رویِ وا؛ مَثَل پذیرش گردشگر در شهرهای تاریخی

ایرانیان در تمام طول تاریخ به مردمان مهمانواز معروف بوده‌اند و پذیرش و تکریم مهمان را نه تنها در آموزه‌های اسلامی بلکه در شواهد مکتوب پیش از اسلام ایران نیز می‌توان به خوبی مشاهده کرد چرا که مهمان نوازی و عزت نهادن بر مهمان در وجود و فرهنگ ایرانی- اسلامی به عنوان یک ژن غالب در تمام مردمان این سرزمین قرار گرفته است.

به‌گزارش میراث‌آریا، سید امیر سلیمانی رباطی مسئول میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان بشرویه در یادداشتی نوشت: مردمان شهرهای تاریخی آخرین نسل از مردمانی هستند که ما امروزه با زندگی در کنار آن‌ها معنا و معیار هویت‌ها و ریشه‌های فرهنگی را بازیابی می‌کنیم پیرزنان و پیرمردان به عنوان اخرین راویان هویت یک فرهنگ و نسل ۳۰ تا ۴۰ساله آن‌ها به عنوان نسل کنجکاو و عجین در فرهنگ پدران و مادرانشان امروزه درتقلای زنده کردن همان هویت‌ها و نمودها و آیین‌ها و معرفی آن‌ها به جوامع دیگر هستند.

در سال‌های اخیر که صنعت گردشگری در ایران شناخته و در اعتلای آن کوشش شد کمتر کسی را می‌توان در دایره فرهنگی یک شهر و جامعه مشاهده کرد که از گذشته‌ خود چیزی نداند یا نشنیده باشد و چه بسا همین نسل طلایه‌دار زنده کردن ریشه‌هایی از فرهنگ خویش‌اند که گَرد زمان بر آن‌ها نشسته یا در آلبوم خاطرات آرام گرفته اند.

امروز با افتخار اعلامی می‌کنیم که شهر بشرویه با وجود آثار و بناهای تاریخی و شواهد فرهنگی ناملموس و طبیعی به شهر بومگردی‌ها لقب می‌گیرد و زیباتر از آنن در کنار احیا و مرمت بناهای تاریخی ما خانه‌هایی داریم با قدمت چند سده که همچنان دایره زندگی متکی بر فرهنگ سنتی در آن‌ها جریان دارد.

شاید تداوم جریان زندگی در بافت تاریخی بشرویه محرک محکمی برای نسل جوان شد که در جوار افراد سالخورده زندگی سنتی را تجربه کنند و همین الگو آن‌ها را برآن داشت که با مرمت خانه‌های متروک و هویت بخشی به آن‌ها در قالب تاسیسات گردشگری به نسل حافظان مواریث فرهنگی شهرت یابند.

خوشبختانه مردم در این زمینه سنگ تمام گذاشته‌اند و با سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری و صنایع‌دستی شهر بشرویه نه تنها در حفظ بدنه کالبدی میراث‌فرهنگی نقش ایفا کرده‌اند بلکه هویت فرهنگی ناملموس همانند داستان‌ها و گویش‌ها و آداب و رسوم و غذاهای سنتی را یا مکتوب کرده‌اند و یا به جریان زندگی نسل جوان باز گردانده اند.

بناهای تاریخی به دلیل هم سنخی با جوهره وجود انسان (خاک) در ناخوداگاه هر شخصی که به آن بنای تاریخی ورود می‌کند احساسی لذت بخش، شیرین و در عین حال هیجانی را در او زنده می‌کند و همانند آهن ربا سبب جذب انرژی منفی بدن شخص و در نتیجه احساس آرامش او می‌شود و اینجاست که می‌گوییم بر خلاف ابنیه مسکونی امروزی که از آهن و مواد صنعتی و غیره ساخته شده‌اند و انرژی‌های منفی موجود در جسم انسان را دوباره به جسم او منعکس می‌کنند ابنیه سنتی الگویی تجربه‌پذیر در زمین آرامش و شادمانی شخص می‌شوند.

ما در ادبیات بشرویه ضرب المثلی داریم که می‌گوید «مردم به روی وا مییَن نه به در وا» این ضرب المثل انگاره‌ی جالبی در نوع پذیرش مهمان را روشن می‌کند یعنی مردم به خانه کسی می‌روند که با روی گشاده از آن‌ها استقبال کند نه به خانه‌ای که عبوسی در چهره صاحبش مشخص باشد.

مهمان غریبه و یا به تعبیری گردشگر به یک شهر دیگر سفر می‌کند تا لذت ببرد و اولین عاملی که در ماندگاری او نقش مهمی دارد نحوه برخورد و تعامل مفید با اوست. گردشگر با کوچکترین کلمه مخالف با روحیه‌اش ناراحت می‌شود و با کوچک‌ترین کلمه موافق با روحیه‌اش به وجد می‌آید و همان شخصی می‌شود که ما در اصطلاح به او سفیر فرهنگی می‌گوییم.

اینجاست که اگر او را تکریم کنیم او نیز به فرهنگ بومی تکریم می‌کند و به آداب و رسوم فرهنگی محلی احترام می‌گذارد بنابراین بحث احترام به گردشگر یک مسئله دو جانبه است اگر می‌خواهیم گردشگری رشد کند و عوائد و فوائد آن بر زوائد و حاشیه‌هایش غلبه نماید تعریف خط مشی پذیرش همراه با احترام به شخصیت او و محوری کردن فرهنگ بومی در رفتارهای حین برخورد با گردشگر و برای کسی که یک یا دو روز بر ما وارد شده است.

انتهای پیام/

کد خبر 1404091500933
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha