بشرویه؛ سرزمین رنگانگ خوراک‌های بومی

غذا، خوراک و رشته‌های وابسته به آن مانند شیرینی‌ها و دسرها از مهمترین و اساسی‌ترین داشته‌های فرهنگی یک محدوده جغرافیایی به حساب می‌آید که این دایره خوراکی یا انحصارا به یک محدوده و یا اشتراکات با محدوده‌های زیستی یک منطقه قرابت دارد و امروزه خوراک یا به تعبیری بهتر غذای بومی و محلی از مهمترین ارکان گردشگری به حساب می‌آید.

به‌گزارش میراث‌آریا، سیدامیر سلیمانی رباطی مسئول میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان بشرویه در یادداشتی نوشت: معمولاً تنوع در غذاهای سنتی از قدمت یک فرهنگ منطقه‌ای حکایت می‌کند با این منظور وقتی در یک شهر تاریخی ما با انبوهی خوراک و متعلقات به آن مواجه می‌شویم باید ریشه‌ی آن را در قرن‌ها و چندین سده‌های آن شهر جستجو کرد.

مردمی که سده‌ها در اعتلای فرهنگی خود کوشیده‌اند و گذشت زمان، خاصیت تجربه‌پذیری بشر، رفت و آمدها با سایر مناطق و تأثیرگذاری یا تاثرپذیری جدای از سایر زمینه‌های فرهنگی مانند هنر، اقتصاد، علم، معماری و غیره در مقوله خوراک و متعلقات به آن نیز نهایت اهتمام و هنر خود را به کار برده و در گذر سده‌ها و براساس طبع مردم، زمان‌بندی مصرف خوراک‌ها در طول یک سال، نحوه معتدل کردن غذاها با شناخت انواع چاشنی‌ها، نحوه اعتدال غذایی با استفاده از دسرهای محلی و حتی ورود طب سنتی به دایره غذایی آن مردم، مقوله غذایی خود را نیز کاملاً حساب شده و هنرمندانه در بطن جامعه خویش تعریف کرده‌اند.

بر اساس مطالعات مردم شناختی صورت گرفته ما بیش از ۴۰ غذای محلی، بیش از ۱۰ دسر محلی و بیش از ۱۰ شیرینی محلی شناسایی کرده‌ایم که خوشبختانه بسیاری از این غذها با تقویت ُبعد گردشگری در سال‌های اخیر و لزوم بهادادن به فرهنگ‌های بومی و اهمیت آن برای گردشگران، بخش زیادی از این غذاها دوباره به سفره‌ها بازگشتند و بخشی نیز با مستند کردن نحوه درست کردن آن غذا بیم از فراموشی آن کاسته شد.

از مهمترین غذاهای بومی شهرستان بشرویه می‌توان به بلغور، بلغورصاف، بلغور شیر، بلغورجو، توگی، اماچ، انواع اشکنه‌ها، قورمه، قورمه سبزی، نخوداّب، آبگوشت جوجه، انواع آبگوشت‌ها، کاچی، انواع آش‌ها و از مهمترین نان‌ها می‌توان به قینیچه، پنجه کش، فتیر، تاوگی، کماچ و از انواع شیرینی‌ها می‌توان به روورکرده، سیروکی، قلیفی سمنو، قطاب، شکری اشاره کرد.

آنچه در این میان از همه بالایی برخوردار است و حتی با حیرت باید به آن نگاه کرد تنوع بالای غذایی مردم بشرویه در مقایسه با جمعیت آن در دوران متاخر اسلامی است به تعبیر دیگر شهری مانند بشرویه در نهایت هرم جمعیتی خود بر اساس سخن مورخان در دوره قاجار۳تا۴ هزار سکنه داشته است و به تبع آن نمی‌توان این شهر را با شهرهای طراز اسلامی مانند یزد، اصفهان و کرمان و غیره مقایسه کرد و حیرت‌زده نشد از جمعیت بشرویه در ابتدای شکل‌گیری در قالب گله حوض در قرون میانی اسلام تا سخن سفرنامه‌نویسان دوره قاجار ببشترین جمعیت تاریخی آن نهایتاً ۴ هزار نفر بوده است.

چه عاملی سبب می‌شود که شهری کوچک با شکل‌گیری در جغرافیای مناطق گرم و خشک در تمام زمینه‌های علمی، معماری، هنری و غیره در زمان تعالی خود از صفوی تا قاجار زبانزد شود که همه این عوامل را باید در نبوغ مردمش دانست.

انتهای پیام/

کد خبر 1404091801244
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha