در جهان امروز، گردشگری دیگر تنها سفری تفریحی برای دیدن مناظر طبیعی یا آثار باستانی نیست؛ بلکه به تجربهای عمیقتر و معناگراتر تبدیل شده است که انسان را به درک تازهای از تاریخ، فرهنگ، هویت و حتی درد و رنج ملتها میرساند. یکی از شاخههای نوین و تأثیرگذار در این حوزه، «گردشگری مقاومت» است؛ گونهای از سفر که مسافر را به مکانهایی میبرد که در حافظه جمعی یک ملت با مبارزه، ایستادگی، آزادیخواهی و کرامت انسانی گره خوردهاند.
گردشگری مقاومت، شاخهای از گردشگری فرهنگی و تاریخی است که تمرکز آن بر بازدید از مکانهایی است که در آنها نوعی مقاومت اجتماعی، سیاسی، نظامی یا فرهنگی رخ داده است. این مفهوم در ادبیات جهانی گردشگری با نمونههایی چون بازدید از موزه نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی، دیوار برلین در آلمان، موزه هیروشیما در ژاپن و یا اردوگاههای مقاومت فلسطینیان در کرانه باختری نمود پیدا کرده است. اما این مفهوم در ایران، با پیشینهای غنی از مقاومتهای مردمی، مذهبی و ملی، قابلیت و ظرفیت منحصربهفردی دارد که کمتر به آن پرداخته شده است.
گردشگری مقاومت، بیش و پیش از هر چیز، حامل یک «روایت» است. روایتی از رنج و رهایی، از پایداری در برابر سلطه، اشغال، استبداد یا تبعیض. و این روایت، اگر درست و هنرمندانه گفته شود، میتواند نسل امروز را با گذشته آشتی دهد، و همچنین پلی میان ملتها و فرهنگهای آزادیخواه بسازد. اینگونه گردشگری نهتنها به بازدیدکننده، بلکه به جامعه میزبان نیز امکان بازاندیشی در تاریخ و تقویت هویت فرهنگی را میدهد.
در ایران، از دوران نهضت مشروطه گرفته تا مقاومت در برابر استعمار، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حتی مقاومتهای فرهنگی اقوام، نمودهای بیشماری از ایستادگی و فداکاری وجود دارد که میتواند مبنای توسعه گردشگری مقاومت باشد. مناطقی مانند خرمشهر و آبادان، که هنوز بوی پایداری و غیرت مردمانشان در کوچهپسکوچههایشان جاری است؛ یا موزههای زندهای چون «موزه عبرت تهران» که تاریخ مبارزه با استبداد را روایت میکنند؛ تا آیینهای مذهبی عاشورایی که در بستر فرهنگ مقاومت معنا یافتهاند، همگی منابع زنده و ارزشمند این نوع گردشگریاند.
در این میان، پارکموزههای دفاع مقدس در سراسر کشور نقشی کلیدی در نهادینهسازی و بازنمایی این نوع گردشگری ایفا میکنند. این مراکز که ترکیبی از موزه، فضای باز، روایت تاریخی، مستندسازی و طراحی خلاقانهاند، بستر مناسبی برای بازدیدهای خانوادگی، آموزشی و پژوهشی ایجاد کردهاند. پارکموزههای دفاع مقدس تنها به نمایش تجهیزات نظامی محدود نیستند، بلکه روایتی زنده و چندلایه از رشادتها، خاطرات، فرهنگ ایثار و روحیه مردمی دوران جنگ ارائه میدهند. آنها میتوانند بهعنوان قلب تپندهی گردشگری مقاومت در شهرها عمل کنند؛ مکانی برای انتقال تجربه، تربیت راهنمایان گردشگری مقاومتی، و حتی الهامبخشی به نسل جوان.
در شهرهایی چون تهران، پارکموزههای دفاع مقدس بهتدریج به مقصد گردشگری داخلی و گاه بینالمللی تبدیل شدهاند، اما هنوز ظرفیتهای آنها بهدرستی معرفی و بهرهبرداری نشده است. ادغام این موزهها در مسیرهای تورهای فرهنگی، ارتقای روایتگری حرفهای، و بهرهگیری از فناوریهای تعاملی، میتواند جایگاه آنها را ارتقاء داده و گردشگری مقاومت را به یک ژانر پرمخاطب در کشور تبدیل کند.
جالب آنکه در بسیاری از کشورها، گردشگری مقاومت نه تنها جنبه آموزشی دارد، بلکه درآمدزا هم هست. موزههایی که با فناوریهای نوین روایتگری طراحی شدهاند، مسیرهای تورهای شهری که بر اساس وقایع تاریخی مقاومت برنامهریزی شدهاند، جشنوارههایی که به بازآفرینی وقایع تاریخی اختصاص دارند و حتی تولیدات فرهنگی و هنری مرتبط، همگی توانستهاند مخاطبان بومی و بینالمللی بسیاری را جذب کنند.
با این حال، در کشور ما، این ظرفیت هنوز به شکل نظاممند و هدفمند مورد استفاده قرار نگرفته است. بسیاری از مناطق تاریخی مقاومت، فاقد زیرساخت مناسب گردشگری، روایتگری حرفهای و حتی حمایتهای فرهنگیاند. روایتها گاه تکبعدی، رسمی و غیرجذاباند و کمتر میتوانند با نسل امروز ارتباط برقرار کنند. این در حالی است که با بهرهگیری از روایتهای محلی، زبان هنر، فناوریهای چندرسانهای، و مشارکت فعال جوامع محلی، میتوان این ضعفها را جبران کرد.
یکی دیگر از جلوههای مهم گردشگری مقاومت در ایران، پیوند آن با آیینها و میراث فرهنگی ناملموس است. همانگونه که پیشتر اشاره شد از تعزیه و نوحهخوانی گرفته تا داستانهای شفاهی مربوط به مقاومت در دوران مشروطه، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، همه این عناصر قابلیت آن را دارند که در قالب «تورهای روایتمحور»، «برنامههای زنده» یا «پادکستهای فرهنگی» به مخاطب داخلی و خارجی ارائه شوند.
همچنین، میتوان این نوع گردشگری را به ابزاری کارآمد در دیپلماسی فرهنگی بدل کرد. چراکه روایتهای مقاومت، در ذات خود بر ارزشهای انسانی چون آزادی، عدالت، دفاع از سرزمین، دفاع از باور و دفاع از کرامت تأکید دارند. اگر ایران بتواند این روایتها را در قالبهایی جذاب و بینالمللی روایت کند، در عمل وارد نوعی «تبادل فرهنگی» با ملتهایی خواهد شد که آنان نیز تاریخهای مشابهی از مقاومت در کارنامه خود دارند.
با این حال، گردشگری مقاومت در ایران با چالشهایی نیز روبهروست. بسیاری از مکانهای دارای پتانسیل روایی، فاقد زیرساختهای گردشگری، راهنمای متخصص یا محتوای چندرسانهایاند. همچنین، نبود روایتهای متکثر و جذاب، این فضاها را از نظر نسل جدید کمتر جذاب کرده است. علاوه بر این، گاه روایتهای رسمی و خشک، مانع از همذاتپنداری گردشگر با تجربهی تاریخی میشود.
برای گذار از این وضعیت، باید با کمک هنر، ادبیات، فناوریهای نوین روایتگری (مثل واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و مستندهای تعاملی)، و همچنین حضور فعال جامعه محلی، فضاهایی زنده، انسانی و قابل لمس خلق کرد. بهعبارت دیگر، گردشگری مقاومت، بیش از آنکه بر «مکان» متکی باشد، بر «معنا» استوار است؛ و معنا زمانی زنده میماند که تجربه شود، شنیده شود، دیده شود و از نو بازگویی گردد.
گردشگری مقاومت در ایران، فرصتی تاریخی برای بازشناسی هویت ملی، احیای حافظه تاریخی و خلق مسیرهای فرهنگی نوین در گردشگری کشور است. از خرمشهر تا موزه عبرت، از پارکموزههای دفاع مقدس تا آیینهای عاشورایی، همه و همه ظرفیتی گرانبها برای پیوند گذشته با آیندهاند. تنها کافی است روایت را درست بشنویم، خوب ببینیم، و با ابزارهای خلاقانه، به گردشگر امروز منتقل کنیم.
ایران، تنها سرزمین تمدنهای کهن نیست؛ سرزمین مقاومتهای سترگ نیز هست. بیاییم این وجه کمتر دیدهشده از هویت ملیمان را، در قالبی فرهنگی، انسانی و جهانی، با دنیا به اشتراک بگذاریم.
دکتر علی اکبر بنی اسدی، پژوهشگر گردشگری
انتهای پیام/

نظر شما