عبدالمهدی همتپور، دانش آموخته ایرانشناسی، مطالعات معماری و باستانشناسی در یادداشتی نوشت: منشور کوروش نماد جریان و اندیشه ملی ایرانیان، مظهر بردباری و تسامح مردمان ایران در مقابل ادیان و اندیشههای مختلف است. سرزمین ایران مکانی برای تسامح در مقابل ادیان و اندیشههای مختلف موجود در امپراطوری هخامنشی بوده است و کوروش هخامنشی در قلمروی بزرگ خود با ساماندهی و سازماندهی طبقات مختلف اجتماعی و آمیختگی فرهنگی؛ تمدنی ایجاد کرد که پایداری این ویژگی در بین ایرانیان تا قرنهای بعد ادامه داشت و مفاهیم موجود در منشور کوروش نگاه سیاسی دیگری نسبت به سایر اقوام هم عصر خود ایجاد کرد.
هنوز هم هستند افرادی که متن منشور کوروش را نخواندهاند و اگر هم خواندهاند بیتوجه به آن چشمهایشان را به روی حقوق سایر ادیان بستهاند! اما ما ایرانیان با نگاهی به گذشته پرافتخار خود به این نکته اذعان داریم که از گذشتههای دور دارای حقوق بشر بودهایم و اینکه در این روزگار در کشورمان، در شهرمان و در همسایگیمان، ادیان مختلف با صلح و آرامش در کنار هم به زیست خود ادامه میدهند، گواهی بر این مدعی است.
این منشور بیانگر گذشته پرغرور، با افتخار فرهنگ ملت ایران است و نشان دهنده رفتار عادلانه یک پادشاه هخامنشی در درون ایران و کشورهای تحت سیطره ایران است، هنگامی که کوروش در این کتیبه میگوید: من با سپاهیانم بدون هیچ جنگ و خونریزی وارد بابل شدم، نشاندهنده سیاست خردمندانه او در آن روزگار است بطوری که دوست و دشمن او را با آغوش باز پذیرفتند.
برخورد بزرگوارانه کوروش با دشمنان دیروز خود حایز اهمیت است و بدون اینکه زنان و کودکان را از مردان جدا کند و یا به اسیری ببرد با آنها با مروت و انسانیت رفتار کرد. لذا ورود کوروش به بابل و فتح این سرزمین، عاملی برای وحدت فرهنگی سرزمین بینالنهرین و آغاز سرفصل تاریخ مشرق زمین و جهان بود. ورود کوروش به بابل، وارد شدن جهان به عصری نو بود و در حقیقت بیانیه کوروش در بابل، اعلام پایان عهد عتیق جهان باستان و آغاز عهد دیگری به نام عهد کوروش بود.
اندیشههای انسان دوستانه فردی و اجتماعی چون؛ کمک به انسانها هنگام بیماری و مشکلات از جمله موارد مهم قید شده در این فرمان هستند. باور کوروش مبتنی بر حقوق برابر است و وی با اندیشه تکریم به انسان، بردهها را آزاد و به سرزمینشان فرستاد. وی زمانی اعلام کرد که هر انسان حق دارد مسائل مربوط به خود را خودش برگزیند که در آن زمان، خشونت و اصرار در تحمیل باورها شیوه و افتخار فاتحان بود، کوروش بنا به شهادتهای تاریخی از خونریزی پرهیز کرده و با اسیران خوشرفتار بود و باورهایش را به محکومان تحمیل نکرده است. به همین دلیل کوروش از هیبت یک زمامدار به درآمده و اوج گرفته و به نمادی پدرانه تبدیل شده است.
او در تاریخهای غرب به صورت فرمانروای بزرگی معرفی میشود و مورخان همه او را ستودهاند و او را سخی، نیکوکار و سرور قانونگذار دانستهاند. بنابراین خط مش و فرامین این پادشاه بزرگ هخامنشی باید مدنظر حکمرانان جهان در قرن ۲۱ قرار گیرد.
در استوانه کوروش که به نوعی فتحنامه بابل است تاریخ و اسطوره به هم آمیخته است، گروهی آن را به نوعی منشور حقوق بشر خواندهاند، در حالی که در آن مستقیما سخنی از حقوق بشر بهمیان نمیآید، شاید دلیل آن است که کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق دیگران است و نشانه تسامح و تساهل نسبت به دگر اندیشان در آن دیده میشود.
این منشور نخستین سند چگونگی نگارش مشروعیت بخشی به تاریخ سیاسی هخامنشیان است که بسیار باشکوه نوشته شده است. در سطر به سطر این استوانه نشانههایی از احترام به حقوق انسانها نمایان است که مایه مباهاتهر ایرانی است از جمله احترام به سایر ادیان از مهمترین بخشهای این لوح هاست. کوروش قربانیهایی متناسب با معابد سایر ادیان فرستاده و این پیام را منتقل کرده است که با وجود یکتا پرست بودن، حقوق سایر ادیان را محترم دانسته و به اعتقاداتشان احترام میگذارد. این همان موضوعی است که باید در عصر حاضر مورد توجه قرار گیرد چرا که در این عصر با توجه به پیشرفتهایی که در علوم و فنون صورت گرفته اما هنوز هم دغدغه هتک حرمت ادیان مختلف وجود دارد.
در این برهه تاریخی در چهل و سومین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو در شهر سمرقند، منشور کوروش در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت و نشان از آن دارد که اندیشه موجود در آن اندیشهای جهان شمول است. ازدیگر اهمیت آن میتوان گفت که این منشور توسط سازمان ملل در سال ۱۹۷۱ به شش زبان اصلی دنیا منتشر شده است و مولاژ آن هم اکنون در سازمان ملل نگهداری میشود و دیگر اینکه نوشتههای این لوح گلی به اندیشه متعالی ادیان الهی نزدیک است و انسانها را به درستی و نیکی رهنمون میسازد.
انتهای پیام/

نظر شما