علی مشهدی، کارشناس ارشد مرمت و حفاظت شهری در یادداشتی نوشت: بررسی وضعیت بافت تاریخی محلهها نشان میدهد که فرسودگی و مشکلات کالبدی، به همراه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، موجب کاهش هویت و کیفیت زندگی ساکنان این مناطق شده است. بهبود زیرساختها و توسعه گردشگری میتواند راهکارهای مؤثری برای احیای این بافتها و ارتقای کیفیت محیطی آنها باشد.
بررسیهای انجام شده در خصوص وضعیت کالبدی بافت تاریخی محلهها ما را به نتایج ذیل رهنمون میسازد:
۱- کیفیت ابنیه موجود در بافت تاریخی بدلیل نوع مصالح بکار رفته وایستایی پایین آنها عمدتاً از نظر استحکام و ساختار کالبدی فاقد شرایط مطلوب برای سکونت ساکنان خود است.
۲- سکنی گزینی بخشی از فضای سکونتی بافت تاریخی توسط ساکنان و مهاجران بافتهای حاشیهای مطلوبیتهای فضایی وکالبدی بافت تاریخی را کاسته و کم مقدار کرده است.
۳- شتابزدگی مسئولان در برخورد با پدیده فرسودگی بافت، میتواند باعث ایجاد فضاهای ناهمگون و دوگانه ابنیه نوساز و تاریخی شده و باعث ایجاد تضادهای فضاهای کالبدی و مشکلات اجرایی در مواجهه با این گونه بافتها شود.
۴- الحاق عناصر نامطلوب و نامناسب کالبدی نظیر واحدهای تجاری و همجواری بافت تاریخی با محدودهها و بافتهای حاشیهای، ساختار کالبدی و عملکردی این بافتها را متأثر از خود ساخته است.
۵- شبکه معابر موجود بدلیل پایین بودن ضریب نفوذپذیری و شکل اندام واره آنها و عدم برخورداری از سلسله مراتب دسترسی، کارآیی لازم را ندارد.
۶- بدلیل کم عرض بودن معابر اصلی متصل به این بافت تردد وسایل نقلیه با مشکلات عدیدهای مواجه بوده و معضل ترافیک ناشی از آن باعث تشدید آلودگی صوتی و هوا و در نتیجه اثرات نامطلوب بر کالبد این بافت میشود.
۷- وجود فضاهای متروکه و رها شده، ارزشهای محیطی این محله را تحت الشعاع قرار داده و وجود آنها که عمدتاً دارای پتانسیلهای تبدیل به فضاهای مثبت برای ارتقای کیفیت محیطی محله هستند، در شرایط فعلی از جمله آسیبهای منفی محله محسوب میشود.
۸- در محدوده بافت تاریخی شهری به دلیل شدت فرسودگی معابر و ابنیه و فضاها، ارزشهای کالبدی، در زیر غباری از بیمهری مسئولین و مدیران شهری مدفون شده است.
۹- کاربری فضاهای موجود در محله تاریخی در مقایسه با سرانههای استاندارد حاکی از کمبود در اغلب کاربریهای شهری است بجز کاربری مسکونی که بالاتر از نرم استاندارد است.
آسیبشناسی اجتماعی
از مهمترین عوامل تخریب از بین رفتن کارکرد سکونتی بناهای تاریخی مانند خانهها و اماکن با ارزش قدیمی محله و خالی شدن بافت از فعالیتهای گذشته و سرانجام مهاجرت اقشار کم درآمد که باعث یک نا بهنگامی و ناهمگونی جمعیتی شده است که سرانجام آن به کاهش و عدم توجه هویت مکانی مالکین و ساکنین فعلی و همچنین کاهش احساس تعلق مکانی آنها شده است. هم زیستی ناگزیر و غیر ارادی با اقشار اجتماعی تازه وارد و ناآشنا به فرهنگ محله و بافت، میتواند تبعات متفاوتی را به دنبال داشته باشد. در صورتی که این همجواری به اختلاط و امتزاج فرهنگی بینجامد با توجه به اصل تأثیر متقابل، بخشهایی از فرهنگ نیروی تازه وارد، به ساکنان قدیمی این محله منتقل میشود و در بهترین حالت میتوانامیدوار بود که اثرات سازنده و مثبت این تعامل، بیش از آثار تخریبکننده و ویرانگرش باشد. اما در صورتی که میزبان بیش از این نیز تحت تأثیر فشارهایی از جنس بیعلاقگی به سکونتگاه آبا و اجدادی خویش قرار گیرد به دلیل عدم تأمین حداقلهای اولیه زندگی شهر نشینی، آنگونه که در نقاط نوسازتر شهر رخ میدهد به یک نیروی منتقد و آماده کنده شدن از محله تبدیل شده و بدون تردید جابجایی ساکنان اصیل و جایگزینی توسط میهمانان ناآشنا اتفاق میافتد.
این فرآیند در غالب محله های سکونتی قابل ردیابی است و آن گونه که از ویژگیهای عمومی بافت و قرائن موجود و عینی بر میآید همجواری بافتهای نا همگن و ناهمگون حاشیهای به صورت یک اهرم فشار برای ترک ساکنان اولیه محله از محدوده دیرینه سکونتشان عمل کرده است.
در بررسیهای کلی خصوصیات جمعیتی محدوده محلههای تاریخی، نکاتی به شرح ذیل قابل ذکر است:
۱- شاخص بعد خانوار در بافت تاریخی کمی پایینتر از میانگین این شاخص در دیگر مناطق شهری است.
۲- بیش از ۵۰ درصد از ساکنان محله عمدتاً جزء ساکنان اصیل و بومی بافت نبوده و عمدتاً از دیگر مناطق شهری (اغلب مناطق حاشیهای) یا مناطق شهریی به این محلهها مهاجرت کردند.
۳- اغلب ساکنان این بافتها به دلیل بالا بودن ناهنجاریهای اجتماعی، پایین بودن سطح بهداشت و وضعیت زیست محیطی محله و ناکافی بودن تأسیسات رفاهی، کمبود فضاهای خدماتی و عمومی از سکونت در این محله اظهار نارضایتی میکند.
در طرحریزی کالبدی شهر و برنامههای توسعه آتی باید به سنن و آداب دینی ومذهبی و فرهنگی و قومی ساکنین شهر توجه داشت و برنامههای توسعه با توجه به اینگونه محدودیتها باید دارای انعطاف کافی باشد تا با نیازهای گروههای مختلف اجتماعی مطابقت پیدا کند.
آسیبشناسی اقتصادی
نتایج بررسیهای کلی اقتصادی در این محله ها بصورت زیر قابل جمعبندی است:
۱- قیمت اراضی و املاک واقع در محله در شرایط فعلی پایینتر از قیمت آن درمقایسه با سایرنقاط شهر میباشد. با توجه به فرسوده بودن ابنیه موجود در محله در محاسبه قیمت ملک سهم عمده ارزش متعلق به عرصه است و درصد بسیار کم و در بعضی موارد هیچ سهمی به اعیانی تعلق نمیگیرد.
۲- فقدان دسترسی مناسب سواره و همچنین عدم تأمین و یا تکافوی خدمات عمومی و زیرساختهای نامناسب شهری در پایین بودن قیمت زمین و مسکن بافت محله تأثیر مستقیم دارد.
٣- بررسیها و تجارب مداخلات در بافت نقاط مختلف کشور نشان میدهد که سرمایهگذاری در بافت تاریخی به دلیل دسترسی آسان و وجود شبکههای زیرساختی مورد نیاز و موقعیت ممتاز آنها در نقشه جغرافیایی شهرها میتواند بازده مناسب اقتصادی را به دنبال داشته باشد و لیکن تأمین منافع سرمایهگذاران و همچنین مالکان و ساکنان بافت، در فضایی مشارکتی و شفاف قابل حصول است.
شهرداری میتواند در چهارچوب طرح جامع و تفصیلی فضای لازم را در چارچوب تقسیمات محلهای، ناحیهای و شهری طراحی میشود، در هر یک از محلات شهر خریداری کرده و با ایجاد فضاهای سبز محلهای توام با فضاهای ورزشی علاوه بر پاسخگویی به یکی از نیازهای اساسی شهروندان هزینههای ایجاد آن را نیز از شهروندان از طریق دریافت حق ورودی وصول نماید.
احداث پارکینگهای عمومی در نقاط مناسب از ضروریات است که میباید شهرداری در این باره مساعی لازم را از طریق واحد مربوطه مورد پیگیری قرار دهد. چنانچه بخش خصوصی حاضر و مایل به انجام این کار باشد بهتراست از طریق بخش خصوصی اقدام شود در غیر این صورت احداث پارکینگ عمومی از طرف شهرداری علاوه بر آنکه بخشی از معضلات محله را حل میکند درآمدهایی را برای شهرداری ایجاد خواهد کرد.
احداث و ایجاد تأسیسات شهرداری در محله میتواند برای اهالی و گردشگران پروژهای رفاهی و تفریحی تلقی گردیده و تأمینکننده درآمد برای شهرداری نیز باشد.
تدوین راهبردهای کلی در ارتباط با توسعه گردشگری در بافت تاریخی
فعالیت گردشگری امروزه به عنوان یکی از مهمترین و پویاترین فعالیتها در جهان مطرح است. در دوران ما گردشگری به عنوان یک واقعیت اجتماعی و یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل شده است. در این میان گردشگری مذهبی صنعتی است که علاوه بر برخورداری از امکانات درآمد زایی، اشتغال زاست و اشاعه فرهنگ و حفظ و احیای آن را نیز به دنبال خواهد داشت.
سرآمد انواع گردشگریها و پر مشتریترین آنها گردشگری شهری است؛ بطوریکه با توجه به جایگاه ویژه شهر، در بسیاری از کشورهای موفق در این صنعت، شهر پایه و اساس توسعه گردشگری است. ایجاد و توسعه فضاهای شهری مناسب، بازسازی فضاهای ظاهراً متروک و مرده به قصد زنده کردن جنبههای کهن جامعه از جمله آثار توسعه گردشگری محله ای است.
طراحی مسیرهای پیاده گردشگری با هدف حفاظت از بافت محله و رونق بخشیدن به صنعت گردشگری یکی از مهمترین اقدامات برای باز زندهسازی این بافتها به شمار میرود. زیرا از آن جا که نتایج مثبت این اقدام از سوی ساکنان و بهره برداران این مناطق، درک میشود میتواند مداخله و مشارکت آگاهانه آنها را برای بهسازی و اصلاح بافت برانگیزد. بنابراین ساماندهی و احیای این مراکز با استفاده از پیاد ه راهها علاوه بر تحقق هدف حفاظتی این بافتها به دلیل ارتقای کیفی فضاهای مربوطه و تجهیز مناسب آنها نه تنها نیازهای ساکنان به فضاهای مطلوب شهری برای زندگی جاری را تأمین میکند، بلکه چرخهای توسعه گردشگری در این بافت را فعال میکند و این امر نه تنها موجب افزایش هویت اجتماعی و فرهنگی مجموعه محله میشود، بلکه راهکارهای مؤثر و تجربه شده برای ایجاد و بازتولید عرصههای عمومی و هویت از دست رفته و خاطرات زدوده شده از محله ها است.
استفاده از سیستمهای مناسب روشنایی در کلیه مسیرهای عابرین پیاده و مسیرهای ویژه دوچرخه باعث افزایش ایمنی و راحتی عابران میشود.
اجرای پیاده راه در مراکز بافتهای تاریخی علاوه بر توسعه گردشگری شهری، مکان مناسبی جهت تعاملات اجتماعی افراد جامعه نیز است. جرای موفق تعداد زیادی از این نمونه پیاده راهها در جهان و خصوصاً در ایران مانند شهرهای یزد، اصفهان، شیراز، رشت، اردبیل، تبریز، تهران بازخورد مطلوبی را ایجاد کرده است.
انتهای پیام/

نظر شما