هوش مصنوعی؛ مسیری نو برای استانداردسازی صنایع‌دستی

صنایع‌دستی، در عین آنکه بازتابی زنده از فرهنگ، هویت و تاریخ ملت‌هاست، ظرفیتی قابل‌توجه برای توسعه‌ی اقتصادی، اشتغال‌زایی و دیپلماسی فرهنگی به شمارمی رود.

سمیه حقوقی فرد دکتری مطالعات نظری هنر در یادداشتی نوشت: صنایع‌دستی، در عین آنکه بازتابی زنده از فرهنگ، هویت و تاریخ ملت‌هاست، ظرفیتی قابل‌توجه برای توسعه‌ی اقتصادی، اشتغال‌زایی و دیپلماسی فرهنگی به شمارمی رود. اما علی‌رغم این جایگاه والا، صنایع‌دستی در ایران و بسیاری از کشورهای صاحب این هنر، با چالش‌هایی بنیادین مواجه است؛ یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، عدم استانداردهای مشخص برای کنترل کیفیت، تشخیص اصالت و ارتقای فرآیندهای تولید است. در این میان، فناوری هوش مصنوعی به عنوان ابزاری نوین و پرتوان، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در حل این معضل ایفا کند.

بر خلاف صنایع مکانیزه که بر پایه‌تولید انبوه و یکنواختی ساخته شده‌اند، صنایع‌دستی ماهیتی خلاقانه، بومی و هنری دارد. این ویژگی گرچه مزیتی فرهنگی محسوب می‌شود، اما در بازارهای جهانی، عدم وجود معیارهای استاندارد برای سنجش کیفیت و اصالت آثار می‌تواند مانعی جدی در مسیر تجاری‌سازی و رقابت‌پذیری باشد. اینجاست که هوش مصنوعی وارد عرصه رقابت می‌شود.

در فرآیند سنتی تولید صنایع‌دستی، کنترل کیفیت به‌طور عمده بر قضاوت استادکاران متکی است؛ اما این شیوه، هرچند ارزشمند، فاقد معیارهای دقیق و قابل‌تکرار است. الگوریتم‌های یادگیری ماشین (Machine ) و بینایی رایانه‌ای (Computer Vision) می‌توانند با تحلیل ویژگی‌های بصری محصولاتی چون فرش، سفال یا منسوجات دست‌باف  مانند تقارن طرح‌ها، ترکیب رنگ‌ها یا دقت در جزئیات  امکان ارزیابی کمّی و دقیق‌تری را فراهم آورند. به این ترتیب، می‌توان کیفیت آثار را بر اساس شاخص‌های علمی، نه صرفاً ذوق و تجربه فردی سنجید.

یکی از تهدیدهای جدی پیش‌روی صنایع‌دستی، گسترش محصولات تقلبی و غیر اصیل در بازار است. در غیاب نظامی مشخص برای شناسایی اصالت، هنرمندان اصیل آسیب می‌بینند و اعتماد مصرف‌کنندگان کاهش می‌یابد. در این زمینه، هوش مصنوعی با بهره‌گیری از مدل‌های یادگیری عمیق (Deep Learning) و تحلیل داده‌های تصویری و ترکیبی می‌تواند الگوهای اصالت را شناسایی کند. ترکیب این فناوری با بلاک‌چین نیز امکان ایجاد شناسنامه دیجیتال برای هر اثر را فراهم می‌سازد؛ شناسنامه‌ای که مسیر تولید، نوع مواد اولیه و هویت هنرمند را ثبت کرده و اصالت محصول را تضمین می‌کند.

یکی دیگر از بحران‌های پیش‌روی صنایع‌دستی، گسست میان نسل‌ها و فراموشی تدریجی مهارت‌های سنتی است. بسیاری از استادکاران سالخورده هستند و امکان انتقال دانش آنان به نسل‌های جدید محدود است. در این‌جا، هوش مصنوعی و واقعیت افزوده (AR) می‌توانند نقشی کلیدی ایفا کنند. با شبیه‌سازی دقیق تکنیک‌های ساخت، مانند فشار دست در سفال‌گری یا زاویه حرکت ابزار در قلم‌زنی، می‌توان بستری دقیق و تعاملی برای آموزش فراهم کرد. این روش‌ها علاوه بر حفظ مهارت‌ها، به استانداردسازی فرآیند آموزش نیز کمک می‌کنند.

استانداردسازی صرفاً یک هدف فنی نیست، بلکه ابزاری راهبردی برای گشودن بازارهای جهانی است. با کمک هوش مصنوعی و تحلیل داده‌های بازار، تولیدکنندگان می‌توانند با ذائقه‌ی مخاطبان بین‌المللی آشنا شوند، الگوهای موفق را شناسایی کرده و محصولات خود را متناسب با نیاز بازار طراحی کنند. به‌عبارت دیگر، هوش مصنوعی می‌تواند حلقه‌ی اتصال میان خلاقیت بومی و سلیقه جهانی باشد.

نکته‌ی کلیدی در بهره‌گیری از هوش مصنوعی برای استانداردسازی صنایع‌دستی، حفظ توازن بین دقت فنی و اصالت فرهنگی است. استانداردسازی نباید به یک‌دستی افراطی و حذف تنوع و خلاقیت منجر شود. بلکه باید ابزاری برای حفظ کیفیت، افزایش اعتماد، انتقال دانش و در نهایت، ارتقای جایگاه هنرمند و هنر ایرانی در سطح جهانی باشد.

در دنیای امروز که فناوری به سرعت در حال تحول است، صنایع‌دستی نیز باید با حفظ هویت خود، از ابزارهای نوین برای بقا و توسعه استفاده کند. هوش مصنوعی، اگر به‌درستی به کار گرفته شود، می‌تواند پلی باشدبین سنت و آینده؛ پلی که از یک‌سو حافظ اصالت و خلاقیت هنرمندان است، و از سوی دیگر، راهگشای توسعه، رقابت‌پذیری و استانداردسازی در بازار جهانی. این مسیر البته نیازمند سیاست‌گذاری هوشمندانه، زیرساخت‌های فناورانه، آموزش گسترده و حمایت نهادی است.

امروز زمان آن رسیده که با کمک هوش مصنوعی، صنایع دستی را به گنجینه‌ای ملی و فرصتی جهانی تبدیل کنیم واین گنجینه را با کیفیتی بالاتر و هویتی ماندگارتر به جهان معرفی کنیم.

انتهای پیام/

کد خبر 1404071201228
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha