سیدامیر سلیمانی رباطی، مسئول میراثفرهنگی گردشگری و صنایعدستی شهرستان بشرویه در یادداشتی نوشت: رقه آنقدر اهمیت دارد که ناصر خسرو پس از دیدار با طبس به این روستا سر میزند و سپس روانه تون میشود. توجیه جایگاه اجتماعی مسجد آدینه و توجه حاکمین به ساخت و تعمیر و نوسازی این گونه مساجد یک اصل در طول دوره اسلامی است زیر اینان اختصاص هزینه و موقوفه به اینچنین مساجد را مایه فخر خود میدانستهاند.
هرچند به ظن شواهد و قراین مسجد فعلی آن مسجد قرن چهارمی که ناصر خسرو اشاره میکند، نیست اما همین قراین گواهی میدهد این بنا در قرون شش و هفت هجری تعمیر اساسی میشود و شکوه مسجد در همین دوره تا امروز تابلویی است بر عظمت جایگاه مقدسات در اذهان و دلهای مردم. در این دوره با عظمت دادن به ارتفاع بنا و تغییرات نیارشی که ابهت بنا را به نمایش گذارد ردپای مساجد دوایوانه خوارزمشاهیان را به خوبی درخود بارز کرده است.
قرنها میگذرد و همچنان این مسجد از شکوه برخوردار است و میآید و در دوره صفوی علاوه بر تغییراتی در چهره بنا با حفظ اصل اصالت ایوانچههای اضلاع شمالی و جنوبی به آن افزون میشود. اما همچنان چشمها در پی شکوه و ابهت محور شمالی و جنوبی چرخ میزند همان شکوه بنای دوایوانه خوارزمشاهی.
به دوره متاخر اسلامی که میرسیم بازهم اهمیت مسجد در جایگاه منطقهای حفظ میشود به نحوی که باز هم خوانین محلی با این اعتقاد که هرگونه تخریب حتی جزئی در خانه خدا جرم است و عقوبت به دنبال دارد با حفظ اصالت سعی در تعمیراتی جزئی خصوصاً در نمای بنا و یا ایجاد الحاقاتی در ضلع غربی و شمال غرب برای جلوگیری از رانش مسجد میکنند.
آنطور که گفته شد مسجد رقه بسیار ساده است اما باشکوه و همین ابهت در عین سادگی و بیپیرایگی آن را زبانزد کرده است معروف است هرآنچه یک بنای تاریخی با هر نوع کاربری اگر به مراکز ثقل سیاسی نزدیکتر باشد پیرایه و نمایه بنا و آرایش ظاهر آن نیز به همان اندازه بیشتر خواهد بود اما آنچه در مسجد رقه فاخر است شکوه کالبدی در بینمایگی آن است. وانگهی که به درون مسجد پای میگذاری این شکوه تو را محسور خود میکند و آهنگ نیایش مردمانش را به بلندای تاریخ اسلام میشنوی.
ما در بیان ارزش معماری و مفهوم نهفته در معماری مسجد رقه ناچاریم محوری پژوهش شده در خراسان بزرگ را تعریف کنیم که به گفته محققان شگفتا این معماری دو ایوانه در خراسان یافت میشود و شگفتا که ریشهاش را باید در معماری پس از سلجوقی و قبل از ایلخانی پیدا کرد.
از جنوبیترین نقطه خراسان بزرگ پیمایش ذهنی خود را شروع میکنیم از جایی که مسجد دو ایوانه رقه آرام خموش است و ساده و بیهیچ ریایی نقطه آغازین محور مساجد شکوهمند خوارزمشاهی خراسان بزرگ میشود، ۵ فرسخ بعدتر به مسجد جامع تون میرسیم که هویت خورازمشاهی دارد اما کمی بر بال و پرش نمایه نهادهاند چرا که تون شهریست بزرگ و نامدار در همه دوران اسلامی، فرسخهایی بالاتر به مسجد جامع گناباد میرسیم که آلی مسجد تاریخدار خورازمشاهی این محور است باز هم نمایهها و آرایهها بیشتر میشود.
کمی بالاتر از محور پیشنهادی به خواف میرسیم جایی که در دوران اسلامی آوازه دارد در همه ابعاد فرهنگی اسلامی اینجا دو مسجد یکی فرومد و یکی سنگان وارسته دوران خوارزمشاهیاند آرایه و هنر بیداد میکند در این دو مسجد و در انتهای محور به زوزن خراسان بزرگ میرسیم که آن هم یادگاری است مجلل از خوارزمشاهیان.
اهمیت مساجد خوارزمشاهی در یک بعدنگری شاید کم لطفی باشد به همه آنها، بلکه باید همه را در یک نگاه دید و به قیاس و تفارق گذاشت، از جنوبیترینش که همان مسجد رقه است و شمالیترینش که زوزن نام دارد. یادگار شگفتیهای خورازمشاهی با کلی تشابه و کلی تفاوت.
این محور علاوه بر تعریف محور گردشگری پژوهشی میتواند زیربنای همخواندگی خراسانهایی شود که روزی در یک لوا بودهاند و نامدار در تاریخ شرق ایران و جهان و شاید ردی از ریزرگهای متصل به شاهراه ابریشم.
انتهای پیام/

نظر شما