ابوالفضل آذری فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: گنبد قابوس، یکی از برجستهترین شاهکارهای معماری ایران و جهان اسلام، هزار سال است که بر فراز دشت ترکمنصحرا ایستاده و چونان فانوسی فرهنگی، یادآور شکوه هنر ایرانی است. این بنا که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده، تنها یک سازه آجری نیست، بلکه سندی زنده از هویت تاریخی، ذوق هنری و نبوغ معماری ایرانیان است.
بااینحال، طی شش سال گذشته، این اثر ارزشمند در حصار داربستهایی گرفتار بود که در نگاه نخست باهدف مرمت اضطراری نصب شدند اما بهمرور به بخشی از منظر بنا بدل شدند و چشمانداز اصیل آن را مخدوش کردند. اکنون با آغاز برچیدن این داربستها، میتوان گفت که گنبد قابوس فرصتی دوباره یافته تا بیواسطه دیده شود؛ فرصتی که نهتنها برای میراثدوستان، بلکه برای آینده گردشگری و هویت فرهنگی استان گلستان معنایی ویژه دارد.
نصب داربستها در آذرماه ۱۳۹۸ و پس از سیلی انجام شد که رشد گیاهان و علفهای هرز بر جدارههای بنا را به همراه داشت. این گیاهان رطوبت را در لابهلای آجرها نگاه میداشتند و خطر تخریب ساختاری اثر را تشدید میکردند. بنابراین نصب داربست اقدامی فوری و ناگزیر بود تا عملیات پاکسازی و بررسی وضعیت سازه انجام گیرد. اما همانگونه که تجربه نشان داد، تداوم حضور داربستها برای سالهای طولانی، خود به معضلی بدل شد؛ چراکه گردشگران و حتی مردم محلی، بهجای مواجهه مستقیم با نماد هزارساله سرزمینشان، با تصویری فلزی و مصنوعی روبهرو میشدند که زیبایی و شکوه بنا را تحتالشعاع قرار میداد.
جمعآوری داربستها از منظر مدیریت میراث، پیامی روشن دارد: مرمت تنها به معنای اقدامات فنی نیست، بلکه باید با حساسیت نسبت به ارزشهای بصری و زیباییشناختی همراه باشد. میراث جهانی، علاوه بر استحکام فیزیکی، نیازمند حفاظت از هویت بصری و منظر فرهنگی خود است. درواقع، همانگونه که آسیب به ساختار بنا تهدیدی برای اصالت محسوب میشود، خدشه به منظر و جلوه بصری آن نیز آسیب به هویت اثر است. ازاینرو تصمیم مدیریت میراثفرهنگی گلستان برای برچیدن داربستها اقدامی درخور توجه و شایسته تقدیر است؛ اقدامی که نشان از رویکردی همهجانبه در صیانت از میراث جهانی دارد.
البته این پایان ماجرا نیست. همانطور که مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گلستان در جریان بازدید اخیر تأکید کرد، بازدید عمومی از بنا تا زمان تکمیل جمعآوری داربستها و پاکسازی محوطه بهطور موقت تعطیل خواهد بود. این تصمیم در نگاه نخست ممکن است به مذاق برخی خوش نیاید، اما در حقیقت نشانهای از اولویت دادن به امنیت بازدیدکنندگان و حفظ آرامش محوطه است. تجربه نشان داده است که هرگونه شتابزدگی در بازگشایی محوطههای میراثی میتواند پیامدهای جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. بنابراین صبوری کوتاهمدت در این مرحله، زمینهساز بهرهبرداری پایدارتر و مطمئنتر در آینده خواهد بود.
از سوی دیگر، ماجرا تنها به جمعآوری داربستها محدود نمیشود. گنبد قابوس همچنان نیازمند مطالعات سلامت سازه، مرمتهای تکمیلی و تولید مصالح سنتی مطابق با استانداردهای یونسکو است. آنچه تاکنون انجامشده، بیشتر جنبه اضطراری داشته، اما تداوم حیات این میراث جهانی در گرو برنامهای جامع و بلندمدت است که در آن پژوهشگران، دانشگاهها و متخصصان معماری و مرمت نقشی محوری ایفا کنند. خوشبختانه بنا بر گزارشهای رسمی، همکاریهایی در این زمینه آغازشده و تولید مصالح متناسب با ساختار بنا نیز در دستور کار قرار گرفته است. این چشمانداز میتواند نویدبخش آیندهای مطمئنتر برای حفاظت از گنبد قابوس باشد.
اما فراتر از جنبههای فنی، جمعآوری داربستها یک بعد فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. منظر آزاد گنبد قابوس بار دیگر به شهر گنبدکاووس هویتی تازه میبخشد. مردمی که سالها با تصویری ناقص از این بنای تاریخی زیستهاند، اکنون میتوانند شاهد بازگشت زیبایی اصیل آن باشند. این امر نهتنها بر احساس تعلق و غرور محلی میافزاید، بلکه ظرفیتهای جدیدی برای رونق گردشگری ایجاد میکند. هیچ گردشگری برای دیدن داربست به شهری سفر نمیکند؛ آنچه جذاب است، تجربه بیواسطه شکوه و اصالت بناست. بنابراین این اقدام میتواند بهطور مستقیم در جذب گردشگران داخلی و خارجی و درنتیجه توسعه اقتصادی و فرهنگی منطقه اثرگذار باشد.
با این حال باید توجه داشت که حفاظت از منظر تاریخی نیازمند مراقبت مستمر است. اگرچه امروز از جمعآوری داربستها سخن میگوییم، اما فردا ممکن است با چالشهای دیگری همچون ساختوسازهای بیضابطه در حریم اثر، آلودگیهای محیطی یا تهدیدهای طبیعی مواجه شویم. آنچه اهمیت دارد، نهادینهکردن یک رویکرد پایدار در مدیریت میراث است؛ رویکردی که همزمان به سلامت فیزیکی، منظر بصری، نیازهای گردشگری و خواست جامعه محلی توجه داشته باشد.
گنبد قابوس میراثی است که از گذر هزار سال به ما رسیده و ما تنها یکی از حلقههای زنجیره نگهبانی آن هستیم. جمعآوری داربستها پس از شش سال، بیش از آنکه یک اقدام فنی باشد، نمادی است از بازگشت به اصالت و یادآوری مسئولیت تاریخی ما در قبال این اثر جهانی. اکنون نوبت آن است که با تداوم برنامههای علمی، مرمتی و فرهنگی، این میراث را به شکلی شایسته برای آیندگان حفظ کنیم. همانگونه که قابوس بن وشمگیر در هزار سال پیش با ساخت این برج، پیام جاودانگی فرهنگ ایرانی را به تاریخ سپرد، ما نیز وظیفهداریم این پیام را بیکموکاست به آینده منتقل کنیم.
انتهای پیام/

نظر شما