میراثآریا: یلدا شبی است که فارغ از شرایط روحی، جسمی یا حتی اقتصادی، بسیاری از خانوادهها میکوشند آن را به هر شکل ممکن زنده نگه دارند؛ چراکه این آیین کهن، پیوندی عمیق با خاطره جمعی و حافظه تاریخی ایرانیان دارد.
بیشتر ایرانیان در خانوادههایی رشد کردهاند که از کودکی، شب یلدا را با دورهمیهای خانوادگی تجربه کردهاند؛ تجربهای که نسل به نسل منتقل شده و سبب شده است حتی در دشوارترین شرایط، یلدا همچنان جایگاه خود را حفظ کند. آیینی که هم بازتابدهنده هویت ایرانی است و هم یادآور اهمیت خانواده، صلهرحم و پاسداشت سنتها.
چرا کوچکترها به خانه بزرگترها میروند؟
در آداب و رسوم کهن ایرانی، از دیرباز رسم بر آن بوده است که در مناسبتهایی همچون شب یلدا، نوروز و دیگر جشنهای ملی، کوچکترها به دیدار بزرگترها بروند. این سنت، نهتنها نشانه احترام، بلکه جلوهای از پیوستگی نسلها و استمرار فرهنگ ایرانی است.
در این دورهمیها، بزرگترهای خانواده خاطرات گذشته را روایت میکنند و برای تکمیل این آیین، دیوان حافظ به دست آنان سپرده میشود تا برای فرزندان و نوهها فال بگیرند؛ آیینی نمادین که انتقال فرهنگ، معنا و هویت را بهصورت زنده و عینی رقم میزند.
فلسفه میوههای اصلی شب یلدا چیست؟
انار، یکی از اصلیترین میوههای شب یلدا، در فرهنگ ایران باستان نماد زندگی، باروری، شادمانی و برکت است. برخی باور دارند هر فرد باید اناری را بهتنهایی میل کند تا بهرهمند از «دانههای بهشتی» آن شود. دانههای انار همچنین نمادی از انرژی و تقویت جسم برای ورود به فصل زمستان بهشمار میآیند.
هندوانه دیگر میوه جداییناپذیر یلداست؛ میوهای که با وجود تابستانیبودن، نماد سرخی، سلامتی، برکت و تداوم زندگی است. دانههای هندوانه نیز نشانهای از پایداری و استمرار حیات تلقی میشوند.
تجملگرایی یا ادای احترام به سنتها؟
در سالهای اخیر و همزمان با گسترش فضایمجازی، نمودهای تجملگرایی در سبک زندگی بخشی از جامعه پررنگتر شده است؛ پدیدهای که در آیینهای مذهبی و ملی، از جمله شب یلدا، بیش از پیش به چشم میآید.
به اعتقاد برخی کارشناسان، تولید محتوای پرزرقوبرق توسط بلاگرها و صفحات مجازی، از تزیینات اغراقآمیز تا سفرههای پرهزینه یلدایی، باعث شده این جشن کهن از ماهیت ساده و صمیمی خود فاصله بگیرد و به آیینی نمایشی بدل شود؛ روندی که در آن، آنچه بیش از همه آسیب میبیند، روح دورهمی، صفا و صمیمیت خانوادگی است که هدف اصلی یلدا بوده است.
کاهش تجملگرایی در شب یلدا با آگاهیسازی رسانهای امکانپذیر است
در همین رابطه، محمدرضا ذوالفقاری، جامعهشناس، در گفتوگو با خبرنگار میراثآریا با اشاره به تغییر رویکرد نسبت به جشنهای ملی میگوید: تا چند سال پیش، به آیینهایی مانند یلدا، نوروز یا چهارشنبهسوری توجه چندانی نمیشد، اما امروز شاهد برگزاری رسمیتر این مناسبتها هستیم.
او با اشاره به تزیینات شهری در ایام جشنهای ملی افزود: این اقدامات، بهویژه از سوی شهرداریها، نشاندهنده ارزشگذاری دوباره بر جشنهای کهن ایرانی است و اتفاق مثبتی بهشمار میآید.
این جامعهشناس با تاکید بر نقش رسانهها تصریح کرد: دوری از تجملگرایی نیازمند آگاهیبخشی مستمر است. رسانهها، اعم از تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها، باید تاریخچه و فلسفه آیینهایی مانند یلدا را بهدرستی برای مردم تبیین کنند.
ذوالفقاری با اشاره به کاهش توان خرید برخی اقلام یلدایی، از جمله آجیل، گفت: بهجای تمرکز بر مظاهر مادی، باید بر کارکردهای اجتماعی این آیینها تأکید شود؛ اینکه شب یلدا در گذشته چه نقشی در تقویت روابط اجتماعی داشته و امروز چگونه میتواند به افزایش همبستگی خانوادگی کمک کند.
او افزود: در شرایطی که ارتباطات اجتماعی کمرنگتر شده است، مراسمی مانند شب یلدا که کوچکترها را به خانه بزرگترها میکشاند، نقش مهمی در تقویت همبستگی اجتماعی دارد.
این جامعهشناس درباره راهکارهای کاهش تجملگرایی گفت: شرایط اقتصادی تا حد زیادی خودبهخود این روند را تعدیل میکند، اما برگزاری اشتراکی مراسم نیز میتواند راهکاری مؤثر باشد. با این حال، نقش آگاهیسازی رسانهها همچنان کلیدی است؛ همانگونه که در مورد چهارشنبهسوری نیز شاهد فاصلهگرفتن از فلسفه اصلی آن بودهایم.
ذوالفقاری در پایان تاکید کرد: ما تنها کشور فارسیزبان برگزارکننده آیین یلدا نیستیم و میتوان با معرفی نمونههای مشابه در دیگر کشورها، الگوهای مطلوب را به جامعه نشان داد تا در مسیر احیای معنای اصیل این جشن کهن گام برداریم.
در نهایت، شب یلدا بیش از آنکه صحنه نمایش سفرههای رنگین و رقابتهای پرهزینه باشد، آیینی برای بازسازی پیوندهای انسانی، احیای حافظهفرهنگی و تقویت همبستگی خانوادگی است؛ میراثی ناملموس که بقای آن نه در تجمل، بلکه در سادگی، گفتوگو و حضور معنادار نسلها در کنار یکدیگر معنا پیدا میکند. بازگشت آگاهانه به فلسفه اصیل یلدا، میتواند این جشنکهن را از سطح مصرفگرایی و نمایشهای مجازی عبور داده و بار دیگر به جایگاه واقعی خود، یعنی کانون گرم خانواده و انتقال ارزشهای فرهنگی ایرانی، بازگرداند؛ مسیری که تحقق آن، بیش از هر چیز، نیازمند آگاهیسازی رسانهای، بازخوانی تاریخی و انتخاب آگاهانه مردم است.
انتهای پیام/
نظر شما