عوامل زیر رفتار گردشگران را به شدت تغییر میدهند:
عوامل جغرافیایی: برخی از عوامل فیزیکی مانند شرایط جغرافیایی و اقلیمی، امکانات رفاهی موجود در مقصد، تبلیغات و بازاریابی انجام شده توسط تجارت گردشگری تصمیمگیری گردشگران را تغییر میدهد.
عوامل اجتماعی: چند عامل اجتماعی مانند شبکه اجتماعی یک فرد، که ابتدا اطلاعاتی را ارائه میدهد که میتواند تصمیم فرد را برای بازدید یاعدم بازدید از یک مکان خاص تغییر دهد.
محل مبدأ: بسته به مکانی که گردشگران به آن تعلق دارند، طیف وسیعی از رفتار گردشگران میتواند وجود داشته باشد. مردم آمریکای شمالی دوست دارند از چارچوب فرهنگی خود پیروی کنند. گردشگران ژاپنی و کرهای دوست دارند از مکانها به صورت گروهی بازدید کنند.
مقصد گردشگری: عامل اصلی تغییر رفتار گردشگران است. اگر مقصدی از تمام امکانات اولیه مانند برق، آب، محیط تمیز، دسترسی مناسب، امکانات رفاهی برخوردار باشد و اهمیت خاص خود را داشته باشد، تا حد زیادی گردشگران را جذب میکند.
آموزش توریست: هرچه گردشگر تحصیلات بیشتری داشته باشد، دامنه انتخاب، کنجکاوی و شناخت مکانهای او بیشتر خواهد بود. این امر باعث میشود تا در هنگام انتخاب مقصد تصمیمگیری شود.
رفتار توریست درونی و بیرونی
رفتارهای بیرونی
آنها با عبور از استرس رقابت، سطح نسبتاً کمتری از لذت را ثبت میکنند. آنها روی گذر زمان تمرکز میکنند و تمایل دارند برای عملکرد خود تجربه درک استرس را داشته باشند و ممکن است دلهره داشته باشند، که مانع لذت و آرامش آنها میشود. در اینگونه رفتارها افراد مشتاقانه منتظر تکرارتجربهها در بازه زمانی کوتاه هستند.
رفتارهای درونی
آنها سطح بالاتری از رضایت و لذت را ثبت میکنند زیرا فعالیتها را به عنوان وسیلهای برای لذت بردن خود میبینند. زمان برای آنها سریعتر میگذرد. آنها مشتاقانه منتظر تجربه مشابه بعدی در بازه زمانی متوسط تا طولانی هستند. Plog گردشگران را به سه دسته طبقهبندی میکند که در زیر توضیح داده شده است.
Allocentric (سرگردان)
توریستی که بهدنبال تجربیات جدید و ماجراجویی در طیف گستردهای از فعالیتها است. این فرد برونگرا و در رفتار خود اعتماد به نفس دارد. یک فرد آلوسنتریک ترجیح میدهد پرواز کند و قبل از اینکه دیگران این کار را انجام دهند، مناطق جدید و غیرعادی را کشف کند. آلوسنتریکها از ملاقات با افرادی از فرهنگهای خارجی یا متفاوت لذت میبرند. آنها هتلها و غذای خوب را ترجیح میدهند، اما نه لزوماً هتلهای مدرن یا زنجیرهای. برای یک بسته تور، یک آلوسنتریک دوست دارد که اصول اولیه مانند حمل و نقل و هتلها را داشته باشد، اما متعهد به یک برنامه سفر ساختار یافته نباشد. آنها ترجیح میدهند که آزادی کاوش در یک منطقه و انتخاب انواع فعالیتها و جاذبههای گردشگری را داشته باشند.
روانمحور (تکرارکننده)
توریستی که در این دسته قرار میگیرد معمولاً غیرماجراجویی است. آنها ترجیح میدهند به مقاصد سفر آشنا برگردند، جایی که میتوانند استراحت کنند و بدانند چه نوع غذا و فعالیتی را باید انتظار داشته باشند. چنین گردشگرانی ترجیح میدهند به مقصد بروند، در اقامتگاههای معمولی اقامت کنند و در رستورانهای خانوادگی غذا بخورند.
Midcentric (ترکیب)
این دسته گروهی از گردشگران را پوشش میدهد که بین دو نوع فوق در نوسان هستند.
مدل هنلی در تعطیلات
مرکز هنلی، مرکز مشاوره بریتانیایی آیندهشناسی، گردشگران را به چهار مرحله تقسیم کرده است:
فاز اول - مسافران حباب: آنها پول و دانش زیادی ندارند. آنها تورهای بستهبندی شده را ترجیح میدهند. آنها مشتاق تماشای فرهنگهای مختلف هستند بدون اینکه بخشی از آن باشند. آنها بیشتر از روی کنجکاوی سفر میکنند.
فاز دوم - جویندگان تجربه ایدهآل: آنها گردشگرانی مطمئن با تجربه تورهای خارجی هستند. آنها انعطافپذیر و راحت هستند. آنها پیشنهادهای توری را که برای افراد ساخته شده است ترجیح میدهند.
فازسوم- مسافران فصلی: این گردشگران نسبت به جویندگان تجربه ایدهآل ثروتمندتر هستند. آنها اعتماد به نفس بیشتری برای آزمایش و تجربه مکانها و محیطهای مختلف دارند. آنها بیشتر ماجراجو هستند و تورهای فردی را ترجیح میدهند.
فاز چهارم - غوطهورهای کامل: این گردشگران قصد دارند به طور کامل در فرهنگ، میراث، تجربه آشپزی و زبان خارجی غوطهور شوند. تعطیلات آنها به خوبی برنامهریزی شده است اما ساختار خوبی ندارد.
در فازهای فوق، گردشگر مراحل مختلفی را طی میکند و بنابراین به دنبال گزینهها یا مقاصد مختلف گردشگری نیز میگردد.
انتهای پیام/