویت روابط آگاهانه، محوری از گردشگری تاریخی و فرهنگی را تعریف کنند که گردشگر در یک زمان مشخص بتواند با همکاری و همیاری سرکردگان گردشگری هر شهرستان از ظرفیت‌های تاریخی، طبیعی و فرهنگی چهار شهرستان بازدید کند و به نوعی عدالت در اقتصاد گردشگری و رونق حاصل از آن به این چهار نقطه در آن واحد تزریق شود.

در رویکرد گردشگری اشاعه‌ای قطعاً کارگردان باید متولی سازمانی این امور باشد و با برنامه‌ریزی‌های منتج به نتیجه و همگرایی نهادهای پایین دستی، بازیگران نقش اول هر منطقه را شناسایی و به تعبیر ساده با برگزاری جلسات و تعیین نقشه راه، گردشگری نقطه‌ای را به رویکرد اشاعه محوری تغییر دهد.

گرچه راه سخت است اما با برنامه‌ریزی و شناسایی کانون‌های گردشگری همجوار در استان خراسان جنوبی و ادغام آن‌ها در یک محور اشاعه‌ای قطعاً می‌توانیم استان خراسان جنوبی رو با مدیریت صحیح به نقطه عطفی در گردشگری ایران تبدیل نموده و حاصل کار را به عنوان استان با تجربه موفق در مدیریت گردشگری به سایر کشور اشاعه دهیم.

انتهای پیام/

کد خبر 1404080100020
دبیر مهدی نورعلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha