گردشگری کشاورزی که با اصطلاح »اگریتوریسم» شناختهشده است در کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی دارد. بهطورکلی توصیف فعالیتهای مزرعه که هم به گردشگری مرتبط هستند و هم به عملکرد مزرعه کمک میکنند، راهاندازی کسبوکار ایجاد مزرعه یا سایت کشاورز بهعنوان مقصد گردشگری و با اهداف تفریحی و آموزشی است. قدمت گردشگری کشاورزی به اواخر قرن 19 میلادی میرسد که از آن دوره به بعد در دهههای مختلف تعابیر متفاوتی از کمک به چیدن محصول، خواب و صبحانه، گذراندن یکشب در مزرعه و تورهای تجاری مزرعه گرفته تا مشارکت در فعالیتهای مزرعه، خرید مستقیم محصولات کشاورزی، آموختن در مورد مزرعه و محصولات کشاورزی را شامل میشود. طی سالیان گذشته واژه اگریتوریسم با سایر فعالیتهای تفریحی، سرگرمی و روستایی آمیخته بوده ولی امروزه از یکدیگر جداشدهاند. اگریتوریسم اگرچه مفهوم جدیدی است، اما در گستره وسیعی از اروپا، استرالیا، نیوزلند، آسیا، آفریقای جنوبی و ایالاتمتحده در حال افزایش است و بهعنوان شاخص توسعه گردشگری درکشورهایی مانند مالزی محسوب میشود.
امروزه کشاورزی در اکثر کشورهای درحالتوسعه بهتنهایی نمیتواند فرصتهای اشتغال و منابع درآمدی کافی برای رفع تمامی نیازهای مناطق روستایی را تأمین نماید، و در پی این فرآیند، آنچه سبب فراهم کردن و زمینهسازی برای ایجاد کارکردی پویا در روستاها میشود، وجود ساختاری متناسب با فعالیتهای نوین گردشگری بهمنظور تقویت نقشپذیری و اثرگذاری در فرآیند توسعه است. ازاینرو گردشگری کشاورزی میتواند بهعنوان راهبرد باز ساخت روستاها و توسعه روستایی برای متنوع ساختن اقتصاد روستایی و توسعهٔ پایدار روستایی مطرح شود. استان گیلان با توجه به تنوع جغرافیایی و مزیتهای بالقوه موجود در آن و ازآنجاییکه بیشتر جمعیت گیلان را روستائیان تشکیل داده و شغل غالب جمعیت روستایی استان گیلان کشاورزی هست، شکلگیری و توسعه فعالیتهای گردشگری کشاورزی (گردشگر با حضور در مزارع با نحوه کشت و برداشت محصول و حتی فرآیند صنایع جانبی آن آشنا شود)، بهرهبرداری و استفاده درست از منابع بالقوه محیطی-طبیعی و توانهای انسانی و میراث معنوی (آدابورسوم محلی، بافت سنتی، معماری بومی)، مدیریت خردمندانه محیط و کاربری صحیح منابع میتواند راهبرد مناسبی برای توسعه روستا و پایداری توسعه باشد. محدود بودن فعالیتهای اشتغال در روستاهای استان گیلان، عدم بهرهبرداری بهینه از جاذبههای طبیعی و گرایش به جاذبههای جدید همانند فعالیتهای کشاورزی، پتانسیل زیاد منطقه برای بهره بردن جامعه مهمان از جاذبهها و از سویی دیگر ایجاد اشتغال و متنوع اقتصاد روستایی و حل برخی مشکلات و چالشهای جامعه میزبان، ضرورت پرداختن به گسترش ابعاد دیگر گردشگری (گردشگری کشاورزی) را ایجاب میکند ولی ازآنجاکه بحث گردشگری کشاورزی بحثی نسبتاً تازه در محافل علمی ایران است در وهله اول توجیه کردن ضرورت این فعالیت اقتصادی، شناسایی جاذبههای گردشگری کشاورزی و همچنین حفظ فعالیتهای کشاورزی در این روستاها که موجبات جذب گردشگران و ماندگاری آنها در روستاها میشود، بهمنظور زمینهسازی برای توسعه روستایی سپس امکانسنجی و اولویتبندی نقاط مستعد آن در برنامههای توسعه استان قرار گیرد. هماکنون در بسیاری از روستاهای استان گیلان فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی صرفاً به گشتوگذار در روستا تعبیر میشود و با توجه به پتانسیلهای موجود در مناطق مختلف روستایی، شکل خاصی از گردشگری شکل نگرفته و برنامههای هدفمند مختص به گردشگری کشاورزی تعریفنشده است.
محصولاتی همچون چای، برنج، زیتون، مرکبات، بادامزمینی، گلگاوزبان، فندق، گیاهان دارویی، پرورش ابریشم، شیلات و دامداری مناطق کوهستانی در تبادل فعالیتهای تجاری و بازرگانی مردم این سامان، همواره مقولهای تعیینکننده برای معیشت مردم است. با شروع فصل بهار کشاورزان کمکم آماده فعالیت میشوند؛ چایکاران برای چینش برگهای سبز چای، شالیکاران برای نشاء شالیزارها، گندم کاران برای کشت محصول، دامداران آماده کوچ بهاره، در فصل تابستان برداشت برنج، فندق، گلگاوزبان، گیاهان دارویی و در فصول پاییز و زمستان برداشت بادامزمینی، زیتون، درختان مرکبات و صیادی همه اینها مناظر زیبا و بیبدیلی را در سراسر استان به تصویر میکشد که میتوان از آن در راستای توسعه گردشگری کشاورزی و افزایش توان اقتصادی کشاورزان استفاده کرد ولی تاکنون توجه خاصی به آن نشده است. با توجه به تمام مواردی که به آنها اشاره شد و همچنین جغرافیای کشاورزی حاکم، پتانسیل بالقوه درزمینهٔ گردشگری کشاورزی در نواحی روستایی، استان گیلان میتواند بهعنوان استانی پیشرو در این زمینه مطرحشده و الگوی مناسبی برای سایر مناطق کشور باشد. بنابراین پیشنهاد میشود تا زمینه مناسبی برای شکلگیری این نوع از گردشگری در استان فراهم شود. ازآنجاییکه شعار توسعه و بخصوص توسعه پایدار تغییر بهمنزله تداوم و بهبودی در طول زمان است، ضروری است این نوع از گردشگری به کمک مردم و مسئولین محلی به فعلیت برسد. به نظر میرسد اولین نیاز تدوین طرحی جامع برای هر شهرستان و تهیه شناسنامه اگریتوریسمی برای هر محصول کشاورزی است تا در راستای آن بتوان با اقداماتی نظیر تهیه نقشه گردشگری کشاورزی و طراحی مسیر گردشگری کشاورزی، انتخاب جامعه هدف، تشکیل تعاونیها، ایجاد غرفهها و بازارها، ایجاد مزارع خود برداشت در روستاها، راهاندازی مزارع آموزشی اوقات فراغت و آموزش کشاورزی، برگزاری جشنوارههای مردمی توسعه امکانات اقامتی و پذیرایی مزرعه محور به همراه اطلاعرسانی مناسب برای جذب گردشگر کشاورزی در روستاها، به شناساندن مزارع و شهرستانها بهعنوان قطبهای گردشگری کشاورزی منطقهای و در برنامهریزی بلندمدت بینالمللی دستیافت.
همچنین بهتر است برای آگاهسازی مردم از اهمیت و اثرات مطلوب این نوع از گردشگری و فراهمسازی زمینه حضور گردشگران، یک منطقه حتی در مقیاس کوچک بهعنوان نمونه انتخابشده و با تبلیغات مناسب گردشگران به آن سمت هدایت شوند. تلاش شود که این کار بیشتر در سطح محلی و با مدیریت خود مردم و نخبگان روستایی شکلگرفته و سازمانهای دولتی تنها تسهیلگر باشند. الگوی اجرایی این مدل متکی بر خانوار و با دخالت و نظارت خود آنها انجام گیرد. امید است گردشگری کشاورزی با تکیهبر پژوهشهای لازم افقهای جدیدی را در توسعه روستایی گشوده و ضرورت دارد برای تحقق این مهم برنامه مدونی تدوین شود.
انتهای پیام/