فلسفه یلدا در فرهنگ عشایر نماد امید، اتحاد و زایش دوباره نور است

دبیر میز ملی گردشگری عشایر بر اهمیت جایگاه یلدا در فرهنگ کوچ‌نشینان ایران تأکید کرد و گفت: این آیین تنها یک مناسبت تقویمی نیست، بلکه فلسفه‌ای برای زیستن هماهنگ با طبیعت، پاسداشت خانواده و امید به روشنایی پس از تاریکی است؛ باوری که در دل سختی‌های زندگی عشایری، اتحاد و همدلی را به رمز بقا بدل کرده است.

به‌گزارش خبرنگار میراث‌آریا، اسماعیل خسروانی در مراسم آیین بزرگداشت یلدای جهانی با روایت‌های زنده بافت تاریخی که از سوی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی فارس برگزار شد اظهار کرد: فلسفهٔ یلدا در فرهنگ و اندیشه عشایر ایران برخاسته از زیستِ نزدیک انسان با طبیعت، چرخهٔ فصل‌ها و تجربهٔ عینی تاریکی و روشنایی است. در ایرانِ پیش از تاریخ، ایرانیان عمدتاً کوچ‌نشین بودند و زندگی آنان بر پایهٔ طبیعت و عناصر آن شکل می‌گرفت. خورشید نقشی محوری در سامان زندگی، زمان‌سنجی و معیشت داشت و با آغاز یکجانشینی و شکل‌گیری تمدن‌ها، این نگاه طبیعت‌محور در قالب آیین مهرپرستی تداوم یافت؛ آیینی که جهان را بر اساس تقابل خیر و شر، روز و شب، سرما و گرما، زمستان و بهار تفسیر می‌کرد. در این میان، دورهمی، محبت و همبستگی اجتماعی، شرط بقا در برابر دشواری‌های طبیعت بود. از دل همین آیین‌ها، یلدا یا شب چِلّه پدید آمد. 

دبیر میز ملی گردشگری عشایر با بیان این که در فرهنگ عشایری، یلدا تنها یک مناسبت تقویمی نیست بلکه بیانی از فلسفهٔ زندگی، بقا و امید است، گفت: شب یلدا اوج تاریکی و سرما به‌شمار می‌آید، اما درست از همین نقطه، روزها رو به بلندی می‌گذارند. این تجربهٔ زیسته، به یک اصل بنیادین در اندیشهٔ عشایری بدل شده که هیچ تاریکی ماندگار نیست؛ درواقع یلدا نماد زایش دوبارهٔ نور و جلوه‌ای از دادارِ مهر در جهان‌بینی ایرانی است. 

خسروانی افزود: عشایر زمان را نه با ساعت و تقویم، بلکه با نشانه‌های طبیعت می‌شناسند؛ با حرکت خورشید، شدت سرما، وزش باد و رفتار دام‌ها. یلدا نشانهٔ ورود به چِلّهٔ بزرگ است؛ دوره‌ای تعیین‌کننده که آگاهی از آن برای برنامه‌ریزی کوچ، نگهداری دام و ذخیرهٔ آذوقه حیاتی است. از این رو، یلدا فلسفهٔ زیستن هماهنگ با طبیعت را به شکلی عملی و تجربی آموزش می‌دهد. 

او گفت: زندگی عشایری همواره با دشواری‌هایی چون سرمای زمستان، کمبود علوفه و خطرات طبیعی همراه بوده و یلدا نماد پذیرش این سختی‌ها با صبر، خرد و همدلی است. گردهمایی خانواده و ایل در بلندترین شب سال، بیانگر این باور است که عبور از سخت‌ترین دوره‌ها تنها در سایهٔ اتحاد جمعی امکان‌پذیر است. 

دبیر میز ملی گردشگری عشایر یادآور شد: در ایران حدود ۱۰۵ ایل عشایری، از جمله ترکمن‌ها، بختیاری‌ها، قشقایی‌ها، بلوچ‌ها، تالش‌ها، کرمانج‌ها، سنگسری‌ها، خمسه، باصری، عرب و کرمانی زندگی می‌کنند که با وجود تفاوت‌های فرهنگی و جغرافیایی، در معنا و فلسفهٔ یلدا اشتراک دارند؛ در این میان، استان فارس با دربرگرفتن حدود ۱۲ درصد از جمعیت عشایری کشور، یکی از مهم‌ترین کانون‌های تداوم آیین‌های یلدایی در بستر زندگی کوچ‌نشینی به‌شمار می‌آید. 

خسروانی همچنین گفت: در فرهنگ ایران باستان، زن نماد زایش، باروری و تداوم زندگی بود و این معنا در آیین یلدا به‌روشنی بازتاب یافته؛ در میان عشایر، زنان نقش محوری در تدارکات یلدا دارند؛ از پخت نان و آماده‌سازی خوراک گرفته تا پر کردن مشک برای برکت، نگه داشتن آتش تا نزدیک سحر و انجام آیین‌هایی چون حنا زدن. این کنش‌ها نه صرفاً رسوم، بلکه نمادهایی از پاسداشت حیات در دل زمستان هستند. 

او با بیان اینکه یلدا در فرهنگ عشایری، شب پاسداشت خانواده، ایل و حافظهٔ جمعی است، ادامه داد:  یلدا زمانی برای روایت تجربه‌های کوچ، احترام به بزرگان، آشتی دادن دل‌ها و تجدید پیوندهای اجتماعی است.

دبیر میز ملی گردشگری عشایر با بیان اینکه فلسفهٔ یلدا در نهایت، فلسفهٔ امید در دل سختی است، گفت: باوری ریشه‌دار می‌گوید پس از طولانی‌ترین شب، روشنایی آغاز می‌شود و زندگی با صبر، همدلی و ایمان به نور تداوم می‌یابد.

خسروانی خاطرنشان کرد:  زندگی عشایر با تمام سختی‌ها و تلاش‌های روزانه، بر پایهٔ امید و دورهم بودن استوار است و یلدا یادآور این حقیقت است که زندگی حتی در سخت‌ترین شرایط، با مهر، اتحاد و تداوم نسل‌ها ادامه می‌یابد.

انتهای پیام/

کد خبر 1404100200103
دبیر مهدی ارجمند

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha