میراثآریا: هنوز وارد سالن هشتی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نشدهام که نگاهم به دریایی از رنگ، شکل و نور میافتد؛ جایی که هر اثر، تجلی یک روح پرامید و مبارزهای خاموش در دل کودکان و نوجوانانی است که با چالش اوتیسم دست و پنجه نرم میکنند.

۴۰ اثر هنری فاخر، با ظرافت و عشق بینظیری بر مس، برنج و فلز نقش بستهاند؛ آثاری که تنها تکرار تکنیک نیستند، بلکه زبان بیکلامیاند که از دل کودکانی معصوم و پرتوان، پیام قدرت، صبر و زیبایی میفرستند.
چشمم روی خورشیدی میلغزد که بر قطعهای مس تابان حک شده است؛ خورشیدی که گرمای وجودش را میتوان حتی از پشت شیشه سالن حس کرد. پسرک هنرمند، با نگاه درخشان و شور وصفناشدنی، درباره اثرش با لحنی ساده اما سرشار از احساس میگوید: این اولین اثری است که ساختهام. نمیخواهم بفروشمش، میخواهم آن را به مادرم هدیه بدهم.
این سخن، همان لحظه معنای هنر را برایم روشن میکند؛ ارزشی فراتر از پول و بازار، هنری که ریشه در عشق، تعلق و امید دارد.

زهرا رحیمی، مربی این کودکان استثنایی، با صلابت و مهربانی، میگوید: ۲۰ سال است در مسیر هنر و آموزش قدم گذاشتهام و سالهاست که قلبم را وقف کودکان اوتیسمی کردهام. شاید کار با این فرشتگان چالشبرانگیز باشد، اما لحظهای که کودک اثرش را خلق میکند و در چشمانش میبینی که دنیا برای او معنا پیدا کرده، تمام سختیها و موانع رنگ میبازد.
قدم میزنم در سالن و کودکی را میبینم که با اشتیاق و غرور دست به اثرش زده و بیتابانه منتظر تحسین مربی است. لبخند رضایت زهرا رحیمی، همان امضای طلایی است که حکایت از پیروزی کوچک اما سترگ این کودک هنرمند دارد.
این نمایشگاه، فراتر از یک گالری هنری است؛ جایی است که قدرت هنر در بازسازی زندگی، تغییر نگاهها و پرورش امید به زیباترین شکل ممکن، به نمایش گذاشته شده است. جایی که کودکان اوتیسمی، با هر ضربه قلمزنی، دیوارهای سکون و محدودیت را فرو میریزند و پلهای نور و عشق میسازند.
در این سالن، هر اثر نه تنها یک شاهکار هنری، بلکه یک فریاد بلند از توانمندی، صبر و زیبایی است. پیامی که میگوید: با وجود همه دشواریها، هنر زنده است و زندگی ارزش زیستن دارد.
انتهای پیام/

نظر شما