همانطور که تمام صنایع، تبلیغات را یکی از ارکان اساسی فعایت خود در نظر میگیرند، گردشگری نیز بینیاز از تبلیغات نبوده و تمام بخشها مانند حمل و نقل، اقامت، مراکز تفریحی و حتی جاذبههای طبیعی برای معرفی در سطح عموم و جذب گردشگر نیازمند تبلیغات هستند.
متاسفانه فعالان حوزه گردشگری تبلیغات را محدود به اقداماتی که منجر به فروش مستقیم میشود، میدانند. تبلیغاتی که پیشنهاد فروش مسقیم محصول یا خدمتی خاص را به مخاطب ارائه میدهد، در حالی که تبلیغات یک استراتژی بلندمدت است برای تحریک تقاضا که اگر با دید سرمایهگذاری به آن نگاه شود، در بلندمدت باعث افزایش اعتبار برند و ارزش محصول یا خدمت میشود.
متاسفانه سرمایهگذاران بخش گردشگری تبلیغات را هزینهای اضافه میدانند، صاحبان این دیدگاه شاید در کوتاهمدت با حذف هزینه تبلیغات سود سالانه بیشتری داشته باشند اما در بلندمدت از نبود تبلیغات صدمات و ضررهای زیادی خواهند دید، زیرا تبلیغات است که باعث افزایش ارزش محصولات و تداوم و افزایش درخواست در بازار میشود.
شاید در صنعت هوایی و حمل و نقل زمینی که امکانات موجود حتی کفاف درخواست بازار را نمیدهد و به خودی خود قیمتی چندین برابر ارزش واقعی به مشتری تحمیل میشود، تبلیغات جایگاهی نداشته باشد و صرفا هزینهای برای حفظ وجه و ظاهر شرکتها نسبت به یکدیگر باشد، اما در بخشهای هتلداری، تورگردانان و دفاتر خدمات مسافرتی که تمام پتانسیل موجود بکارگیری نشده است و امکان جهش وجود دارد، پرداختن به تبلیغات بسیار حائز اهمیت است.
وزیر میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بارها از لزوم تغییر نگرش بخش خصوصی و دولت به تبلیغات گردشگری سخن گفته و صراحتا عنوان کرده است دولت صرفاً مسئول تبلیغات در این بخش نیست. مطلبی که با در نظر گرفتن بودجه اندک این وزارتخانه در حوزه تبلیغات باید آن را پذیرفت. به علاوه آنکه اساسا دولت وظیفهای برای بازاریابی و معرفی ظرفیتهای بخش خصوصی به جوامع هدف این صنعت ندارد.
در سالهای اخیر تعداد تاسیسات گردشگری رشد چشمگیری داشته است اما نگاه اشتباه سرمایهگذاران این حوزه به تبلیغات باعث شده این امکانات به درستی اطلاعرسانی نشود و بسیاری از گردشگران وقت زیادی را صرف انتخاب مقاصد سفر و انتخاب اماکن اقامتی کنند در حالی که این تاسیسات گردشگری هستند که باید با تبلیغات، انتخابهای متنوع را به گردشگر ارائه دهند تا او را به سفر ترغیب کنند.
متاسفانه این ضعف در اطلاعرسانی و تبلیغات صحیح در دو بعد داخل و خارج کشور مشهود است. بسیاری از تاسیسات بزرگ گردشگری که با بودجههای کلان شروع به فعالیت کردهاند، به خاطر بیتوجهی به تبلیغات و حذف بودجههای تبلیغاتی نتوانستهاند جایگاه اصلی خود را در صنعت پیدا کنند، در صورتی که دارای پتانسیل بالای جذب گردشگران داخلی و خارجی بودهاند.
تبلیغات اهداف مهمی دارد که مدیران و سرمایهگذاران صنعت گردشگری باید با جدیت بیشتری به آنها توجه کنند. آگاهسازی مخاطبان از وجود محصول یا خدمت ابتداییترین حسن تبلیغات است، پس از اطلاعرسانی، جذب و قانع کردن مخاطب نسبت به خرید و یادآوری محصول برای خرید مجدد از دیگر کارکردهای مهم تبلیغات است.
در گذشته انحصار فضاهای تبلیغاتی و محدود شدن تبلیغات به شبکههای تلویزیونی داخلی و خارجی و بیلبوردها، باعث افزایش هزینه تبلیغات شده بود اما امروزه با توجه به رشد شبکههای اجتماعی، هزینه انتشار و تولید محتوا به حد زیادی کاهش پیدا کرده است. پلتفورمهایی چون اینستاگرام و یوتیوب که در سراسر دنیا قابل دسترسی است میتواند تا حد زیادی هزینه تبلیغات را کاهش دهد، به واسطه همین شبکههای اجتماعی، شرکتها و استعدادهای زیادی در زمینه تولید محتوا متولد شده و کیفیت تولیدات را نسبت به گذشته ارتقا دادهاند.
در حالی که بسیاری از مقاصد شناخته شده گردشگری دنیا، کماکان با سرمایهگذاری در تبلیغات و استفاده از روشهای مدرن فروش به دنبال حفظ و گسترش بازار خود هستند، متاسفانه مدیران و سرمایهگذاران صنعت گردشگری در داخل کشور تغییرات فضای رسانه و تبلیغات را درک نکردهاند.
زمان استفاده از فرصتی که به واسطه گسترش فناوریهای ارتباطاتی و شبکههای اجتماعی ایجاد شده به سرعت در حال سپری شدن است. فرصتی که با هوشیاری مدیران و سرمایهگذاران، درک صحیح فضای رسانهای نوین، تغییر رویکرد نسبت به تبلیغات و بکارگیری خبرگان این رشته میتواند باعث رشد و جهش در صنعت گردشگری کشور شود.
انتهای پیام/